حجت الاسلام شهاب: امشب ملائکه چشمهایشان را بسته اند / حاج محمود کریمی: امشب یه قدم اومدم، با پای خودم اومدم ..
بر اساس روایات احیا و شب زنده داری در شب نوزدهم ماه رمضان از حیث مقبولیت و توجه خاصه پروردگار نسبت به دو شب دیگر قدر از عظمت و حقانیت و برتری بالایی برخوردار است. لذا اگر در موقعیت امشب قرار است، قرار بگیریم و به آستان مقدس حضرت حق مشرف شویم و ان شالله با دست پر بیرون برویم. چون شب عرضه اعمال به حجت ابن الحسن عجل الله فرجه الشریف است و از این حیث هم شب سختی است و هم چون وجود نازنین حضرت ارحم الراحمین است قطعا به نوعی عمل خواهد کرد که آن جلو حقیقی سیئات اعمال من و شما نمایان نشود و خداوند به برکت دعای امشب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الاشریف با دید فضلش با من وشما معامله کند و نه با دید عدلش. حال که محیط، محیط فضل است و فضیلت، یعنی نقطه نهایی رحمت از طرف فاضل؛ کسی که می خواهد فضل را ارائه دهد، ما باید مسلح شویم. شاید بعضی بگویند یک سال است رابطه مان با خدا را منقطع کرده ایم، حال مگر می شود یک شبه متصل شویم؟ به واسطه اینکه در 11 ماه گذشته هر چه نگاه می کنم آلودگی و اشتباه، حال یک شب وصل شوم؟ می شود؟ بله می شود.
در کتاب اقبال سیدبن طاووس در فضل شب نوزدهم یک عبارت زیبا وجود دارد؛ خداوند به پیغمبرخاتم صل الله علیه و آله وسلم فرمودند: یا رسول الله به بندگانم بگو مثل امشبی به ملائکه ام گفته ام چشمهایتان را ببندید؛ رسول الله صل الله علیه و آله وسلم عرضه داشتند: یا ذات الهی، کسی که، خطا کار است در اوج ناپاکی است، بار هم می گویی ملائکه چشمشان را ببندند؟ خطاب کردند: یا رسول الله این ها بنده های من هستند. بنده زاهد من به زهدش می نازد، با ثروت زهدش در خانه من می آید و معلوم نیست این زهدش چقدر خالصانه باشد، عبد عابد من سرمایه اش عبادتش است، آن هم معلوم نیست برای من خدا بوده است، لذا من با عقلم با آن ها معامله می کنم، یا رسول الله این عبد گناه کار سرمایه ای ندارد، چون گناه که سرمایه نیست؛ کجا برود؟ در کدام خانه را بزند؟ گناه نزد خالق، حکم عفونت را دارد! حال این خالق با تمام عظمتش به ملائکش می گوید: ببندید چشم هایتان را، امشب مال خودم است. به چه چیزی مسلح شویم تا حرفی برای گفتن نزد خداوند داشته باشیم؟ قرآن اسم یک سلاح را معرفی می کند و می گوید اگر با این سلاح در خانه خدا آمدی، به ذاتش قسم نه به تو نخواهد گفت.
"علم یعملو الذین آمنو ان تخشع قلوبهم فهم لذکر الله"
ای مومنین؛ ای بنده ها، وقت آن نرسیده که در خانه من آیید و با من حرف بزنید؟ حتی اگر یک شب آمدید، حتی اگر 11 ماه گذشته را بر اساس موازین عمل نکردید، آمدید. او شما را رسوا نکرد، ازهمان ساعتی که قصد آمدن را کردید گناهان تو را پوشاند و به تو زینت داد، این بارگاه، بارگاه نا امیدی نیست.
خداوند می فرماید: یک بنده جوانم اگر بیاید صورتش را روی خاک بگذارد اگر حتی استغفار و توبه را به زبان هم نیاورد در دلش اظهار پشیمانی و ندامت کرد، به جلال و عزتم قسم نمی گذارم آفتاب طلیعه صبح بیست رمضان را درک کند مگر اینکه مثل مولودی که از رحم مادر بیرون آمده است، مطهرا او را بیامرزم.
چگونه مسلح شوم؟ قرآن می گوید با قلب خاشع. آیا راهکاری برای آن وجود دارد؟ بله.
دو راهکار از کلام رسول الله صل الله علیه و آله و سلم وجود دارد؛ اول اینکه تا امروز واجبات را انجام داده اید؛ برای اینکه بتوانید مسلط به این امر بشوید که قلبتان خاشع در خانه خداوند بیاید، به انجام واجبات اهلیت دهید. منظور از این حرف این است که درک کنیم چه واجبی را برای چه کسی انجام میدهیم و الا عبادت، عادت می شود. نماز عادتی " تنهی ان الفحشاء و المنکر" نیست.
در رابطه با این سوال که پس ما که به این درجه نمی رسیم پس نماز نخوانیم و عبادت نکنیم. امام محمد باقر علیه السلام پاسخ دادند: چرا دنبال حذف صورت مسئله هستید؟ چرا اهلیت را در عمل خود تلفیق نمی کنید؟ به دنبال راهکار بگردید.
قابلیت اینکه انسان به اهلیت برسد در عبادات یعنی اینکه امشب که می خواهید با خدا عهد ببندید، دنیا طلبی نکنید که به شما می دهد، امشب همچون امام علی علیه السلام باشید که می فرمودند: خدا گدا در خانه ات آمده است، می دانم چیزی در دستم ندارم و جز گناه چیزی در خانه ات نیاورده ام اما به یک چیز امیدوارم و آن اینکه؛ ای خدایی که همه را با هم می آمرزی؛ علی را هم بین خوبانت بیامرز.
دوم اراده به ترک نواحی و معاصی؛ اینکه به یک باره بگوییم از فردا گناه نمی کنم حرف بزرگی است، شاید نتوان به یک باره گناه را کنار گذاشت اما در محضر خالق عرض کنیم از فردا کمتر گناه میکنم، خدایا تو دستم را بگیر. اراده کنید با خداوند رفیق باشید، فقط اراده کنید خدا شما را می پذیرد.
در ادامه این مراسمغ حاج محمود کریم به مناجات خوانی و مداحی در رثای امیرمومنان حضرت علی(ع) پرداختند.
در ادامه شعر خوانده شده توسط حاج محمود کریمی را می خوانید:
تویی که صاحب زمانی و
این شب ها شب مناجات تو
خوشا به حال اونایی که
این شب ها میان ملاقات تو
دلتنگ بهار تو ام
امشب را کنار تو ام
امشب شب قدر کم من
انقدر بی قرار توام
فقط تویی اون که میتونه
وقتی گم شدم نجاتم بده
فقط تویی اون که میتونه
از دست خودم نجاتم بده
امشب یه قدم اومدم
با پای خودم اومدم
گفتی هر چی هستی بیا
من راهی شدم اومدم
گفتی هر چی هستی بیا
من خیلی بدم اومدم
پیش تو هستم ولی زیرِ
این بار گناه شکسته شدم
میخوام دوباره پاشم از جام
دستم رو بگیر که خسته شدم
با روی سیه اومدم
با بار گناه اومدم
دستم رو رها نکنی
حالا که به راه اومدم