وقتی امام رضا(ع) لب به نفرین گشود

کد خبر: 19035
محمد شجاعی از اساتید مهدویت می‌گوید: برای هر قَدَری در عالم، قضایی تعریف شده است؛ به عنوان مثال اگر دست خود را در آب جوش فرو بَریم (قدر)، حتماً دستمان می‌سوزد (قضا).
وارث: جدیدترین درس اخلاق محمد شجاعی در ادامه سلسله درس‌های «خانواده آسمانی» برگزار شد که مشروح آن در ادامه می‌آید:

*نفرین و لعن بعد از دستورالعمل‌های کاربردی زندگی

بعد از پایان توصیه‌ نهم امام رضا(ع) مبنی بر دعوت شیعیان به سکوت و توضیحاتِ آن، مروری کوتاه بر سیرِ نامه‌ ایشان به حضرت عبدالعظیم خالی از لطف نیست؛

ایشان بعد از سلام رساندن به دوستانشان توسط حضرت عبدالعظیم، از آنان می‌خواهد که اجازه ندهند تا شیطان بر آنان مسلط شده و به‌عبارت دیگر راه نفوذ شیطان را در خویش باز نگذارند. سپس قبل از سفارشِ مؤکّدشان به اجتناب از دریدن یکدیگر، 7 دستورالعملِ کاربردی را برای نزدیک شدن به خویش معرفی می‌فرمایند و بعد از این وصایا، سفارش به دوری از اختلافات و دریدن‌ها را بیان می‌کنند.

اکنون به این قسمت از نامه‌ امام رضا که هشداری سنگین و تکان‌دهنده برای انسان‌های عاقل و هوشیار است می‌رسیم: «فانّی آلیتُ علی نفسی، انّهُ من فعل ذلک و أسخطَ ولیّاً من أولیائی، دعوتُ الله لیعذّبُه فی الدّنیا أشدّ العذاب و کان فی الاخره من الخاسرین». پس من با خودم پیمان بستم که اگر کسی این اعمال زشت را مرتکب شده و یکی از دوستان مرا اذیّت کرده و به خشم آورد، از خداوند برای او شدیدترین عذاب‌ها در دنیا و خُسران در آخرت را طلب نمایم.

توجه داشته باشیم که این هشدار تکان‌دهنده که لرزه بر اندام انسان‌ می‌افکند از سوی امامی است که رفیقی امین، پدری مهربان و برادری همزاد است. نفرین امام، قطعاً منشأ اثر است، اما براستی، چه عواملی سبب می‌شوند که امامی رئوف با درجه‌ عظیمی از رحمت، لب به نفرین فرزندان خود بگشاید؟ ...

* نظام قضا و قدر در قرب به اهل‌بیت یا دوری از ایشان

این فرمایش امام رضا علیه‌السلام و اساساً کلّ فرمایشات معصومین علیهم‌السلام، مطابق با قوانین و ریاضیاتِ عالمِ خلقت بوده و قطعاً مانند تنبیهات نادرستی که ما برای افعال بَد یکدیگر در نظر می‌گیریم، نمی‌باشند.

در بحث قضا و قدر آموختیم که جریان نزول عالم از الله تا ماده کاملاً مطابق با قوانین ریاضی بوده و از اندازه‌های مشخص پیروی می‌کنند؛ «کلّ شیءٍ عندهُ بِمقدار» هیچ چیزی در عالم وجود ندارد مگر آنکه با اندازه و مقدار معین نازل شده است که به این اَمر، قَدَر اطلاق می‌شود.

از سویی برای هر قَدَری در عالم، قضایی تعریف شده است؛ به عنوان مثال اگر دست خود را در آب جوش فرو بَریم (قدر)، حتماً دستمان می‌سوزد (قضا).

طبق قانون قضا و قدر (علت و معلول، عمل و عکس‌العمل) هر انتخاب، هر رفتار، هر عمل و... یک قَدَر محسوب می‌شود که قضای متناسبِ با آن، به صورت ریاضی در عالم خلقت تعریف شده است. انتخابِ هر قَدَری، قضای متناسبِ با آن را به دنبال خواهد داشت.

بنابراین، زمانی که امام رضا علیه‌السلام رعایت هفت دستورالعمل نامه‌ی خود را سببِ قرب به خویش می‌داند، نشان می‌دهد که انتخابِ این قَدَر (رعایت دستورالعمل‌های امام رضا) قضایِ متناسب با خود (شباهتِ انسان به امام رضا و نزدیکی به ایشان) را در پی خواهد داشت.

و کسی که قَدَری مخالف قَدَر اول (عدم رعایت دستورالعمل‌ها) را برمی‌گزیند، به قضای متناسب با این قَدَر (فاصله گرفتن از امام و دور شدنِ روزافزون از ایشان و مورد لعن واقع شدن) خواهد رسید. برای چنین فردی، حتی زیارت امام رضا نیز نمی‌تواند عاملی برای جبرانِ این فاصله باشد و او هرگز به یک زیارت شهودی نایل نخواهد گشت. زیارت برای چنین کسی اگر چه بی‌اجر و ثواب نیست، اما به هم‌جنس شدن و تشبّه به امام نمی‌انجامد.

