حجت الاسلام صفاری: چه کسی امام حسن علیه السلام را منزوی نشان داده است؟!
وارث: مراسم جشن شام ولادت امام حسن مجتبی(ع) با سخنرانی حجت الاسلام صفاری و مولودی خوانی حاج حسین سازور در هیئت موج الحسین علیه السلام برگزار شد.
طبعا انسانی که شکست می خورد و منزوی می شود، دیگر در عرصه اجتماعی نمی تواند حضور چندانی داشته باشد. بنی امیه بیشترین تلاش را کردند که به جامعه اسلام بقبولانند که امام حسن مجتبی علیه السلام، عنصری شکست خورده و منزوی هستند و جالب اینکه خیلی هم توانستند در این کار پیش بروند و این قصه را جا بندازند. متاسفانه با تبلیغات آنقدر اثر گذاشته است که چند سالی است میبینیم با این جریان مقابله می شود. مردم باور کرده بودند، فلان شخص، سید حسنی است، سید حسنی یعنی سید آرام، سید گوشه گیر، سید منزوی.
چه کسی امام مجتبی علیه السلام را منزوی و گوشه گیر نشان داده است؟ وجود نازنین امام حسن مجتبی علیه السلام در آن 10-9 سال بعد از متارکه جنگ با معاویه تا شهادتشان بود، چنان عنصر فعالی بودند در جامعه که عمروعاص به معاویه تذکر می دهد که چرا این حسن را احضار نمی کنی؟ کارهایی می کند همانند کارهای پدرش علی بن ابی طالب علیه السلام! مردم به دورش جمع شده اند، امر می کند و اطاعت می شود. چرا احضارش نمی کنی تا به او ناسزا بگوییم تا از مقامش کاسته شود. اینکه او مقامی مثل مقام پدرش در عالم اسلام داشته باشد به نفع تو نیست. امام آرام و گوشه گیر و منزوی کشتن لازم دارد؟ امامی که نشسته است قرآن میخواند و مردم نظاره گر او هستند کشتن لازم ندارد. برای چه چند بار امام را مسموم می کند تا امام را از سر راه بردارد؟ اما فعال است. امام مجتبی علیه السلام در این 9 سال چند شان داشتند در مدینه؛ شان اول مدیریت دینی امام است. جامعه آن روز که حاکمش معاویه بود و اعلام کرد که این حسن زیر پای من است و این عهد نامه ای که با او نوشتم هیچ فایده ای ندارد.
مفاد این عهد نامه امام حسن مجتبی علیه السلام از معاویه عنصری منزوی می سازد، از جمله اینکه هیچ شهادتی نزد معاویه اقامه نشود. این یعنی معاویه اصلا صلاحیت حاکم بودن و قاضی بودن را ندارد نمی تواند حاکم اسلامی شود، حال امام حسن علیه السلام چند وقتی بنا به صلاحی کنار کشیده اند و پس از معاویه حکومت باید به ایشان برگردد.
یکی دیگر از مفاد این است که محبین حضرت علی علیه السلام به هیچ وجه تحت پیگرد و تعقیب نباید قرار گیرند. حال اینکه هدف معاویه از بین بردن محبین اهل بیت علیه السلام است.
ایشان در بخش دیگری سب و لعن علی علیه السلام را ممنوع اعلام کردند.
اما معاویه به هیچ کدام از این ها عمل نکرد. بنای بر اندازی حکومت بنی امیه را امام حسن علیه السلام بنا نمودند. حضرت علیه السلام اولین شأنی که در مدینه پایه گذاری کردند شأن عبادت دینی و مرجعیت دینی بود. و شاگردانی تربیت کردند که بعد از شهادت امام حسن علیه السلام معاویه آن ها را نیز کشت.
دومین شأن مرجعیت اجتماعی ایشان است. به مستمندان جامعه رسیدگی می کردند.
امام علیه السلام پناهی برای شیعیان بودند. ایشان منزوی نبودند.
مرجعیت بعدی که توسط ایشان در جامعه بنا می شود مرجعیت سیاسی است. امام عنصری کاملا فعال در مدینه هستند. ایشان تمام مخالفین بنی امیه را جمع می کند و سازماندهی میکنند و هر کدام میخواهند قیام کنند امام آنان را دعوت به صبر میکنند.
در ادامه شعر خوانده شده توسط حاج حسین سازور را می خوانید:
می نویسنم جگر حیدر و زهرا آمد
آفتاب سحر حیدر و زهرا آمد
جلوه ای از هنر حیدر و زهرا آمد
اولین تاج سر حیدر و زهرا آمد
نیمه ماه خدا قرص قمر پیدا شد
روزه ام با رطب نام حسن جان وا شد
چه جلال و جبروتی چه جمالی دارد
گوشه لعل لبش به که چه خالی دارد
برترین سید دنیاست چه شالی دارد
زینت دوش نبی سیر کمالی دارد
مادرش فاطمه با خنده او می خندد
دور بازوش علی حرز نجف می بندد
کوری چشم حسودان چقدر ماه شده
یوسف از دیدن او معتکف چاه شده
نقش انگشتریش عزت لله شده
منکر صلح حسن کافر و گمراه شده
تیغ صلحش همه را از نفس انداخته است
پسر عاص چنین قافیه را باخته است
عاشق از جلوه معشوق سخن می گوید
از می و بوسه و پیمانه زدن می گوید
یک نفر وقت مناجات به من می گوید
نیمه شب هر چه الهی به حسن می گوید
ازدل عرش به او فاطمه گوید جانم؟
شب وصل است و الهی به حسن می خوانم
دست خالی نرود هر که به او رو بزند
نشده زائر او پرسه به هر سو بزند
پیش او حاتم طاعی ست که زانو بزند
یا حسن گوید و پیوسته دم از او بزند