احکام زکات فطره ازدیدگاه آیت الله سبحانی

کد خبر: 15989
حضرت آیت الله العظمی سبحانی در احکام زکات فطره خود بیان کردند: زكات در صورتى واجب مى شود كه مال به مقدار نِصاب برسد و مالك آن، بالغ و عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مال تصرف كند.
وارث: این مرجع تقلید زکات فطره را بر گندم، جو، خرما، كشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند واجب دانست و اعلام کرد: زكات در صورتى واجب مى شود كه مال به مقدار نِصاب برسد و مالك آن، بالغ و عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مال تصرف كند.

شرايط واجب شدن زكات
مسأله 1536: زكات نُه چيز واجب است: گندم، جو، خرما، كشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند. و اگر كسى مالك يكى از اين نه چيز باشد، بايد مقدارى كه معين شده به يكى از مصرف هائى كه بيان خواهد شد برساند.

مسأله 1537: زكات در صورتى واجب مى شود كه مال به مقدار نِصاب برسد و مالك آن، بالغ و عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مال تصرف كند.

مسأله 1538: بعد از آنكه انسان دوازده ماه مالك گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره بود بايد زكات آن را بدهد. ولى از اول ماه دوازدهم نمى تواند طورى در مال تصرف كند كه مال از بين برود و اگر تصرف كند ضامن است و چنانچه در ماه دوازدهم بدون اختيار او بعضى از شرط هاى زكات از بين برود زكات بر او واجب نيست.

مسأله 1539: اگر مالك گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در بين سال بالغ شود، زكات بر او واجب نيست.

مسأله 1540: زكات گندم و جو وقتى واجب مى شود كه دانه آنها بسته شود و زكات كشمش بنابر احتياط وقتى واجب مى شود كه غوره است، و موقعى هم كه رنگ خرما زرد و يا سرخ شد زكات آن واجب مى شود. ولى وقت دادن زكات در گندم و جو موقع خرمن شدن و جدا كردن كاه آنها و در خرما و كشمش موقعى است كه خشك شده باشند.

مسأله 1541: مالى را كه از انسان غصب كرده اند و نمى تواند در آن تصرف كند زكات ندارد. و نيز اگر زراعتى را از او غصب كنند و موقعى كه زكات آن واجب مى شود، در دست غصب كننده باشد، موقعى كه به صاحبش برگشت احتياط واجب آن است كه زكات آن را بپردازد.

زكات گندم و جو و خرما و كشمش

مسأله 1542: زكات گندم و جو و خرما و كشمش وقتى واجب مى شود كه به مقدار نصاب برسند و نصاب آنها 288 من تبريز و 45 مثقال كم است كه 665/847 كيلوگرم مى شود.

مسأله 1543: اگر پيش از دادن زكات از انگور و خرما و جو و گندمى كه زكات آنها واجب شده خود و عيالاتش بخورند، يا مثلاً به فقير بدهد، زكات مقدارى را كه مصرف كرده واجب نيست.

مسأله 1544: اگر بعد از آنكه زكات گندم و جو و خرما و انگور واجب شد مالك آن بميرد، بايد مقدار زكات را از مال او بدهند. ولى اگر پيش از واجب شدن زكات بميرد، هر يك از ورثه كه سهم او به اندازه نصاب است، بايد زكات سهم خود را بدهد.

مسأله 1545: اگر بعد از آنكه زكات گندم و جو و خرما و انگور واجب شد، زراعت و درخت را بفروشد، فروشنده بايد زكات آن ها را بدهد.

مسأله 1546: اگر وزن گندم و جو و خرما و كشمش موقعى كه تر است به اندازه نصاب برسد و بعد از خشك شدن كمتر از اين مقدار شود، زكات آن واجب نيست.

مسأله 1547: اگر گندم و جو و خرما را پيش از خشك شدن مصرف كند در صورتى زكات آنها واجب مى شود كه خشك آنها به اندازه نصاب باشد.

مسأله 1548: خرمائى كه تازه آن را مى خورند و اگر بماند خيلى كم مى شود چنانچه مقدارى باشد كه خشك آن به اندازه نصاب برسد، زكات آن واجب است.

مسأله 1549: گندم و جو و خرما و كشمشى كه زكات آنها را داده اگر چند سال هم نزد او بماند زكات ندارد.

