حاج مهدی توکلی: چه دشمنی می تواند بزرگتر از نفس اماره باشد؟/حاج محمد رضا طاهری: روزیّ ما نبود ببینیم شاه را

کد خبر: 14891
مراسم شب نهم رمضان المبارک با سخنرانی حاج مهدی توکلی و مداحی مداحان اهل بیت علیهم السلام، حاج محمدرضا طاهری، حاج مرتضی طاهری، حاج محسن طاهری، حاج محسن عسکری و کربلایی حسین طاهری در هیئت مکتب الزهرا سلام الله علیها برگزار شد.
وارث: مراسم شب نهم رمضان المبارک با سخنرانی حاج مهدی توکلی و مداحی مداحان اهل بیت علیهم السلام، حاج محمدرضا طاهری، حاج مرتضی طاهری، حاج محسن طاهری، حاج محسن عسکری و کربلایی حسین طاهری در هیئت مکتب الزهرا سلام الله علیها برگزار شد.

در ادامه گزیده ای از سخنان حاج مهدی توکلی را می خوانید:



خداوند در قرآن در آیه 200سوره آل عمران می فرماید: " یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ". ای کسانی که ایمان آورده اید صابر باشید.

در این آیه  "صابروا " صبر در مقابل دشمن است. مانند اسرائیل که با وجودی که باطل هستند، اما محکم تا آخر ایستاده اند. حاضرند، هجرت کنند، جهاد کنند، کشته بدهند اما همچنان پا برجا هستند!

" اصبروا "صبر در مقابل هوا و حوس است. "صابروا " یعنی در مقابل دین صبر داشته باشید. ما هم در درونمان دشمن داریم و هم در بیرونمان. "صابروا" همان جهاد اصغر و جهاد اکبر است. چه دشمنی می تواند بزرگتر از نفس اماره باشد؟

امام علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: گمان نکنید اجر آن جوانی که به نامحرم نگاه نکند، با آنکه می تواند این کار را انجام دهد، کمتر از اجر رزمنده ای است که در میدان جنگ، شهید شده است. مبارزه با نفس اماره، جهاد اکبر است.

" اصبروا " یعنی در جهاد اکبر، صبور باشید و "صابروا " یعنی در جهاد اصغر یعنی همان دشمن، صبور باشید.

از دیدگاه بنده، این آیه خلاصه سوره آل عمران است. خداوند گفته است هر آنچه که در سوره آل عمران گفته ام، در این چند کلمه خلاصه کرده ام.

در ادامه مداحان اهل بیت علیهم السلام، حاج محمدرضا طاهری، حاج مرتضی طاهری، حاج محسن طاهری، حاج محسن عسکری و کربلایی حسین طاهری، به مناجات خوانی و مداحی پرداختند؛

شعر خوانده شده توسط حاج محمدرضا طاهری:


بی تو گذشت آن هیجانی که داشتیم

آن عشق پر شرار نهانی که داشتیم
 
روزیّ ما نبود ببینیم شاه را

ناکام ماند عمر جوانی که داشتیم
 
دارد به سمت قبر مرا می کشد کسی

طی شد بــــدون یار زمانی که داشتیم
 
حتی "دعای عهد" مرا با وفا نکرد

سمت گنــاه رفت، توانی که داشتیم
 
از بس زبانمان به دعـــای تو لب نزد

لکنت گرفت بی تو زبانی که داشتیم
 
از بس گناه روی دلم را سیــاه کرد

پنهان شد آن عیار عیانی که داشتیم
 
این گرگ نفس آمد و ما را به خاک زد

با دوری از حضــــور شبانی که داشتیم
 
بی تو چقـــــدر زندگی ما تبـــاه شد

مرداب شد همین جَرَیانی که داشتیم
 
با دوری از تو عمر به دردی نمی خورد

آجـــر شده است لقمه ی نانی که داشتیم




/س113