دکتر قنبری: ایمان بین دل و سینه مؤمن در حرکت است و فراز و فرود دارد/ حاج محمدرضا طاهری: آدرس مشهد، حرم، پشت در باب الجواد!
امیر المؤمنین علیه السلام در یکی از خطبه هایی که مرحوم سید رضی در سر فصل 198 نقل کرده ، می فرماید ایمان در قلب مؤمن چنگ می زند و نهادینه می شود به یک نوعی از ایمان اشاره می کند که ایمان بین دل و سینه مؤمن در حرکت است و فراز و فرود دارد.
امیر المؤمنین می فرماید: که شما درباره ی آن ها قضاوت نکنید تا زمانی که نمردند. چون ممکن است که قبل از مردن او مؤمن باشد همان مؤمنی که قلبش در سیطره ی خداست یا قضاوت داشته باشید درباره ی اینکه فرد به اعلی درجه رسیده امّا زمان مردن کارش خراب باشد.
سپس فرمود: امر ما، امر سختی است. سپس فرمود: کار ما را فقط بنده ای می تواند ببرد که مؤمن باشد و مؤمنی باشد که ذات حضرت حق تعالی قلب او را با ایمان آزمایش کرده باشد.
حضرت سپس به عمق جمعیت نگاه کردند و فرمودند: " أیها الناس! سلونی قبل أن تفقدونی" بپرسید از من قبل از اینکه من را دیگر نبینید. من به راه های آسمان آشنا ترم تا به راه های زمین. سعد بن أبی وقّاص گفت: علی! اگر تو می توانی بگو تعداد تار های روی سر و صورت من چند تاست؟ شارعین نهج البلاغه این را دلیل بر ضعف بنیه ی فکری او کرده اند امّا ما معتقد به پیچیدگی سعد بن أبی وقّاص هستیم، او وقتی به تار های سر و صورت خودش اشاره کرد عقل مردم را مصادره کرد! او حتّی آن روز موفق هم شد و خیلی ها که در مسجد بودند گفتند: عجب سؤال حکیمانه ای کرده!
حال جنس سؤال سعد بن ابی وقّاص میراث ما هم شده، در مجامع، مجالس، محافل، دانشگاه ها می گردد سؤالی پیدا می کند که پاسخ آن نه ضرورتی دارد و نه ارزشی دارد. این ها یک جریان تربیتی است که بعضی ها خواسته و بعضی ها ناخواسته اساس یک هویتی را از بین می برند.
یعنی پسر وقّاص آن چنان تربیتی پیدا کرده و آن چنان هویتی پیدا کرده که نفس وجود او در هر تار مویش یک ابلیس پرورانده است. حضرت به او رو کردند و فرمودند: پسر وقّاص! در خانه ی تو طفلی است که این طفل روزی سر از بدن پسر پیغمبر جدا می کند و بعد داستان کربلا را برای او تعریف کرد. امیر المؤمنین آن روز جریان حقّ و باطل را بیان فرمودند.
در ادامه مادحین اهل بیت علیه السلام به مولودی خوانی و مدیحه سرایی پرداختند؛
شعر خوانده شده توسط حاج محمد رضا طاهری:
عشق گاهی در جدایی، گاه در پیوند هاست
عشق گاهی لذت اشکی پس از لبخند هاست
عشق گاهی یک اجابت نزد حاجتمندهاست
عشق گاهی بین بابا ها و تک فرزند هاست
عشق می آید که بعد از شب سحر پیدا شود
عشق گاهی می رسد تا یک نفر بابا شود
یک نفر امّا دو عالم بنده ی سلطانیش
بنده نه، قربانی قربانی قربانی اش