مسأله 1550: اگر گندم و جو و خرما و انگور از آب باران يا نهر يا سدّ مشروب شود يا مثل زراعت هاى مصر از رطوبت زمين استفاده كند، زكات آن ده يك است، و اگر با آب چاه هاى عميق و نيمه عميق و كم عمق آبيارى شود، زكات آن بيست يك است و اگر مقدارى از باران يا نهر يا رطوبت زمين استفاده كند و به همان مقدار از آبيارى با چاه استفاده نمايد، زكات نصف آن ده يك و زكات نصف ديگر آن بيست يك مى باشد يعنى از چهل قسمت سه قسمت آن را بابت زكات بدهند.

مسأله 1551: اگر گندم و جو و خرما و انگور، هم از آب باران يا مانند آن مشروب شود و هم از آب چاه استفاده كند، چنانچه طورى باشد كه بگويند با آب چاه مثلاً آبيارى شده نه باران، زكات آن بيست يك است، و اگر بگويند با آب باران آبيارى شده نه چاه مثلاً زكات آن ده يك است. و احتياط آن است كه در نصف ده يك و در نصف ديگر بيست يك زكات بدهد.

مسأله 1552: مخارجى را كه براى گندم و جو و خرما و انگور كرده است، مى تواند از حاصل كسر كند و چنانچه پس از كم كردن اينها به اندازه نصاب باشد، بايد زكات باقى مانده آن را بدهد.

مسأله 1553: قيمت تخمى را كه براى زراعت پاشيده مى تواند جزء مخارج حساب نمايد، و قيمت موقع پاشيدن، بايد حساب شود.

مسأله 1554: اگر زمين و اسباب زراعت يا يكى از اين دو ملك خود او باشد، نبايد كرايه آنها را جزء مخارج حساب كند، و نيز براى كارهائى كه خودش كرده يا ديگرى بى اجرت انجام داده، چيزى از حاصل كسر نمى شود.

مسأله 1555: اگر درخت انگور يا خرما را بخرد، قيمت آن جزء مخارج نيست ولى اگر خرما يا انگور را پيش از تعلق زكات بخرد، پولى را كه براى آن داده جزء مخارج حساب مى شود.

مسأله 1556: اگر تراكتور و ديگر لوازمى كه براى زراعت لازم است بخرد و به واسطه زراعت به كلى از بين بروند، مى تواند تمام قيمت آنها را جزء مخارج حساب كند،و همچنين است اگر مقدارى از قيمت آنها كم شود مى تواند آن مقدار را جزء مخارج حساب كند، ولى اگر بعد از زراعت چيزى از قيمتشان كم نشود نبايد چيزى از قيمت آنها را، جزء مخارج حساب نمايد.

مسأله 1557: اگر براى سال اول عملى مانند شخم زدن انجام دهد اگرچه براى سال هاى بعد هم فائده داشته باشد بايد مخارج آن را از سال اول كسر كند، ولى اگر براى چند سال عمل كند بايد بين آن ها تقسيم نمايد.

مسأله 1558: كسى كه بدهكار است و مالى هم دارد كه زكات آن واجب شده اگر بميرد، بايد اول تمام زكات را از مالى كه زكات آن واجب شده بدهند، بعد قرض او را ادا نمايند.

مسأله 1559: كسى كه بدهكار است و گندم يا جو يا خرما يا انگور هم دارد، اگر بميرد و پيش از آنكه زكات اينها واجب شود، ورثه قرض او را از مال ديگر بدهند، هر كدام كه سهمشان به حدّ نصاب برسد، بايد زكات بدهد، و اگر پيش از آنكه زكات اينها واجب شود، قرض او را ندهند چنانچه مال ميت فقط به اندازه بدهى او باشد واجب نيست زكات اينها را بدهند، و اگر مال ميت بيشتر از بدهى او باشد، در صورتى كه بدهى او به قدرى است كه اگر بخواهند ادا نمايند بايد مقدارى از گندم و جو و خرما و انگور را هم به طلبكار بدهند، آنچه را به طلبكار مى دهند زكات ندارد و بقيه مال ورثه است و هر كدام آنان كه سهمش به اندازه نصاب شود، بايد زكات آن را بدهد.

مسأله 1560: اگر گندم و جو و خرما و كشمشى كه زكات آنها واجب شده خوب و بد دارد بايد زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آنها بدهد و نمى تواند زكات همه را از بد بدهد.
/م118