نقش انگشتری امام کاظم(ع) چه بود؟
مسند امام موسی بن جعفر(ع) مجموعه 59 حدیث است که در سالهای 180 تا 182 که امام در زندان «سندی بن شاهک» محبوس بودند، ابوعمران موسی بن ابراهیم مروزی به دیدار امام رفته و امام این احادیث را برای او بیان کرده است.
وارث: ائمه اطهار(ع) از زمان امام کاظم(ع) به بعد وارد عرصه سیاست میشوند و به مردم نسبت به فساد دستگاه خلافت هشدار میدهند و تلاش می کردند با نفوذ دادن برخی از افراد برجسته در دستگاه خلافت بتوانند ضمن جلوگیری از برخی ضربات به اسلام، زمینه نشر فرهنگ اصیل اسلام که همان مکتب شیعه است را فراهم کنند.
روش امام کاظم(ع) در حفظ شیعه
امام هفتم شیعیان به صالح، صابر، امین و کاظم ملقب بوده و عبد صالح شناخته مى شد. از این رو او را «کاظم» مى خواندند که خشم خود را فرو مى برد و بر گرفتاریها شکیبایى مى ورزید. در روزگار امام موسی کاظم(ع) عباسیان و دشمنان اهل بیت(ع) تا آنجا که در توان داشتند بر علویان سخت مى گرفتند تا جایى که شیعیان تن به آوارگى در دادند و عده اى نیز به جرم علوى بودن کشته شدند.
امام کاظم جانب احتیاط را مى گرفت و تنها کسانى را که شایستگى تبلیغ امامت او را داشتند، به این امر مهم مى گمارد. آن گونه که از تاریخ برمى آید، او در تمام ایام حیات خود، از گزند عباسیان دورى مى جست و حتى به شیعیان اجازه نمى داد آن گونه که در زمان حیات پدر ارجمندش معمول بود، با وى دیدار کنند.
راویان روایات منقول از آن حضرت را کمتر با نام مبارکش ذکر مى کردند، بلکه به کنیه و اشاره اکتفا مى کردند. آنان چنین نقل روایت مى کردند: از ابو ابراهیم، ابوالحسن، عبد صالح، عالم، سید و رجل شنیدیم ... این امر نشاندهنده تحت نظر بودن آن حضرت است. آن حضرت نیز براى حفظ جان یاران، از آنان مى خواست که در امور دینى و عبادى تقیه کنند تا مبادا مورد تعرض و انتقام حاکمان جور قرار گیرند.
آنچه از تاریخ برمى آید این است که امام کاظم(ع) در 10 سال اول امامت خود، که با منصور معاصر بود، با او دیدارى نداشته و حتى منصور برخلاف محمد المهدى و هارون - فرزند و نوه اش - او را به بغداد فرا نخواند و نیز به بند نکشید. این در حالى است که منصور، از آن دو، خبیثتر بود و این از رفتار او با امام صادق(ع) و آل على آشکار مى شود. زمانى که خبر شهادت امام صادق(ع) به منصور رسید، او طى نامه اى از محمد بن سلیمان، عامل خود در مدینه، خواست تا وصى امام صادق(ع) را بکشد. محمد در پاسخ نوشت: جعفر بن محمد 5 تن را به عنوان وصى معرفى کرده است که یکى از آنان شخص منصور است و منصور ناکام ماند.
نقش امام موسی کاظم(ع) در سیاسی کردن شیعه
امام کاظم (ع) بارها در روزگار مهدى و هادى به بغداد احضار شد و به بند و زندان درآمد و آزاد مى شد، اما روزگارى را که آن حضرت در دوران هارون به سر برد سختترین دوران حیات او بود. هارون در آغاز خلافتش بارها امام را به بغداد فراخواند و او را به زندان افکند و پس از مدتى او را آزاد ساخته و چنین وانمود مى کرد که او را محترم و گرامى مى دارد. با همه تنگناهایى که براى امام به وجود آمده بود، شهرت او جهانگیر شد و دانشمندان به سوى او روانه شدند و آنان که تا دیروز از وى رو گردان بودند، به امامت او معترف شدند و شیعیان از همه جا خمس و زکات خود را براى او مى آوردند و تمامى این امور از دید ماموران هارون پنهان نبود.
در عصر امام کاظم (ع) که دوران بسیار سختی برای شیعیان بود، حرکتهای اعتراضآمیز متعددی از ناحیه شیعیان و علویان نسبت به خلفای عباسی صورت گرفت که از مهمترین آنها قیام حسین بن علی، شهید فَخّ ـ در زمان حکومت هادی عباسی ـ و نیز جنبش یحیی و ادریس فرزندان عبدالله بود که در زمان هارون رخ داد. در واقع مهمترین رقیب عباسیان، علویان بودند و طبیعی بود که حکومت آنان را سخت تحت نظارت قرار دهد.
