حجت الاسلام پناهیان: خداوند در چه موضوعی بر سر بندگانش منت می گذارد؟/ حاج روح الله بهمنی: رزم تو رزم بی امان علی است
مراسم جشن میلاد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با سخنرانی حجت الاسلام پناهیان و مدیحه سرایی حاج وح الله بهمنی در هیئت عشاق العباس(علیه السلام) برگزار شد.
وارث: مراسم جشن میلاد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با سخنرانی حجت الاسلام پناهیان و مدیحه سرایی حاج وح الله بهمنی در هیئت عشاق العباس(علیه السلام) برگزار شد.
در ادامه گزیده ای از بیانات حجت الاسلام پناهیان را می خوانید:

شأن خداوند بالاتر از این است که بخواهد بر بندگانش بر سر هر موضوعی منت بگذارد. حال باید دید که بنا بر قرآن کریم خداوند سر چه موضوعاتی بر بندگانش منت می گذارد؟ چیزی که در قرآن تکرار شده است، منت خداوند بر بندگانش سر بعثت انبیاء است. آنجاست که خداوند بر بندگانش منت می گذارد.
خداوندی که به ما می گوید اگر کاری برای دیگران انجام می دهید منت نگذارید و به طور مثال آفت صدقه را منت می داند، هرگز بر سر بندگانش بر سر هر موضوعی منت نمی گذارد. به طور کلی تنها خداوند در دو جا منت می گذارد. یکی زمانی که پیامبری را مبعوث می کند و دیگری بر سر آن کسی که او را به پیامبری بر می گزیند.
نعمت وقتی فوق العاده زیاد شود، خیلی بیشتر از استحقاق و فوق وصف باشد، آنجا دیگر جا دارد که خداوند منت بگذارد. این منت گذاشتن نشان می دهد که خدایی که هرگز منت نمی گذارد، با منت نهادن در چنین مواقعی معلوم می شود که خداوند با ارسال رسولان فوق العاده به بندگانش نعمت می دهد.
منت پیامبران برای این نیست که ما حداقل از مرگ و نیستی و بیچارگی نجات پیدا کنیم، نعمت دین برای این نیست که ما حداقل نجات پیدا کنیم. دین اصلا موضوع حداقلی نیست. دین آنقدر با عظمت است که احدی در عالم بی این سادگی اصلا نمی فهمد که دین به چه معناست؟
شما چقدر از خدا انتظار دارید؟ در دین فوق رغبت و انتظار شما به شما داده خواهد شد آنقدر که می پذیرید که به شما منت نهاده شود. وقتی خدا به مردم دین می دهد، این دین انسان را به جایی می رساند که ملائکة الله به گرد پای انسان نمی رسند. آقای بهجت می توانست به مردم بگوید به کجا رسیده است؟ از جایی به بعد دیگر نمی توانست چیزی بگوید. هیچ چیزی مشخص نیست در این باره که هر یک از ما به کجا می رسیم.
دین انسان را به جاهای عجیب غریب می برد. ما دین حداقلی داریم و حداقل فوائد دینداری را می فهمیم باید دعا کنیم که حداکثری شویم و در آن زمان به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیاز داریم و آقا می آیند که ما را به سقف آسمان برسانند، به جایی که فوق تصور و رغبت ماست. ما باید حداکثری شویم وگرنه دشمنان حداقل های ما را از ما می گیرد.
در ادامه این مراسم مداح اهل بیت(علیهم السلام) حاج روح الله بهمنی به مولودی خوانی و مدیحه سرایی پرداختند:

ای لسانت لسان پیغمبر
وی بیانت بیان پیغمبر
ای زمانت شبیه رستاخیز
در دهانت زبان پیغمبر
ای فدای صدای تکبیرت
وی به گوشت اذان پیغمبر
هست از پای تا سرت ای سرو
با تو سرو روان پیغمبر
ناز را، خال آل هاشم را
داری ارث از نشان پیغمبر
گیسویت ریخته به شانه ی توست
زلفی از گیسوان پیغمبر
ای خدا گونه، گونه گندمگون
گونه گونه نشان پیغمبر
ای خوشا لب به خطبه بگشایی
سوره ی ترجمان پیغمبر
نفس تو، نفس حیدر کرار
جان تو هست جان پیغمبر
رزم تو رزم بی امان علی است
ای توانت توان پیغمبر
دولت توست دولت زهرا
ای امید نهان پیغمبر
ای امام محمّدی سیما
ای نهان و عیان پیغمبر
ای میان سپاه خود پنهان
یوسف خاندان پیغمبر
قرن ها عمر بی خزان داری
ای همیشه جوان پیغمبر
ابر تیره ز آفتاب بگیر
زلف پیچیده را نقاب بگیر
همه حلّال مشکلاتی تو
به خدا کشتی نجاتی تو
قرّة العین آل زهرایی
چشم را چشمۀ حیاتی تو
شب میلاد تو شب رحمت
پس حسین دگر به ذاتی تو
عیدی تو برات آزادی است
خلق را برگه ی براتی تو
ای بنازم شهادتین تو را
هم حیاتیّ و هم مماتی تو
این تو هستی هُداة مهدیین
بحر مستضعفین حُماتی تو
روی کتفت نوشته جاء الحق
زهق الباطلی، نشاطی تو
هر امامی به یک صفت معروف
صاحب اعظم صفاتی تو
نه امام زمینیان تنها
که ولیّ همه کُراتی تو
زمزم از روی تو کند فَوران
جاری نیل تا فراتی تو
مدعی را چه رؤیت رویت؟
منکر این مکاشفاتی تو
مهدویت که نیست بازیچه!
کِی طرفدار سیئاتی تو
انحرافات، انتظار تو نیست
دشمن این مزخرفاتی تو
امر، امرِ تو، حکم، حکمِ شماست
به خدا قاضی القضاتی تو
همه ی خلق پای بست شما
دست رهبر میان دست شما
هر کجا آشیانه ای داری
تا دل ما کرانه ای داری
تو برای هدایت هر کس
در مسیرش بهانه ای داری
ای خوش آن دم که با انالمهدی
بر لب خود ترانه ای داری
ای قدوم تو بر فراز فلک
سایه ی جاودانه ای داری
گرچه خیمه نشین صحرایی
هر طرف آستانه ای داری
با وجودی که ما مسلمانیم
تو به یک خیمه خانه ای داری
در دل هر محبّ منتظرت
جمکران یگانه ای داری
گاه با بهترین رفیقانت
محفل دوستانه ای داری
با محبان خاص خود گاهی
صحبت مشفقانه ای داری
با علمدار انقلابت گاه
گعده ی عاشقانه ای داری
چه کسی گفته غایبی آقا!
سایه در هر میانه ای داری
نیمه شب ها که تا طلوع سحر
کربلایی، نشانه ای داری
به دعا گوییا که مشغولی
چه غم مخفیانه ای داری
نکند یاد زخم بازویی
یا غم درد شانه ای داری
نکند در دل رقیّه ای ات
روضۀ ناز دانه ای داری
ای که با هر بهانه می گریی
چه دل پر بهانه ای داری
کِی اشاره کنی بر آن دو نفر
بَه چه عصر و زمانه ای داری
ای علمدار سرمدی برگرد
ای نگار محمّدی برگرد

/س113