حجت الاسلام محبی: "الله " اسم اکبر است و "چهارده معصوم(ع) " اسماء حسنی / حاج محمود ژولیده: آخر بگو چه چاره کنم با غم فراق
وارث: جلسه هفتگی حسینیه محبان المرتضی علیه السلام به مناسبت ایام شهادت امام صادق علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام محبی و مداحی حاج محمود ژولیده و حاج حسین سازور برگزار شد.
درادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام محبی را می خوانید:
یکی از واجبات بر مکلفین این است که اگر یک مسلمان از دنیا رفت، واجب است بدن او را غسل دهند و کفن گنند و نماز بخوانند و دفن کنند. اما این حکم یک استثنا دارد، این حکم برای شهداء معرکه جنگ نیست. شهیدی که در میدان جنگ خون از بدنش مفارغت کند غسل بر او واجب نیست. خون بدنش به منزله غسلش است. کفن هم واجب نیست، لباس رزمش کفنش است. فقط جایی که لباس را از تن خارج کرده باشند ، مثل امام حسین علیه السلام کفن واجب است. این حکم برای هیچ کس، حتی شهدای پشت جنگ نیست. لذا همه اهل بیت علیه السلام که شهید هستند هیچکدامشان را بدون غسل و کفن دفن نکردند.
امام صادق علیه السلام با اینکه از بزرگترین شهداء ائمه است و شیخ الائمه است، امام کاظم علیه السلام غسلشان دادند، کفنشان کردند، با احترام بعد از خواندن نماز دفنشان کردند. اما در باره شهدای احد ایچنین نبوده است، پیامبر صل الله علیه و آله و سم برایشان نماز خواندند و با هماغن لباس رزم بدون غسل دفن کردند. تنها امام حسین علیه السلام چون در معرکه جنگ بودند احتیاج به غسل و کفن نداشتند.
این سخن کوتاه به مناسبت ایام شهادت امام صادق علیه السلام که در پیش رو است و ایام شهادت حضرت حمزه علیه الاسلام که پشت سر گذاشتیم عرض شد. حال در پیرو بحث جلسات گذشته عرض می شود، همه کار دست خداوند است، خداوند متعال بر هر چیزی قادر است و همه کار می تواند انجام دهد، اما همین خدایی که بر همه چیز قادر است ولی بی وسیله آن را انجام نمی دهد. در قرآن هم آورده است: " یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ " من همه کار می کنم، مسبب خدا است علت و علل خدا است، اما همه کار ها را با اسباب انجام می دهد، می تواند مستقیم روز را گرم کند ولی این کار را نمی کند، به وسیله خورشیداین کار را انجام می دهد، می تواند شب را خنک کند اما نه، با بردن خورشید خنک می کند.
اولین صفحه قرآن، اولین آیه توجه ما را به وسیله جلب می کند، " بسم الله الرحمن الرحیم" به نام خداوند بخشنده مهربان، به این معنا است که کمک میگیرم از اسم الله یا اقتدا می کنم به اسم الله. مگر الله خود خدا است؟ نه اسم خدا است. یعنی با استعانت و با اقتدا شذ شروع کن. اسم در لغت به معنای علامت و نشانه است. خدا نمی فرماید از الله کمک بگیرید می فرماید از اسم الله کمک می گیرید و به آن اقتدا می کنید.
مگر خدا خودش ما را خلق نکرده است؟ مگر نمی تواند به آن 10 میلیون میلیارد سلولی که مثل آجر چیده شده است و بدن ما را تشکیل داده است خودش اکسیژن و انرژی و ... بدهد؟ می تواند امام این کار را نکرده است، همه آنها با وسیله صورت می گیرد، انرژی به قلب می رود و از قلب پمپاژ می شود به تمام بدن، خدا می تواند مستقیم این را انجام دهد اما وسیله و مراحل قرار داده است.
همه عالم اسماء الهی هستند یعنی همه نشانه های خدا هستند. در سوره اسراء آمده است: " و لله الاسماء الحسنی فدعوه بها" همه عالم اسم است اما برای خدا یک اسمایی وجود دارد که از همه نیکو تر است، آن ها اسماء اعظم الهی هستند، من و شما اسم هستیم، نشانه خدا هستیم ولی خداوند نشانه های کاملتری دارد، آنها کیستند؟ فلذا اهل بیت علیهم السلام فرمودند: "نحن اسماء الحسنی" در تمام عالم آن نیکو ترین اسماء خداوند و نشانه های تام خدا ما هستیم. که خداوند می فر ماید: "فدعوه بها" اگر می خواهی خداوند را صدا بزنی به وسیله همین اسماء حسنی صدا بزن. خود خدا وسیله را قرار داده است. خداوند می فرماید من را به وسیله اسماء نیکوتر صدا بزن و آن اسماء نیکو تر چهارده معصوم علیهم السلام هستند.
خدا اسم اکبر و است و چهارده معصوم اسماءحسنی. شاید بگوییم الله خودش اسم است و لازم نبود به اسم بیاید در اول " بسم الله الرحمن الرحیم" می گفتیم "به الله" اقتدا می کند به الله که رحمن و رحیم است، چرا می گوییم به اسم الله؟ این نشانه است، آن "الله" اسم اکبر است و انی اسماء حسنی. در سوره حمد داریم که فقط تو را می پرستیم و فقط از تو استعانت می جوییم درست است، چس غیر از خدا هیچ؟ نه، خود خدایی که در همین آیه می گوید فقط تو را می پرستیم در ادامه می فرماید: ما را به راه راست هدایت کن. آن راه راست راه وسیله است. آن راه فقط یکی است، ان هم در ادامه سوره حمد خداوند میگوید، راه راست راه کسانی است که خداوند به آنها انعام کرده است، نعمت داده است. که در سوره نساء آمده است آنهایی که اطاعت از خدا و پیامبر میکنند، انعم الله هستند.
در ادامه این مراسم؛ حاج حسین سازور به مداحی پرداختند.
شعر خوانده شده توسط حاج حسین سازور:
آخر بگو چه چاره کنم با غم فراق
آهی ز حسرت است فقط همدم فراق
با گریه کردن این دلم آرام می شود
یعنی که اشک بود فقط مرهم فراق
موی سپید تحفۀ هجران دلبر است
یک عمر می شود سپری یک دم فراق
حالِ دلم چو زلف تو پیچیده در هم است
خسته شدم از این همه پیچ و خم فراق
گفتم که چیست خونِ جگر گفت عاشقی
اشک دل است در سحر ماتم فراق
رنگ سیاه بیرق چشم انتظار هاست
کعبه شده نمایشی از پرچم فراق
ای حاجی همیشه بیابان نشین بیا
بنشین شبی کنار من و زمزم فراق
هجران به دام رنج و بلا می کِشد مرا
آخر فراق کرببلا می کُشد مرا
/د115