حجت الاسلام ادیب یزدی: به برکت ولایت است که نام شیعه و استدلال شیعه در طول تاریخ ماندگار شد

کد خبر: 19022
جلسه روضه خانگی هیئت بیت الحسین علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام ادیب یزدی و مداحی برادر سلیمانی و حاج احمد نارنجی نژاد در بیت شهید سلیمانی برگزار شد.

وارثجلسه روضه خانگی هیئت بیت الحسین علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام ادیب یزدی و مداحی برادر سلیمانی و حاج احمد نارنجی نژاد در بیت شهید سلیمانی برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام ادیب یزدی را می خوانید:

بحثی که باید الان متعرض آن باشیم باز هم همان معنای ولایت، و حقیقت ولایت و عرضۀ شکارانه در پیشگاه خداوند برای سلامتی رهبر عزیز و بزرگوارمان.

گرچه خود ولایت اعم و اهم نعمت های الهی است که پروردگار عالمیان در قرآن در آیات متعددی اشاره می کند به قریحه و نورانیت ولایت که از پر برکت ترین و بلکه شاید هم در رأس همۀ نعم باشد. چون ولایت در لغت به معنای دوستی و تبعیت و گرایش پیدا کردن به یک محور اصلی محبت که در رأس آن حاکمیت هم مطمح نظر است. ولایت به  معنای صرف دوستی نیست. اشهد ان علیاً ولی الله معنایش این نیست که من شهادت می دهم علی دوست خداست. البته این هم هست، بلکه دوستی همراه با ولایت اصل است، استواری ایمان و جدیت در عمل. یعنی خدایا من شهادت می دهم از علی علیه السلام لایق تر کسی نیست بعد از رسول خدا. این در ذیل عنوان ولی جای می شود. چون یک طرف ولایت دریای بی کران محبت است و یک طرف آن دریای بی کران حاکمیت و استواری و توجه به حاکمیت بخشیدن به اقتدار عالمیان در مراتب وجود هردو با هم این را می گویند که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در روز غدیر خم فرمود من کنت مولا فهذا علی مولا، یعنی من علی را دوست دارم، مردم شما هم علی را دوست داشته باشید. گرچه عده ای نامرد به همین حرف هم اعتقاد عملی نداشتند، مگر پیامبر نگفت علی علیه السلام را دوست بدارید پس چرا ما مظاهر دوستی شما با او را ندیدیم؟

آیا داستان فقط همین است که حضرت محمد صل الله علیه و آله و السلم صدها هزار نفر اعم از پیرمرد و پیر زن را در غدیر خم در بیابان جمع کرد در زیر آفتاب که بگوید من علی را دوست دارم؟ از پیامبری که ما میشناسیم و قرآن دربارۀ ایشان گفته است کلامی از زبانش بدون حکمت در نیامده است این کار عقلایی نیست. خب این را قبل تر هم ذکر کرده بود، این فرمایشات در روز غدیرخم باید یک تفاوت هایی با روزهای قبل بکند. تفاوتش در حاکمیت و تمکین قلوب مسلمین در پیشگاه امیرالمؤنین علیه السلام است. می فرماید که ای مردم، همان اعتقادی که به من داشتید منهای قصۀ نبوتش ولی در خصوص ولایت و حاکمیتش دربارۀ علی علیه السلام داشته باشید.

درواقع پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و السلم دارند با مردم اتمام حجت می کنند. لذا اگر بخواهیم ولایت را معنا بکنیم یک سمت آن دوستی و محبت است که در روایات متعدد و قرآن آن را می بینیم. اما ولایت مطلقا به معنای دوستی نیست. اگر امیرمؤمنان لایق ترین خلق خداست پس در حاکمیت و حکم و اجرا هم باید اول باشد، اگر لایق ترین فرد خدا نیست پس در محبت هم نیازی نیست اول باشد. یک ملازمۀ عقلی اینجا بین اولیت در محبت و اولیت در حاکمیت ایجاد کنید. این ملازمه را بسیاری از اهل سنت نفهمیدند و یا فهمیدند و خودشان را به راهی دیگر زدند. شما به کسی که عشق می ورزید لیاقت حاکمیت و تبعیت هم می دهید. لذا بالاترین نعمت پروردگار نعمت ولایت است.

کارهای خیری که از ما سر می زند مانند یک آجر است، تمام کارهای خیری که از ما سر می زند به تنهایی فقط آجر هستند یک ملات و لایه ای لازم است این کارهای خیر ما را به هم متصل کند تا دیوار مستحکم ایمان را تشکیل بدهد. این ملاتی که اینها را به هم متصل می کند نامش ولایت است. اگر ولایت باشد، نماز، نماز است، روزه، روزه است. اما اگر ولایت نباشد به خدا قسم نماز و روزه هم نجات دهنده نخواهد بود.

روایت داریم اگر کسی بین رکن و مقام باشد، که رکن همان قسمتی است که حجرالاسود به آن آویخته است و مقام هم همان مقام ابراهیم است. قطعه زمین بین رکن و مقام بسیار بسیار مقدس است. روایت داریم که اگر کسی در این قطعه زمین هفتاد بار در خون خودش بغلتد و بسوزانندش  خاکسترش را بر باد بدهند و مجددا به او حیات داده شود تا هفتاد بار اما ولایت نداشته باشد فردای قیامت خداوند اورا به جهنم می برد. چون واحد های ایمانی اش کارساز نبوده است. خداوند در سورۀ مبارکۀ ابراهیم تاکید می کند که ای مردم قدر ولایت را بدانید. 

به برکت ولایت است که نام شیعه و استدلال شیعه در طول تاریخ ماندگار شد.

کلیک کنید

/م.ق106