انسانی را که اهل‌بیت، عضویت او را در حزب خود به رسمیّت شناخته، به او اعتماد کرده و برای رفعِ گرفتاریِ بقیه‌ فرزندانشان از او کمک می‌گیرند، در حقیقت به مقام «منّا اهل‌البیت» رسیده‌است.

چنین کسی، هرگز عضو دردسرسازی برای خانواده‌ بزرگ محمد و آل محمد (ص) نیست، شرّ او دامنگیر هیچ عضوی از این خانواده نبوده و علاوه بر این همواره در حال کمک رساندن و دست‌گیری دیگران چه در امور آخرتی و چه در امور دنیایی است.

آیا میان این عضوِ خانواده که زینت و افتخاری برای اهل‌بیت «علیهم‌السلام» به شمار می‌آید با عضوی که دائماً در حال تولید جهنّم و آتش‌زدن خود و دیگران است، تفاوتی وجود ندارد؟

انسان وقتی حقیقتاً عاشق کسی است، از تمام چیزهایی که او از آن متنفر است، تنفر داشته و عاشق و طالب چیزهایی است که محبوبش آنها را می‌پسندد. نمی‌توان گفت که ما عاشق اهل‌بیت هستیم در حالی که سبک زندگی ما (حجاب، روابط، مهمانی‌ها، رفت و آمدها، نام‌گذاری و تربیت‌فرزند و...) با فرهنگ آنها هماهنگ نیست. همه‌ی ما خودمان را بهتر از دیگران می‌شناسیم و می‌دانیم که کجای سبک زندگی ما مطابق با عشقِ اهل‌بیت نیست. برای رسیدن به عشق واقعی باید از بازسازیِ همین نقطه‌ها، حرکت را آغاز نماییم.

باور کنیم که تمام انسان‌ها، فرزندان اهل‌بیت هستند و تمام کوتاهی‌های ما در حق فرزندان اهل‌بیت به خشم و نارضایتی آنان می‌انجامد.

فراموش نکنیم که با تندی و خشونت هرگز نمی‌توان به اهل‌بیت نزدیک شد، بنابراین اولین قدم در حذف فاصله‌ها میان ما و معصومین برداشتن تیزی‌ها و تندی‌ها از زوایای گوناگون نفسمان است.

/م118

جدیدترین درس اخلاق محمد شجاعی در ادامه سلسله درس‌های «خانواده آسمانی» برگزار شد که مشروح آن در ادامه می‌آید:

*نفرین و لعن بعد از دستورالعمل‌های کاربردی زندگی

بعد از پایان توصیه‌ نهم امام رضا(ع) مبنی بر دعوت شیعیان به سکوت و توضیحاتِ آن، مروری کوتاه بر سیرِ نامه‌ ایشان به حضرت عبدالعظیم خالی از لطف نیست؛

ایشان بعد از سلام رساندن به دوستانشان توسط حضرت عبدالعظیم، از آنان می‌خواهد که اجازه ندهند تا شیطان بر آنان مسلط شده و به‌عبارت دیگر راه نفوذ شیطان را در خویش باز نگذارند. سپس قبل از سفارشِ مؤکّدشان به اجتناب از دریدن یکدیگر، 7 دستورالعملِ کاربردی را برای نزدیک شدن به خویش معرفی می‌فرمایند و بعد از این وصایا، سفارش به دوری از اختلافات و دریدن‌ها را بیان می‌کنند.

اکنون به این قسمت از نامه‌ امام رضا که هشداری سنگین و تکان‌دهنده برای انسان‌های عاقل و هوشیار است می‌رسیم: «فانّی آلیتُ علی نفسی، انّهُ من فعل ذلک و أسخطَ ولیّاً من أولیائی، دعوتُ الله لیعذّبُه فی الدّنیا أشدّ العذاب و کان فی الاخره من الخاسرین». پس من با خودم پیمان بستم که اگر کسی این اعمال زشت را مرتکب شده و یکی از دوستان مرا اذیّت کرده و به خشم آورد، از خداوند برای او شدیدترین عذاب‌ها در دنیا و خُسران در آخرت را طلب نمایم.

توجه داشته باشیم که این هشدار تکان‌دهنده که لرزه بر اندام انسان‌ می‌افکند از سوی امامی است که رفیقی امین، پدری مهربان و برادری همزاد است. نفرین امام، قطعاً منشأ اثر است، اما براستی، چه عواملی سبب می‌شوند که امامی رئوف با درجه‌ عظیمی از رحمت، لب به نفرین فرزندان خود بگشاید؟ ...

