ماجرایی خواندنی از عقوبت اعمال!
بعضی وقتها انسان ها از خود اعمالی را بروز میدهند که آن اعمال ناخواسته نتایجی خاصی را برایشان پیش می آورد؛ چنانچه گاه غفلت از یاد خداوند و روی آوردن به ظالمین که یکی از این اعمال می باشد، عقوبتی سخت را برای آنان رقم میزند.
وارث: در این باره آمده است: در زمان حضرت موسى (ع) پادشاه ستمگرى بود كه وى به شفاعت بنده صالح، حاجت مؤمنى را به جا آورد! از قضا پادشاه و مؤ من هر دو در يك روز از دنيا رفتند! مردم جمع شدند و پادشاه را با احترام دفن نمودند و سه روز مغازه ها را بستند و عزادار شدند.
اما جنازه مؤ من در خانه اش ماند و حيوانى بر او مسلط گشت و گوشت صورت وى را خورد!
پس از سه روز حضرت موسى از قضيه با خبر شد.
موسى در ضمن مناجات با خداوند، اظهار نمود: خداوندا؛ آن دشمن تو بود كه با همه عزت و احترام فراوان دفن شد و اين هم دوست توست كه جنازه اش در خانه ماند و حيوانى صورتش را خورد! سبب چيست ؟
پس از جانب خداوند وحى آمد كه اى موسى؛ دوستم از آن ظالم حاجتى خواست، او هم بجا آورد، من پاداش كار نيك او را در همين جهان داد .
اما مؤمن چون از ستمگر كه دشمن من بود، حاجت خواست، من هم كيفر او را در اين جهان دادم، حال، هر دو نتيجه كارهاى خودشان را ديدند.
پی نوشت:
1- علامه مجلسی. بحارالانوار، ج75: 373.
2-ناصري، محمود. داستانهاي بحار الانوار، ج1: 62.
/م118