حجت الاسلام آل آقا: درس هایی که ما میگیریم باید همه را با کربلا تطبیق دهیم! / یعقوبیان: در چشم باد، لاله فقط پرپرش خوش است
وارٍث: مراسم هفتگی هیئت کربلا با سخنرانی حجت الاسلام آل آقا و مداحی حاج حسین یعقوبیان و برادر محسن حسن آبادی چهارشنبه شب در محل حسینیه هیئت کربلا در شرق تهران برگزار شد.
درادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام آل آقا را می خوانید:
انسانها دو دسته هستند یک دسته که ایمان به خدا دارند و دستۀ دیگر آنها که طابع طاقوت و کفر هستند. هر دو دسته ولی و سرپرست دارند. در سورۀ بقره آمده است : خداوند متعال خودش ولی و سرپرست کسانی است که ایمان به او می آورند و فورا آنها را از جهل و تاریکی و ظلمت وارد نور می کند.
و واقعا لیاقت این دسته از افراد همین است باید خود خداوند ولی و سرپرست آنها باشد.
و در ادامۀ همین آیه کسانی که ایمان به خدا ندارند و کفر می ورزند و اولیا و سرپرست آنها طاغوت است، اینها کسانی بودند که خداوند بارها برای آنها آیات آورد و راه درست را به آنها نشان داد اما آنها سرپیچی کردند، خداوند آنها را از نور به سمت تاریکی خارج می کند. و اینها در آخر به جایی می رسند که می شوند اصحاب جهنم.
حال قرار است در مورد ایمان بحث شود، اینکه ایمان چیست؟ بنابر حدیث حضرت امیرالمومنین که می فرمایند: ایمان به خدا چها رکن دارد، رکن اول توکل به خدا، رکن دوم توفیض امر به سو خدا، رکن سوم رضا به قضای خدا، رکن چهارم تسلیم برای امر خدا"
هرکدام از این موارد در وجود انسان می تواند ضعیف یا قوی باشد، در وجود یکی شاید توکل بر خدا بارز تر باشد و در وجود شخص دیگری راضی بودن به رضای خدا. بحث مهم این است که حضرت به زیبایی بیان می کنند که داشتن ایمان به خدا لازمه اش این است که این چهار رکن در وجود آدم زنده باشد. این چهار رکن بسیار مهم است مخصوصا بحث توکل که اولین بحث هم بیان شده است.
توکل بر خدا در بسیاری از آیات قرآن هم ردیف با ایمان آمده، یکی از چهار رکن مهم ایمان به خداوند توکل است ولی همین توکل خیلی از مواقع در عرض ایمان به خدا آمده است. خداوند می فرمایند هرکس که می خواهد راه ایمان را طی کند همراه با توکل بر خدا باشد.
مسیرها توسط آیات قرآن مشخص شده است. چه گونه باید توکل بر خدا را درک کرد و آن را فهمید؟ وقتی ما در بیانات اهل بیت و قرآن نگاه می کنیم متوجه میشویم که باید به سراغ معصومین رفت، باید از آنها مدد گرفت، خود ما متوجه نمی شویم که بحث توکل بر خدا به چه صورت است، نگاهی می کنیم به بیانات امام رضا (علیه السلام)، از حضرت پرسیدند حد و نهایت توکل بر خدا چیست؟ امام در جواب فرمودند: حد و غایت توکل این است که وقتی میدانید خداوند متعال هست و نظاره گر بر اعمال زندگی شماست، با وجود خداوند متعال از احدی هراس نداشته باشید. پس بدانیم اگر از غیر خدا هراسی در وجود ما هست، توکلمان مشکل دارد. اگر توکل مشکل داشته باشد ایمان انسان متزلزل می شود.
بحث راضی بودن به رضای خدا، چه گونه انسان رضایت به قضای خدا داشته باشد؟ تفویض امر به خدا چیست؟ اینکه خدایا من تمام امورم را به تو واگذار می کنم، هیچ عملی را نمی خواهم خودم به خودی خود انجام دهم. مبادا یک گوشه از زندگی من را به خودم واگذار بکنی. و در آخر تسلیم شدن برای امر خدا است.
هر چهار رکن در مصیبت کربلا زنده بود، این درس هایی که ما میگیریم باید همه را با کربلا تطبیق دهیم. تمام وجود مبارک حضرت زینب (س) این چهار رکن بود.
حضرت محمد(ص) می فرمایند که ایمان به خدا این است که من و اهل بیت من را بیشتر از هرچیزی در عالم دوست داشته باشید. اینجا مشخص می شود که هرکدام از این ارکان در راستای حب اهل بیت علیهم السلام و محبت به اهل بیت علیهم السلام است.
یعنی باید محبت اهل بیت علیهم السلام را در وجود خودمان زنده کنیم. همه چیز بر می گردد به محبت اهل بیت علیهم السلام.
از مرحوم آیت الله بهجت دربارۀ توکل بر خدا که میپرسیدند، میفرمودند: راه عبادات را درست طی کنید، از محرمات پرهیز کنید. از کارهای ناپسند و زشت دوری بکنید.
فرق است بین کسی که از گناه دوری می کند برای اینکه می داند باید از آن دوری کند با کسی که به خاطر محبت اهل بیت علیهم السلام دوری می کند.
همۀ این راه ها را طی می کنیم برای اینکه به معرفت الله برسیم، می خواهیم به جایی برسیم که خداوند به ما لیاقت بدهد تا بتوانیم روی مبارک حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف را ملاقات کنیم.
حالا چرا باید این مسیر را بیاییم؟ زیرا قدر و قیمت کسی که می خواهد حضرت را ملاقات کند بالاست.
خداوند می فرمایند که هرچه کفۀ ایمان بالاتر باشد، کفۀ بلاها سنگین تر است، یعنی هنگامی که مدعی ایمان شدیم تازه هنگام شروع امتحانات خداوند است.
اهل بیت علیهم السلام برای تحقق ایمان و اسلام سر تا سر زندگیشان مصیبت بود. برای چه در روضه ها انقدر تاکید شده است که معرفتتان را بالا ببرید؟ برای اینکه قرار است به زیباترین مسیر ها برسیم.
در ایام شهادت حضرت حمزه علیه السلام هستیم، ایشان قبل از وجود مبارک حضرت اباعبدالله (ع) لقب سیدالشهدا را داشتند، زجرها، مرارت های بسیاری را برای اسلام متحمل شدند.
تمام کسانی که در راه خداوند به شهادت رسیدند می خواستند به ما بگویند که در این دنیا نباید هیچ چیز به خواست ما باشد، بلکه باید به خواست خداوند باشد.
درادامه شعر خوانده شده توسط حاج حسین یعقوبیان را می خوانید:
در چشم باد، لاله فقط پرپرش خوش است
خورشید روز واقعه خاکسترش خوش است
از باغها شنیدهام این را که عطر یاس
گاهی نه پشت پنجره، لای درش خوش است
دریا همیشه حاصل امواج کوچک است
یعنی علی به بودن ِ با اصغرش خوش است
در راه عشق دل نه که ما سر سپردهایم
حتی حسین پیش خدا بیسرش خوش است
جایی که آب همسفر ماه می شود
دلها به آب نه که به آبآورش خوش است
جایی که پیشمرگ پدر می شود پسر
اولاد هم نبیرهی پیغمبرش خوش است