امام کاظم(ع) را می توان از نظر مکتب وارث زحمات جد و پدر بزرگوارشان امام باقر و امام جعفرصادق(ع) و دانست، چرا که زحمات این دو امام بزرگوار در تدوین و عرضه تشیع در قالب مکتب شیعه به ثمر رسیده بود و امام موسی کاظم(ع) در حقیقت این مکتب تدوین شده را به ارث برده بود. ایشان در نشر تشیع که جنبه سیاسی پیدا میکرد موفق شدند نمایندگانی را به اقصی نقاط عالم اسلام ارسال کنند و شیعه را در نقاط مختلف از جمله خراسان، ری، قم، یمن و... تبلیغ کنند.
از زمان امام کاظم(ع) به بعد ائمه اطهار(ع) برخلاف ائمه دوران قبل وارد عرصه سیاست میشوند و به مردم نسبت به فساد دستگاه خلافت هشدار میدهند و تلاش می کردند با نفوذ دادن برخی از افراد برجسته در دستگاه خلافت بتوانند ضمن جلوگیری از برخی اشکالات و ضربات به اسلام، زمینه نشر فرهنگ اصیل اسلام که همان مکتب شیعه است را فراهم کنند.
ثواب زیارت امام کاظم (ع)
زیارت بزرگان و اولیای نعمت در زمان حیات و بعد از مردن، به نحوی شکرگزاری و قدردانی و انجام وظیفه است، امّا با این حال خداوند تبارک و تعالی از باب تفضّل ثوابی نیز برای این نوع زیارت در نظر گرفته است از جمله برای زیارت امام کاظم (ع) که در این جا به دو حدیث اشاره می کنیم.
الف. راوى مى گوید خدمت امام رضا (ع) عرض کردم: کسى که قبر یکى از امامان (ع) را زیارت نماید چه ثوابى دارد؟ حضرت فرمود: ثواب زیارت قبر امام حسین (ع) را دارد. عرض کردم: کسى که قبر امام کاظم(ع) را زیارت نماید، چه ثوابى دارد؟ فرمودند: ثواب زیارت قبر امام حسین(ع) را دارد.
ب. یکی از یاران امام رضا (ع) به نام محمّد بن الحسن، می گوید: محضر امام رضا (ع) عرض کردم: فدایت شوم زیارت قبر حضرت ابى الحسن (ع) در بغداد بر ما مشقت دارد، ثواب کسى که ایشان را زیارت کند چیست؟ حضرت فرمودند: ثوابش مثل ثواب کسى است که قبر حسین(ع) را زیارت کند.
نقش انگشتری امام موسی کاظم (ع)
امامان معصوم (ع) دارای انگشتری بودند که بر روی نگین آنها مطالبی نقش بسته بود از جمله امام موسی کاظم (ع) که بر روی نگین انگشتری آن حضرت عبارت «حسبى الله» نقش بسته بود. حسین بن خالد می گوید: حضرت رضا(ع) کف دست مبارکش را باز نمود و انگشتر پدر بزرگوارش (امام کاظم (ع)) در دستش بود و نقش «حسبى الله» را به من نمایاند.
سخنان امام هفتم (ع) در زندان
تعدادی از کتابهای حدیث به اسم «مسند» شناخته می شوند، معمولاً مسند به کتابی گفته می شود که احادیث آن با سند پیوسته به رسول خدا (ص) برسد. بنابراین وقتی گفته می شود "مسند امام موسی بن جعفر علیه السلام " مقصود کتابی است که احادیث آن را امام هفتم(ع) با سند و به توسط آباء و اجداد خود از رسول خدا (علیهم السلام) نقل کرده باشد.
مسند امام موسی بن جعفر(ع) مجموعه 59 حدیث است که در سالهای 180 تا 182 که امام در زندان «سندی بن شاهک» محبوس بودند، ابوعمران موسی بن ابراهیم مروزی به دیدار امام رفته و امام این احادیث را برای او بیان کرده است.
این احادیث از جهات گوناگون دارای اهمیت فراوان است. زیرا اولاً در زندان بیان شده اند. ثانیاً تمام احادیث آن مستند به پیامبر اکرم(ص) است مگر دوازده حدیث و ثانیا محتوا و مضمون بلند آنها مخصوصاً در موضوعات اخلاقی سبب شده است که برای عموم مردم مفید باشد. گرچه در کتابهای رجالی از مذهب راوی این احادیث بحثی نشده است ولی از خود این احادیث و با توجه به مسند بودن آنها می توان مذهب راوی را کشف نمود. این کتاب را «شیخ ابوالمکارم مبارک بن محمد بن معمر بادرایی» از «ابوبکر احمد بن علی بن علی بن حسن طرثیثی» از «ابوعبدالله حسین بن شجاع صوفی موصلی» از «ابوبکر محمد بن عبدالله بن ابراهیم شافعی» از «ابوعبدالله محمد بن خلف بن ابراهیم بن عبدالسلام مروزی» و او از «ابوعمران موسی بن ابراهیم مروزی» و او از امام هفتم نقل کرده است. این کتاب با کوشش محمد حسین حسینی جلالی مکرراً در ایران و بیروت چاپ شده است.
