اجتماع مداحان و شعرا در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و غزه برگزار شد +گزارش تصویری

کد خبر: 17594
مراسم تجمع مداحان، شاعران و هیئت های مذهبی در دفاع از مردم مظلوم غزه با سخنرانی حجت الاسلام ابوالقاسم شجاعی و مداحی حاج محسن طاهری و شعر خوانی صابر خراسانی و دیگر شاعران اهل بیت علیه السلام در میدان فلسطین برگزار شد.
وارث: مراسم تجمع مداحان، شاعران و هیئت های مذهبی در دفاع از مردم مظلوم غزه در میدان فلسطین تهران برگزار شد.

این مراسم با سخنرانی حجت الاسلام ابوالقاسم شجاعی و مداحی حاج محسن طاهری و شعر خوانی صابر خراسانی و دیگر شاعران اهل بیت علیه السلام برگزار شد.


در ادامه اشعار خوانده شده توسط شاعر اهل بیت علیه السلام، صابر خراسانی را می خوانید: 

تسبيح اشک هاي سحر بي نتيجه نيست

در گريه ديده ايم اثر بي نتيجه نيست

باور کنيد آهِ جگر بي نتيجه نيست

اين قدر باز ماندن در، بي نتيجه نيست

از انتظار، پنجره ها باز مي شوند

با نور چشم تو گره ها باز مي شوند

تقويم هايمان همه زارند خسته اند

اين ابرها چگونه ببارند خسته اند

بي تو از اين که جمعه شمارند خسته اند

از برگ برگ خود گله دارند خسته اند

کارم غروب جمعه به اشکال خورده شد

ديدي هزار و سيصدمان سال خورده شد

نام تو مي بريم اگر، قند مي خوريم

پس ما به ردّ پاي تو پيوند مي خوريم

وقتي که ما به جان تو سوگند مي خوريم

يعني به دردِ لطف خداوند مي خوريم

مرحمتش گرفت گرفتار تو شديم

چله نشين لحظه ي ديدار تو شديم

طرز نگاه تو به نظر جور دیگریست

خورشید از عنایت این ذره پروریست

تکلیف ما اگر بپذیرید نوکریست

این چادری که خیمه زدی ارث مادریست

ای آیه آیه آیه باران فاطمه

کوثر نشین ترین بیابان فاطمه

کاری که کرد عشق تو تقدیرمان نکرد

گریه برای دوری تو سیرمان نکرد

ما را ببخش اینکه غمت پیرمان نکرد

دست شما امام زمان گیرمان نکرد

من دوست دارمت به امام رضا قسم

برگریه های صبح و شب چشم شما قسم

آسمان در پشت یک ابر سیاه

دست و پایش در قل و زنجیر شد

نوره ای کوچک شب تاب هم

دئر هجوم کوچک ابر بی تاثیر شد

رنگ ها هم رنگآرامش که نیست

شادمانی پاک بی معنا شده است

خوار گل کرده ست بر دامان دشت

پشت گل های بهاری تا شده است

بغض ها راه گلو را بسته است

آسمان از آه مظلومان گرفت

آی دریای غضب بیدار شو

با سکوتت باز دشمن جان گرفت

ظلم را در موج غیبت غرق کن

ریشه کن کن نسل هر پاییز را

کار اسلام است با هوشیاریش

خشک کن از ریشه این نا چیز را

هر زمانی که گره شد مشت ها

استخوان رو سیاهان خرد شد

صبح هر جا استقامت کرده است

آفتابی شد نصیبش بهت شد

تیر ها آمد ولی مظلوم ها

با صفوف خود سپر ها ساختند

ناله ها در سینه ها تاول زدند

با سکوت خود خبر ها ساختند

سفرهاسلام که محدود نیست

باز پهناور تر از این می شود

وعده قرآن مسلمان پروریست

پرچم دین سر تر از این می شود

آی دنیا کال بودن خوب نیست

فصل سر سبز بهاری می رسد

منتظرها مژده خیلی دور نیست

دارد آن مصداق یاری میرسد

قلم بر صفحه سرگردان عشق است

و دفتر سفره دار خام عشق است

یتیم شهر مکه شد پیمبر

همان که صاحب قرآن عشق است

اگر گفتند ابتر کور بودند

که زهرا گوهر تابان عشق است

پسرعمش اب الایتام آنکه

خودش بابای فرزندان عشق است

کریم و مهربان و دست و دل باز

حسن بانی هر احسان عشق است

و آن نامی که سر خط جنون است

حسینم وای سرگردان عشق است

عجیب است اینکه بیمار است سجاد

دوای درد بی درمان عشق است

امام باقر آن علامه دهر

دبیر دانش آموزان عشق است

کسی کز دست صادق آب خوردست...

نیمه شب تا که دشمن آقارا

می کشید او به ناله می افتاد

دست خود می کشید بر خاک و

یاد یک گوشواره می افتاد...


در ادامه فایل تصاویر برگزاری این مراسم را آورده ایم:






/ف104