* نظام قضا و قدر در قرب به اهل‌بیت یا دوری از ایشان

این فرمایش امام رضا علیه‌السلام و اساساً کلّ فرمایشات معصومین علیهم‌السلام، مطابق با قوانین و ریاضیاتِ عالمِ خلقت بوده و قطعاً مانند تنبیهات نادرستی که ما برای افعال بَد یکدیگر در نظر می‌گیریم، نمی‌باشند.

در بحث قضا و قدر آموختیم که جریان نزول عالم از الله تا ماده کاملاً مطابق با قوانین ریاضی بوده و از اندازه‌های مشخص پیروی می‌کنند؛ «کلّ شیءٍ عندهُ بِمقدار» هیچ چیزی در عالم وجود ندارد مگر آنکه با اندازه و مقدار معین نازل شده است که به این اَمر، قَدَر اطلاق می‌شود.

از سویی برای هر قَدَری در عالم، قضایی تعریف شده است؛ به عنوان مثال اگر دست خود را در آب جوش فرو بَریم (قدر)، حتماً دستمان می‌سوزد (قضا).

طبق قانون قضا و قدر (علت و معلول، عمل و عکس‌العمل) هر انتخاب، هر رفتار، هر عمل و... یک قَدَر محسوب می‌شود که قضای متناسبِ با آن، به صورت ریاضی در عالم خلقت تعریف شده است. انتخابِ هر قَدَری، قضای متناسبِ با آن را به دنبال خواهد داشت.

بنابراین، زمانی که امام رضا علیه‌السلام رعایت هفت دستورالعمل نامه‌ی خود را سببِ قرب به خویش می‌داند، نشان می‌دهد که انتخابِ این قَدَر (رعایت دستورالعمل‌های امام رضا) قضایِ متناسب با خود (شباهتِ انسان به امام رضا و نزدیکی به ایشان) را در پی خواهد داشت.

و کسی که قَدَری مخالف قَدَر اول (عدم رعایت دستورالعمل‌ها) را برمی‌گزیند، به قضای متناسب با این قَدَر (فاصله گرفتن از امام و دور شدنِ روزافزون از ایشان و مورد لعن واقع شدن) خواهد رسید. برای چنین فردی، حتی زیارت امام رضا نیز نمی‌تواند عاملی برای جبرانِ این فاصله باشد و او هرگز به یک زیارت شهودی نایل نخواهد گشت. زیارت برای چنین کسی اگر چه بی‌اجر و ثواب نیست، اما به هم‌جنس شدن و تشبّه به امام نمی‌انجامد.

انسانی را که اهل‌بیت، عضویت او را در حزب خود به رسمیّت شناخته، به او اعتماد کرده و برای رفعِ گرفتاریِ بقیه‌ فرزندانشان از او کمک می‌گیرند، در حقیقت به مقام «منّا اهل‌البیت» رسیده‌است.

چنین کسی، هرگز عضو دردسرسازی برای خانواده‌ بزرگ محمد و آل محمد (ص) نیست، شرّ او دامنگیر هیچ عضوی از این خانواده نبوده و علاوه بر این همواره در حال کمک رساندن و دست‌گیری دیگران چه در امور آخرتی و چه در امور دنیایی است.

آیا میان این عضوِ خانواده که زینت و افتخاری برای اهل‌بیت «علیهم‌السلام» به شمار می‌آید با عضوی که دائماً در حال تولید جهنّم و آتش‌زدن خود و دیگران است، تفاوتی وجود ندارد؟

انسان وقتی حقیقتاً عاشق کسی است، از تمام چیزهایی که او از آن متنفر است، تنفر داشته و عاشق و طالب چیزهایی است که محبوبش آنها را می‌پسندد. نمی‌توان گفت که ما عاشق اهل‌بیت هستیم در حالی که سبک زندگی ما (حجاب، روابط، مهمانی‌ها، رفت و آمدها، نام‌گذاری و تربیت‌فرزند و...) با فرهنگ آنها هماهنگ نیست. همه‌ی ما خودمان را بهتر از دیگران می‌شناسیم و می‌دانیم که کجای سبک زندگی ما مطابق با عشقِ اهل‌بیت نیست. برای رسیدن به عشق واقعی باید از بازسازیِ همین نقطه‌ها، حرکت را آغاز نماییم.

باور کنیم که تمام انسان‌ها، فرزندان اهل‌بیت هستند و تمام کوتاهی‌های ما در حق فرزندان اهل‌بیت به خشم و نارضایتی آنان می‌انجامد.

فراموش نکنیم که با تندی و خشونت هرگز نمی‌توان به اهل‌بیت نزدیک شد، بنابراین اولین قدم در حذف فاصله‌ها میان ما و معصومین برداشتن تیزی‌ها و تندی‌ها از زوایای گوناگون نفسمان است.

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930619000807#sthash.6VE11d3k.dpuf