تعبیر آیتالله شاهآبادی درباره میکروفنهای شخصی
در مورد آیتالله العظمی شاهآبادی هم بیان میشود که ایشان، اوّلین نفری بودند که میکروفون و پخشکنندههای بوقی را در مسجد جامع، آوردند. عدّهای از جمله بعضی از روحانیون به آقا اعتراض کردند: این چیست؟! این بوق شیطان است و ... . لذا بعضیها دیگر نیامدند پشت سر آقا نماز بخوانند. اتّفاقاً همان روحانیون هم بیشتر به این مطالب در بین عوام دامن زدند.
آقا به منبر رفته بودند و صحبتی داشتند، در بین آن، با عصبانیّت فرموده بودند: همین چیزی را که امروز اینها از آن ناراحت هستند و اعتراض میکنند، ما باید میساختیم، نه اینکه کفّار بسازند. حالا آنها ساختند و ما داریم استفاده میکنیم. شما چرا به آن، بوق شیطان میگویید؟! اینها ابزار است و باید استفاده شود.
بعد هم فرمودند: همین که امروز این آقایان دارند از آن، فرار میکنند، در آینده از خود اینها به سینههایشان میچسبانند!
بعضیها فکر کردند منظور آقا، این است که اینها را در بغل میگیرند و عاشق اینها میشوند. ولی بعدها معلوم میشود که به سینهشان میچسبانند، یعنی چه. مانند ائمّه جماعت که میکروفن را به سینههای خود میچسبانند.
پس آینده موجود است و غیب هم یعنی شیء موجودی که مکتوم است. لذا اینطور نیست که آینده به وجود بیاید، بلکه وجود دارد و ما چون محدود هستیم، به خاطر یکی از حدهای ما که حد زمانی است، آینده را نمیبینیم؛ چون در این زمان هستیم. امّا آن کسی که فراتر از زمان رفت، دیگر گذشته، حال و آینده در دست اوست!
پس پروردگار عالم میفرماید: «إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْض وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما کُنْتُمْ تَکْتُمُون»، یعنی اتّفاقاً خداوند هم به این بحث مکتوم بودن اشاره میکند. هر چه را شما آشکار و یا پنهان بدارید، من میدانم. حالا این که چرا لفظ «تکتمون» را بیان میفرمایند، در جلسه بعد بیان خواهیم کرد.
تفسیر کلمه به کلمه و حرف به حرف قرآن، اصلاً غوغا و محشر است! قرآن، یک چیز عجیب و غریبی است، با قرآن باشید، قرآن بخوانید، نور است، نور! عادت کنید به قرآن خواندن. قبلاً هم بیان کردم که وجود مقدّس حضرت امام صادق، رئیس مذهبمان میفرمایند: کسی که روزی حداقل پنجاه آیه نخواند، از ما نیست.
لذا اگر میخواهید ذهنتان هم باز شود، حافظهتان هم قوی شود، قرآن بخوانید که خیلی اثر دارد. هوشیاری میآورد، ذهن را باز میکند، انصافاً غوغا و محشر است!
یکی از چیزهایی که معالأسف برای ما مکتوم است، خود قرآن است و ما با قرآن، آشنایی نداریم.
یک قرآن هم قرآن ناطق است که در اینجا در حدّ سلامی به آنها متوسّل میشویم و عرض ادب میکنیم.
«السّلام علیک یا اباعبداللّه»