ماجرای تحصن آیتالله العظمی شاهآبادی در حرم حضرت عبدالعظیم(ع)
وی ادامه داد: مرحوم شاه آبادی خودشان بالای منبر میگفتند شما هرگز نمیتوانید افراد را از من بگیرید حتی اگر کاری کنید که سالها مرا نبینند زیرا اگر بعد از این مدت همان افرادی که سالها مرا ندیدهاند در یک روز ملاقاتم کنند تمام زحمتهای سالهای متوالی شما هدر رفته است، به اعتقاد بنده این چنین خصلتی عنایت پروردگار و نتیجه زحماتی بود که در سیر الی الله متحمل میشدند.
شاهآبادی اظهار داشت: امام خمینی(ره) فرمود من بعد از اینکه آیت الله شاه آبادی را دیدم چنان جذب ایشان شدم که پس از چند جلسه قدرت جدا شدن از ایشان را نداشتم لذا هر چند از ایشان درخواست درس عرفان کرده بودم اما بعد از آن در تمام درسهایشان شرکت کردم، امام خمینی(ره) حتی شبهای جمعه نیز در مدرسه عشق علی در درس اخلاق مرحوم شاهآبادی شرکت میکردند.
وی بیان داشت: پدرم هرگز دعوت کسی را برای مراسمی مانند به دنیا آمدن کودک، مراسم برگشت مکه و یا عروسی نمیپذیرفتند من با تصورات بچگی خود فکر میکردم که با این رفتار ایشان جذاب بودن خود برای مردم را از دست میدهند به همین دلیل یک بار به ایشان گفتم پدر، مردم از شما انتظار دارند چرا دعوتشان را قبول نمیکنید.
فرزند این استاد اخلاق و عرفان افزود: پدرم در آن لحظه گوش مرا گرفتند و گفتند این را هرگز فراموش نکن و همیشه به یاد داشته باش که من وظیفهام نسبت به خلق سه وظیفه است و آن این است که تا میتوانم به مسجد بروم بالای منبر رفته و درس بدهم بقیه چیزها در دست خداست و من جز این سه وظیفه، وظیفه دیگری ندارم.
وی تأکید کرد: یک خصلت ویژه که در پدرم وجود داشت باور داشتن به خدا بود شاید در حرف این خصلت ساده به نظر بیاید اما واقعاً این خصوصیت مرد میدان میخواهد، بسیاری از افراد هستند که ادعا دارند دارای عرفان هستند و حتی میتوانند قرائت افکار کنند واقعیت این است که این کارها جز یک ریاضت مرتاضی نیست زیرا کسی که واقعاً عرفان و تقوا دارد به اسرار دیگران نیز کاری ندارد.
شاه آبادی ادامه داد: داشتن قدرتهایی مانند قدرت مرتاضان هنر نیست، هنر این است که لا اله الا الله را درست بگویی و به آن عمل کنی، پدرم در کلاسهای اخلاقش نیز تنها از اصول دین و خداوند و قیامت می گفت و بعد دوباره به این مباحث باز میگشت.
وی با تأکید بر این مطلب که مرحوم شاهآبادی بسیار بر روی امر به معروف و نهی از منکر حساس بودند، گفت: ایشان 11 ماه برای موضوع حجاب در زمان رضاخان در حرم حضرت عبدالعظیم(س) تحصن کردند اما متأسفانه نمیدانم چگونه است که در این روزگار برای برگرداندن حجاب دائم در دولت قبل میگفتند باید فرهنگ سازی کرد و در این دولت نیز میگویند باید راه اعتدال پیش گرفت، مسلماً زمانی که امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ما از بین برود بلا به سر ما نازل خواهد شد و تمام این بلاهایی که امروز در جامعه اسلامی گریبان گیر ماست به دلیل همین ترک امر به معروف و نهی از منکر است.
وی ادامه داد: متأسفانه امروز در جامعه ما امر به معروف و نهی از منکر تنها بر روی دیوارها نوشته شده و انگار این فریضه واجب تنها برای دیوارها و تابلوها واجب است، و اینها مواردی است که مسلما فردی مانند پدرم بر روی آن بسیار حساس بود.
این مدرس حوزه علمیه بیان داشت: صدا و سیما در این رابطه بسیار مهم خواهد بود همان طور که امام(ره) فرمودند تلویزیون باید برای مردم دانشگاه باشد اگر واقعاً این گونه شود هر روز چندین شاه آبادی تربیت خواهد شد زیرا آیت الله شاهآبادی فرزندی از همین بشر بودند نه فردی جدا از انسانهای دیگر.
وی ادامه داد: من چند سال پیش در ایام عاشورا در بیمارستان بستری بودم همان جا بعد از دیدن برنامه ای این ایام با آقای ضرغامی تماس گرفتم و از او تشکر کردم و گفتم همان طور که برای بعضی کارها از شما گلایه میکنیم باید برای کارهای خوبتان نیز از شما تشکر کرد.
شاه آبادی در پایان گفت: مرحوم شاه آبادی به وجود خداوند در تمامی کارها و حرکات و رفتارش معتقد بود ما نیز باید بدانیم تنها قدرت واقعی خداست و همه در برابر او گدا هستیم و تمام عالم در برابر او گداست لذا اگر بخواهیم به آمریکا و انگلستان متصل شویم در حقیقت باید بدانیم به یک گدا تکیه کردهایم.