حجت الاسلام قرنی: هر چه بیشتر باورمان شود که عباداتمان ناقابل تر است، قابل تر است!
وارث:مراسم احیاء شب بیست و پنجم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام قرنی و مناجات خوانی حاج مهدی سماواتی در مهدیه تهران برگزار شد.
این مراسم با مناجات خوانی حاج مهدی سماواتی آغاز شد و در ادامه حجت الاسلام قرنی به سخنرانی پرداختند.
در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام قرنی را می خوانید:
یک قول در باب امانت این است که آن امانتی که آسمان و زمین و کوه ها برنتافتند و متحمل نشدند و انسان متحمل آن امانت شد تکلیف است. اگر کسی از عهده تکلیف برآمد امین الله می شود که در راس کسانی که از عهده تکلیف برآمدند حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام هستند. اما اگر کسی تخلف از تکلیف کرد و این تخلف از روی طغیان و عصیان بود ظلوم، و اگر از روی سهو و جهل و نسیان بود، جهول می شود. در باب تکلیف هم یک تکلیف، تکلیف انسان نسبت به خالق است که این تکلیف یک بعد معرفتی و یک بعد اطاعتی و عبادتی دارد. که در ذیل آیه "ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" دارد "الا لیعرفون" یعنی شناخت و معرفت.
تخلف از تکلیف درباره خداوند تبارک و تعالی گاهی تخلف، تخلف ظالمانه است که با علم و عصیان، انسان ظلوم می شود. عمدتا هم تخلف از تکلیف نسبت به خداوند جاهلانه است، از روی نادانی است، چه در باب معرفت حق تعالی، چه تکلیف عبادت، که جهول می شود.
در این بین یک فرض سومی هم تصور دارد و آن این است که تخلف از تکلیف نسبت به خداوند تبارک و تعالی، این گونه نیست که همیشه ظالمانه یعنی از روی عصیان و طغیان باشد، یا تخلف جاهلانه از روی سهو و جهل و نسیان باشد، فرض سومی هم وجود دارد که اطلاق تخلف به این فرض سوم خالی از مصامحه نیست.
قسم سوم از تخلف نسبت به خداوند تبارک و تعالی ، تخلف عاجزانه است، عاجزانه به چه معنا است؟ ظالمانه یعنی شرک، جاهلانه خدا را با کد خدا اشتباه گرفتند. عاجزانه چه در بعد معرفتش و چه در بعد عبادتش در رابطه با خدا همه انسان ها بدون استثنا حتی پیغمبر صل الله علیه و آله و معصومین علیهما سلام در این قسم سوم همه انسان ها به نحوی مشترک هستند. به این معنا که هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و هر نفسی که بر می آید مفرح ذات، بنا بر اثبات علم تجربی مجموع سلول های دستگاه تنفسی دو میلیون ملیارد است. باید دو میلیون ملیارد سلول با یک ریتم صحیح فعال باشند تا یک نفسی فرو رود. اینکه در این سلول ها اختلال ایجاد شود در همه وجود دارد، در پیغمبر صل الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام هم به همین صورت است. بنابراین در هر نفس ذو میلیون میلیارد نعمت موجود و بر هر نعمت شکری واجب است. حال این شکر از دست زبان چه کسی بر می آید؟ آیا از زبان امیرالمومنین علیه السلام بر می آید؟ فلذا ناله اولیاء الهی در این باره این است که خدایا ما از عهده عبادت تو عاجز هستیم. این تخلف اگر اطلاق تخلف صحیح باشد عاجزانه است.
نکته ای در باب عرفان عملی وجود دارد که ذکر میکنم. یکی از معیار های ارزش گذاری بر عبادت، خشوع عبادت است، عبادت خاشعین به چه معنا است؟ اگر کسی به این حقیقت رسید که از عبادت خدا عاجز است و عبادت هایی که می کند در پیشگاه خدا ناقابل است، عبادت خاشعین آن عبادتی است که عبادت کننده با عبادتش نه فقط طلبکار خدا نشود، بلکه خود را بدهکار خدا هم ببیند و با آن عبادتش در پیشگاه خدا توبه کند. که عابدان از گناه توبه کنند عارفان از عبادت استغفار. هر چه بیشتر باورمان شود که عباداتمان ناقابل تر است، قابل تر است. حضرت محمد صل الله علیه و آله و سلم می فرمایند: خداوندا من از عبادت و پرستش و نیایش و حق ربوبیت تو عاجزم. تخلف، تخلف عاجزانه است.
/د115