/م118
روش امام کاظم(ع) در حفظ شیعه
امام هفتم شیعیان به صالح، صابر، امین و کاظم ملقب بوده و عبد صالح شناخته مى شد. از این رو او را «کاظم» مى خواندند که خشم خود را فرو مى برد و بر گرفتاریها شکیبایى مى ورزید. در روزگار امام موسی کاظم(ع) عباسیان و دشمنان اهل بیت(ع) تا آنجا که در توان داشتند بر علویان سخت مى گرفتند تا جایى که شیعیان تن به آوارگى در دادند و عده اى نیز به جرم علوى بودن کشته شدند.
امام کاظم جانب احتیاط را مى گرفت و تنها کسانى را که شایستگى تبلیغ امامت او را داشتند، به این امر مهم مى گمارد. آن گونه که از تاریخ برمى آید، او در تمام ایام حیات خود، از گزند عباسیان دورى مى جست و حتى به شیعیان اجازه نمى داد آن گونه که در زمان حیات پدر ارجمندش معمول بود، با وى دیدار کنند.
راویان روایات منقول از آن حضرت را کمتر با نام مبارکش ذکر مى کردند، بلکه به کنیه و اشاره اکتفا مى کردند. آنان چنین نقل روایت مى کردند: از ابو ابراهیم، ابوالحسن، عبد صالح، عالم، سید و رجل شنیدیم ... این امر نشاندهنده تحت نظر بودن آن حضرت است. آن حضرت نیز براى حفظ جان یاران، از آنان مى خواست که در امور دینى و عبادى تقیه کنند تا مبادا مورد تعرض و انتقام حاکمان جور قرار گیرند.
آنچه از تاریخ برمى آید این است که امام کاظم(ع) در 10 سال اول امامت خود، که با منصور معاصر بود، با او دیدارى نداشته و حتى منصور برخلاف محمد المهدى و هارون - فرزند و نوه اش - او را به بغداد فرا نخواند و نیز به بند نکشید. این در حالى است که منصور، از آن دو، خبیثتر بود و این از رفتار او با امام صادق(ع) و آل على آشکار مى شود. زمانى که خبر شهادت امام صادق(ع) به منصور رسید، او طى نامه اى از محمد بن سلیمان، عامل خود در مدینه، خواست تا وصى امام صادق(ع) را بکشد. محمد در پاسخ نوشت: جعفر بن محمد 5 تن را به عنوان وصى معرفى کرده است که یکى از آنان شخص منصور است و منصور ناکام ماند.
نقش امام موسی کاظم(ع) در سیاسی کردن شیعه
امام کاظم (ع) بارها در روزگار مهدى و هادى به بغداد احضار شد و به بند و زندان درآمد و آزاد مى شد، اما روزگارى را که آن حضرت در دوران هارون به سر برد سختترین دوران حیات او بود. هارون در آغاز خلافتش بارها امام را به بغداد فراخواند و او را به زندان افکند و پس از مدتى او را آزاد ساخته و چنین وانمود مى کرد که او را محترم و گرامى مى دارد. با همه تنگناهایى که براى امام به وجود آمده بود، شهرت او جهانگیر شد و دانشمندان به سوى او روانه شدند و آنان که تا دیروز از وى رو گردان بودند، به امامت او معترف شدند و شیعیان از همه جا خمس و زکات خود را براى او مى آوردند و تمامى این امور از دید ماموران هارون پنهان نبود.
در عصر امام کاظم (ع) که دوران بسیار سختی برای شیعیان بود، حرکتهای اعتراضآمیز متعددی از ناحیه شیعیان و علویان نسبت به خلفای عباسی صورت گرفت که از مهمترین آنها قیام حسین بن علی، شهید فَخّ ـ در زمان حکومت هادی عباسی ـ و نیز جنبش یحیی و ادریس فرزندان عبدالله بود که در زمان هارون رخ داد. در واقع مهمترین رقیب عباسیان، علویان بودند و طبیعی بود که حکومت آنان را سخت تحت نظارت قرار دهد.
امام کاظم(ع) را می توان از نظر مکتب وارث زحمات جد و پدر بزرگوارشان امام باقر و امام جعفرصادق(ع) و دانست، چرا که زحمات این دو امام بزرگوار در تدوین و عرضه تشیع در قالب مکتب شیعه به ثمر رسیده بود و امام موسی کاظم(ع) در حقیقت این مکتب تدوین شده را به ارث برده بود. ایشان در نشر تشیع که جنبه سیاسی پیدا میکرد موفق شدند نمایندگانی را به اقصی نقاط عالم اسلام ارسال کنند و شیعه را در نقاط مختلف از جمله خراسان، ری، قم، یمن و... تبلیغ کنند.
