حجت الاسلام انصاریان: در هر سنی و شغلی، برای مرگ آماده باشید!
وارث: مراسم شب پانزدهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام انصاریان و مناجات خوانی حاج ذبیح الله ترابی در مسجد و حسینیه همدانی ها برگزار شد.
در ادامه گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام انصاریان را می خوانید:
از ویژگی های مردم باتقوا، مردمی که گناهان کمتری دارند و عبادت بیشتری یا اصلا گناه ندارند و غرق در عبادت عام هستند. یعنی زندگی شان به به گونه ای نظام داده اند که همه چیزشان عبادت شود.
این را می شود با یک نیت شکل داد. به طور مثال انسان سر سفره که می نشیند، به یادبیاورد که آفریننده آنچه که سر این سفره است، خداست، او می خورد که توان بگیرد برای کار. این خوردن عبادت می شود، مزد هم دارد.
یا هنگام خواب بگوید خدایا برای تو می خوابم ، بیدار می شوم، بدون خستگی دو رکعت نماز برایت بخوانم. این گونه خواب هم عبادت می شود. لازم نیست که هر بار هم نیت کند.
اینگونه افراد که در عبادت هستند مانند ائمه و اولیاء خاص پروردگار و انبیاء، به هیچ شکلی فریب نمی خورند و خدا نیز در قرآن گفته است که اگر گروهی از شیطان دور این افراد بردند که حمله کنند و به عبادتشان و دینشان زخم بزنند، با یاد خدا این خطر را رد می کنند و در همان لحظه بینایی شان برایشان کار میکند.
اینها خیلی انسانهای جالبی هستند. هرگاه گناه برایشان پیش می آید مانند دری است از دنیا که به رویشان باز می شود. و پشت در 7طبقه جهنم را می بینند و هیچ میلی به گناه ندارند.
اینگونه افراد با ما که عبادتمان بیشتر و گناهانمان اندک است، خداوند نوری برای ما قرار داده است که این نور برای ما خیلی کار می کند و یکی از آنها این است که به ما کمک می کند که ما فرصت شناس شویم و آن را غنیمت بشماریم و از آن بهره ببریم.
پیامبر صلی الله علیه واله می فرمایند: هرگاه فرصت بدست می آید، نمی ماند و از دست می رود. مانند رد شدن ابر، رد می شود. نمونه این فرصت ها برای خیلی از افراد بدست آمده و غنیمت هم شمرده اند.
مانند مرحوم ملا محمدتقی مجلسی پدر علامه مجلسی در احوالاتشان نوشته اند که یکی از علمای معاصرشان بنام مرحوم تنکابنی از احوالات ایشان نوشته اند که کار هر شب ایشان این بود که 2ساعت به اذان صبح بیدار می شدند و در حال خوشی می رفت و در نماز شب هایشان اشکشان بند نمی آمد.
ایشان نقل می کنند که شبی خیلی حال عجیبی به من دست داد. برایشان فرصتی پیش آمده بود. اینکه انسان بشناسد چه موقعیتی فرصت است، خیلی مهم است. نقل می کنند که در حال گریه بودم که کودک 5 ماهه ام محمدباقر در اتاق دیگری بیدار شد و شروع به گریه کردن کرد.
در آن لحظه گفتم الان بهتریم وقت است که برای این کودک دعا کنم. دعا کردم که خدایا کودک گهواره ام را از خدمتگزاران واقعی و پر بهره دینت قرار ده. و این کودک بعدها علامه مجلسی شد. تا جایی که اروپایی ها نیز معترفند! مرحوم محمدتقی مجلسی خوب فرصت شناسی کرد.
جناده از عاشقان حضرت مجتبی علیه السلام بود، روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام به دیدار ایشان می آید. می گوید من وقتی خدمت حضرت نشستم دیدم که حضرت خون بالا می آورند. جناده می بیند که بهترین فرصت است. دریا دریا عقل و فکر و علم، تا ساعتی دیگر از دنیا می رود. با خودش گفت نه وقتشان را بگیرم و نه فرصت سوزی کنم. در حالی که حضرت در این حالت بود، به حضرت گفت که آقا مرا موعظه کن. یعنی فرصت شناسی کرد.
اگر انسان وصل به اهل بیت علیهم السلام باشد، می فهمد چگونه از فرصت هایش استفاده کند، می فهمد چگونه زندگی کند، با مردم رابطه برقرار کند. این نورانیت است و در این فهمیدن، انسان هرکاری کند، عبادت محسوب می شود.
جناده هم از فرصتش استفاده کرد. در آن شرایط از حضرت موعظه خواست. حضرت هم قبول کردند. حضرت فرمودند: جناده مرگ قطعی است. در هر سنی، در هر شغلی که هستی برای مرگ آماده باش. در آخرت خانه می خواهی، راحتی و آسایش می خواهی، کاخ می خواهی، هر آنچه می خواهی ای جناده تا نمرده ای در اینجا باید آن ها را آماده کنی قیامت بازار ندارد که چیزی بخری، تو باید بهشتت را از اینجا تامین کنی. خدا هم به ما دعده داده است که هر آنچه از اینجا برای قیامت بفرستیم، ایمان، احترام و ... خود من امانت دار خوبی هستم تمام این اعمال نزد من است و من هم آنها را تبدیل به نعمت پایان ناپذیر کردم.
اگر الان ملکه الموت آمد و گفت برویم، تو خیلی زیبا تر از او بگو برویم. این آمادگی است.
حضرت محمد صل الله علیه و آل و سلم فرمودند: همین که ملک الموت جان بنده را از بدنش جدا می کند خداوند می فرمایند همین را کفاره گناهانش قرار بدهید. این دردی که از جان دادن می کشد کافی است، گناهانش را پاک کنید.
این آمادگی و این نگرانی نداشتن را در وجود امیر المومنینی علی علیه السلام اینگونه بیان کردند: که ولله انس پسر ابو طالب با مرگ از انس بجه شیرخواره به مادر بیشتر است؛ یعنی از مرگ لذت می برد چون مرگ نقطه پایان فراغ و شروع وصال معبود است. یکی از ضرب المثل های ما این است که آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. آن کسی که در دنیا به حسابش رسیدگی کرده است دیگر به حسابش نمی رسند؛ کسی که به ملک الموت می گوید من کاری ندارم؛ برویم؛ این یعنی به حساب خودش رسیدگی کرده است در قیامت محاسبه نمی شود. این آمادگی را همه ما باید داشته باشیم، طوری زندگی کنیم که آماده باشیم، چون بالاخره می رویم.
/د115