حجت الاسلام بخشی: عده ای خوب شروع کردند ولی ... مهم حسن عاقبت است! / حاج روح الله بهمنی: چهار تا گل چون که در هم شد گلابش بهتر است

کد خبر: 16632
جلسه هفتگی هیئت عشاق العباس علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام بخشی و مداحی حاج روح الله بهمنی برگزار شد.

وارث: جلسه هفتگی روز چهارشنبه در هیئت عشاق العباس علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام بخشی و مداحی حاج روح الله بهمنی در مجموعه فرهنگی مذهبی امام رضا علیه السلام برگزار شد.

در ادامه بخشی از سخنان حجت الاسلام بخشی را می خوانید:


یکی از مسائلی که از صدر اسلام تا کنون حائز اهمیت و قابل توجه بوده است، بحث حسن عاقبت و سوء عاقبت است. یعنی عده ای در این عالم به سعادت می رسند و عده ای به شقاوت. عده ای در این عالم هستند که خوب شروع می کنند ولی بد تمام می کنند و عده ای هم بالعکس بد شروع می کنند، خوب تمام می کنند.

افرادی درست در راه هستند و در مسیر قدم برمی دارند ولی در آخر کار با اعمال نا پسندی از دنیا می روند ولی بالعکس آن هم میبینید بعضی ها درست شروع نمی کنند، خیلی مرتب در راه قرار نمی گیرند اما آخر کار خوبی پیدا می کنند.

مثل زبیر که شخصیتی است که در اسلام بسیار مورد تایید بوده است. یکی از پنج نفری که در وقتی در خانه امیرالمومنین علیه السلام را آتش میزدند از ایشان دفاع کرد زبیر است. زبیر شخصیتی است که وقتی امیرالمومنین علیه السلام شمشیر را در دست او دیدند فرمودند زبیر شمشیر تو چقدر غم و اندوه از چهره پیغمبر صل الله علیه و آله وسلم زدوده است. هم چین شخصیتی که خوب شروع می کند ولی نتیجه کارش به اینجا می رسد که جنگ جمل را رغم میزند، عده ای در مقابل امیرالمومنین علیه السلام می ایستند و سبب ریختن خون های بسیار می شود. همین که شخصی مقابل ولایت مطلق یعنی علی بن ابی طالب علیه السلام بایستد معلوم است چقدر عاقبت به شری در انتظار او است کسی که خوب شروع کرد ولی بد تمام کردو در مقابل ابوجهل سرکرده کفار مکه است، دشمن سرسخت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم، یک فرزندی داشت به نام اکرمه ابن ابوجهل، از جمله کسانی بود که مثل پدرش دشمن سرسخت رسول خدا صل الله علیه و آله وسلم بود. شنید که پیامیر صل الله علیه و آله وسلم برای فتح مکه، به مکه می آید. این شخص تعدادی از دوستانش را جمع کرد و گفت ما از مکه خارج می شویم، خارج شدند و رفتند که از مسیر دریای سرخاز این سرزمیندور شوند که بین مسیر دریا طوفانی شد و گرفتارشدند، او وقتی جان خود و همراهان خود را در خطر دید متوجه این نکته شد و گفت اگر خدایی که پیامبر می گوید راست باشد اکنون از من و جمع ما دستگیری کند و اگر چنین خدایی نیست برای ما مشخص می شود. به هر ترتیب از او دستگیری شد و نجات پیدا کرد و نجات پیدا کردن او سبب شد تا محضر نبی اکرم صل الله علیه و آله وسلم برسد و توبه کرد و برگشت و در یکی از جنگ ها جانش را فدای پیامبرصل الله علیه و آله وسلمکرد.

پس یکی خوب شروع می کند و بد تمام می کند و دیگری برعکس. این مطلب از صدر اسلام تا کنون وسعت دارد و اگر بنا باشد جغرافیایی برای این موضوع ترسیم کنیم از صدر اسلام تا به امروز است. در واقعه عاشورا گرچه پرچم توبه را بر روی دوش حر گذاشتند اما سی و چند نفر روز عاشورا توبه کردند.

عاقبت به خیری و عاقبت به شری بحث مهمی است. این نکته را عرض کنم که این مطلب با آسان جان دادن و سخت جان دادن تفاوت دارد. ما نگاهمان به جان دادن مردم نباشد، که بگوییم فلان شخص سخت جان داد و یا آسان جان داد، این اصلا با عاقبت به خیری و عاقبت به شری متفاوت است. ما احادیثی داریم که تصریح می کنند که جان دادن بسیار سخت است تشبیه می کنند به کندن پوست از بدن انسان زنده و بعضی روایات تعبیر می کنند اگر سنگ آسیا و یا میخ قلعه ای را در چشم کسی بگذاری و حرکت دهی، بعضی دیگر تشبیه می کنند اگر بدن انسان زنده ای را با مقراض یا قیچی یا اره قطعه قطعه کنی، این یک بخش از احادیث است که در رابطه با سخت جان دادن انسان ها می باشد، بخش دوم نگاهی متفاوتی است که بالعکس این است، بر اساس آیه قرآن برای بعضی ها هم مردن مثل بو کردن بهترین گل ها است. و یا تعبیر میکند به تعویض لباس کثیف با لباس تمیز و یا برداشتن قل و زنجیر ها از دست و پا، یعنی انسان ها در این دنیا در یک محبس هستند که با مرگ این ها برداشته می شود. حال عاقبت به خیری و عاقبت به شری با این مطلب فرق دارد.

در باب عوامل عاقبت به خیری باید به دعای خیر پدر و مادر اشاره کرد، از آن غافل نشویم. دیگری سخن چینی است، همین سخن چینی باعث ایجاد اختلاف می شود.

حفظ آبروی دیگران در عاقبت به خیری ما بسیار موثر است. خدمت پیامبر صل الله علیه وآله وسلم رسیدند و گفتند فلان جوان در معصیت دست و پا می زند و خودش را از بین برده است، پیامبر فرمودند: عاقبت به خیر میشود، اصحاب تعجب کردند، حضرت فرمودند: این شخص روزی از جایی رد میشد یکی از اهل ایمان در حال گناه کردن بود و این جوان دید، می توانست برود و در قوم و قبیله و شهرش آبروی او را ببرد اما این عمل را انجام نداد و چون آبروی اهل ایمانی را حفظ کرد خداوند در قیامت آبروی آو را حفظ میکند. آن جوان طاهر شد، توبه کرد رسید در محضر نبی اکرم صل الله علیه و آله وسلم و در یکی ازجنگ ها شهید شد.

شعر خوانده شده توسط روح الله بهمنی به مناسبت تخریب قبور ائمه بقیع را در ادامه می خوانید:


چهار تا گل چون که در هم شد گلابش بهتر است

با همین توجیه این وادی شرابش بهتر است

چهار خورشید است بر انگشتر دست بقیع

این چنین جنس نگینش از رکابش بهتر است

در کرم در بحث صبوری در اصول

مطلب این خاک از جلد کتابش بهتر است

کو ضریح و کو حرماینجا فقط جایی ست که

قالبا طرح سوالش از جوابش بهتر است

تابفهمی ماجرای کوچه را مثل حسن

اصلا اینجا در زیارت اضطرابش بهتر است

هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت بقیع

از زمین کربلا که آفتابش بهتر است

گرچه مانع می شود اما بهدستی بسته نیست

این چنین از شام و از کوفه طنابش بهتر است

حرف ها را می زنم اما سری بر نیزه نیست

پس شنیدن گاه از دیدن عذابش بهتر است



/د115