از زمان امام کاظم(ع) به بعد ائمه اطهار(ع) برخلاف ائمه دوران قبل وارد عرصه سیاست میشوند و به مردم نسبت به فساد دستگاه خلافت هشدار میدهند و تلاش می کردند با نفوذ دادن برخی از افراد برجسته در دستگاه خلافت بتوانند ضمن جلوگیری از برخی اشکالات و ضربات به اسلام، زمینه نشر فرهنگ اصیل اسلام که همان مکتب شیعه است را فراهم کنند.
ثواب زیارت امام کاظم (ع)
زیارت بزرگان و اولیای نعمت در زمان حیات و بعد از مردن، به نحوی شکرگزاری و قدردانی و انجام وظیفه است، امّا با این حال خداوند تبارک و تعالی از باب تفضّل ثوابی نیز برای این نوع زیارت در نظر گرفته است از جمله برای زیارت امام کاظم (ع) که در این جا به دو حدیث اشاره می کنیم.
الف. راوى مى گوید خدمت امام رضا (ع) عرض کردم: کسى که قبر یکى از امامان (ع) را زیارت نماید چه ثوابى دارد؟ حضرت فرمود: ثواب زیارت قبر امام حسین (ع) را دارد. عرض کردم: کسى که قبر امام کاظم(ع) را زیارت نماید، چه ثوابى دارد؟ فرمودند: ثواب زیارت قبر امام حسین(ع) را دارد.
ب. یکی از یاران امام رضا (ع) به نام محمّد بن الحسن، می گوید: محضر امام رضا (ع) عرض کردم: فدایت شوم زیارت قبر حضرت ابى الحسن (ع) در بغداد بر ما مشقت دارد، ثواب کسى که ایشان را زیارت کند چیست؟ حضرت فرمودند: ثوابش مثل ثواب کسى است که قبر حسین(ع) را زیارت کند.
نقش انگشتری امام موسی کاظم (ع)
امامان معصوم (ع) دارای انگشتری بودند که بر روی نگین آنها مطالبی نقش بسته بود از جمله امام موسی کاظم (ع) که بر روی نگین انگشتری آن حضرت عبارت «حسبى الله» نقش بسته بود. حسین بن خالد می گوید: حضرت رضا(ع) کف دست مبارکش را باز نمود و انگشتر پدر بزرگوارش (امام کاظم (ع)) در دستش بود و نقش «حسبى الله» را به من نمایاند.
سخنان امام هفتم (ع) در زندان
تعدادی از کتابهای حدیث به اسم «مسند» شناخته می شوند، معمولاً مسند به کتابی گفته می شود که احادیث آن با سند پیوسته به رسول خدا (ص) برسد. بنابراین وقتی گفته می شود "مسند امام موسی بن جعفر علیه السلام " مقصود کتابی است که احادیث آن را امام هفتم(ع) با سند و به توسط آباء و اجداد خود از رسول خدا (علیهم السلام) نقل کرده باشد.
مسند امام موسی بن جعفر(ع) مجموعه 59 حدیث است که در سالهای 180 تا 182 که امام در زندان «سندی بن شاهک» محبوس بودند، ابوعمران موسی بن ابراهیم مروزی به دیدار امام رفته و امام این احادیث را برای او بیان کرده است.
این احادیث از جهات گوناگون دارای اهمیت فراوان است. زیرا اولاً در زندان بیان شده اند. ثانیاً تمام احادیث آن مستند به پیامبر اکرم(ص) است مگر دوازده حدیث و ثانیا محتوا و مضمون بلند آنها مخصوصاً در موضوعات اخلاقی سبب شده است که برای عموم مردم مفید باشد. گرچه در کتابهای رجالی از مذهب راوی این احادیث بحثی نشده است ولی از خود این احادیث و با توجه به مسند بودن آنها می توان مذهب راوی را کشف نمود. این کتاب را «شیخ ابوالمکارم مبارک بن محمد بن معمر بادرایی» از «ابوبکر احمد بن علی بن علی بن حسن طرثیثی» از «ابوعبدالله حسین بن شجاع صوفی موصلی» از «ابوبکر محمد بن عبدالله بن ابراهیم شافعی» از «ابوعبدالله محمد بن خلف بن ابراهیم بن عبدالسلام مروزی» و او از «ابوعمران موسی بن ابراهیم مروزی» و او از امام هفتم نقل کرده است. این کتاب با کوشش محمد حسین حسینی جلالی مکرراً در ایران و بیروت چاپ شده است.
/م118