روزي براي زيارت خاصه امام رضا(ع)
اين روز را بايد دريافت چنان كه بسيارند اهل راز، كه، به پاي جان به آستان بوسي خورشيد ميآيند و نه بهره يك روز و يك سال، كه قدر يك عمر، توشه برمي گيرند
وارث: فردا نه فقط در تقويم زمين، روز مهمي است كه در تقويم هجري شمسي زمان هم يك روز خاص است، روزي كه به نام زيارتي امام رضا عليه السلام، درهاي آسمان وزمين را به روي هم ميگشايد تا آدمها و فرشتهها بر سبيل بندگي حضرت حق، جلوه هايي از حقيقت را دريابند. در اين روز، زمين فراتر از تولد خود، به بركت روز زيارتي حجت خدا، به قرار ميآيد و بندگان خداوند نيز، در آستان هشتمين حجت خدا، پور رشيد رسول مصطفي، امام علي بن موسي الرضا (ع) با فرشتگان همنفس ميشوند و در حس بهشت همراه و در قرار بندگي هم عهد.
اين روز را بايد دريافت چنان كه بسيارند اهل راز، كه، به پاي جان به آستان بوسي خورشيد ميآيند و نه بهره يك روز و يك سال، كه قدر يك عمر، توشه برمي گيرند. پس اگر توفيق، جانتان را جاري كرد به سوي حرم، مطمئن باشيد بيش از هميشه چشم در چشم اولياي خداخواهيد شد كه به قول استاد حاج علي اكبري، در ميان فراواني جمعيت ميتوان بيشتر اميد داشت كه اولياي خدا را زيارت كرد پس قدر بايد دانست اين فرصت را، چنان كه اهل دل، قدر ميدانند چنان كه بسياري «اويس قرني وار» از هزاران فرسنگ دورتر، به حسرت قدر ميدانند و بهشت ميشود جان و جهان شان وقتي نسيم، عطري از اين ديار برايشان ميبرد بله، آنان قدر ميدانند حتي خيال حرم را و دريغ خواهد بود اگر ما قدر ندانيم مجاورت آفتاب را.
هرچند، همسايگان دريا، شكوه آن را درك نميكنند- آنگونه كه بايد- و دامنه نشينان كوه هم عظمت آن را-چندان كه بايد- درنمي يابند، اما آنان كه دورند، با درك عظمت، نزديك ميشوند، چنان كه به گفته عزيزي از كاروانيان «زير سايه خورشيد» - كه پيغام بر حريم كبريايي سلطان علي بن موسي الرضا (ع) به اندونزي بود- مردم آن ديار چنان به پرچم متبرك حرم- كه همراه كاروان بود- تبرك ميجستند و چنان حالي داشتند كه ميشد همانجا ازحس يك زيارت قبول سرشار شد. او از عمق ارادت مردم و اوج عشق شان به امام رضا (ع) ميگفت كه سني و شيعه، نميشناخت بلكه همه دلها رادچار ميكرد و…
او ميگفت و من پرچم را، پرچم متبرك را، بسان پيراهن يوسف ميديدم كه از مصر حرم، تا همه كنعانها رفت و نه فقط چشم يك يعقوب كه بصيرت قبيله يعقوبها را روزافزون كرد و شوق آمدن به مصر حرم را چنان در جانها انداخت كه عالم برجسته اهل سنت، جناب نور اسكندر، كه ۴ماه در بستر بيماري بود، برپا خيزد و به احترام پرچم حرم به مدرسه آيد و در آخر نيز، سير سفر درماني خود را از آلمان به ايران و به مشهد الرضا تغيير دهد.
آري، از راه دور هم ميتوان با «زيارت از بعيد» اويس قرني وار چشمههاي عشق را جاري كرد و به تكثير حرم در جان آدمها پرداخت، تا زيارت، سفره اي شود پرشكوه به پهنه همه زمين و پرشكوه و پرشكوفه باد، اين زمين به هر زمان، پرشكوفهتر باد، سر شاخههاي دستاني كه در روز زيارتي مخصوص امام رضا (ع) از حرم به آسمان قد ميكشد و مستجاب باد كلماتي كه براي همگان دعا ميشود و سعيد باد هركه در حرم، خود را نماينده حاجات همه عالم و آدم ميداند و نه به كوچكي دستان خود بل به بزرگي و كرامت امام رضا (ع) براي همه دعا ميكند…
منبع: خراسان
/م118
اين روز را بايد دريافت چنان كه بسيارند اهل راز، كه، به پاي جان به آستان بوسي خورشيد ميآيند و نه بهره يك روز و يك سال، كه قدر يك عمر، توشه برمي گيرند. پس اگر توفيق، جانتان را جاري كرد به سوي حرم، مطمئن باشيد بيش از هميشه چشم در چشم اولياي خداخواهيد شد كه به قول استاد حاج علي اكبري، در ميان فراواني جمعيت ميتوان بيشتر اميد داشت كه اولياي خدا را زيارت كرد پس قدر بايد دانست اين فرصت را، چنان كه اهل دل، قدر ميدانند چنان كه بسياري «اويس قرني وار» از هزاران فرسنگ دورتر، به حسرت قدر ميدانند و بهشت ميشود جان و جهان شان وقتي نسيم، عطري از اين ديار برايشان ميبرد بله، آنان قدر ميدانند حتي خيال حرم را و دريغ خواهد بود اگر ما قدر ندانيم مجاورت آفتاب را.
هرچند، همسايگان دريا، شكوه آن را درك نميكنند- آنگونه كه بايد- و دامنه نشينان كوه هم عظمت آن را-چندان كه بايد- درنمي يابند، اما آنان كه دورند، با درك عظمت، نزديك ميشوند، چنان كه به گفته عزيزي از كاروانيان «زير سايه خورشيد» - كه پيغام بر حريم كبريايي سلطان علي بن موسي الرضا (ع) به اندونزي بود- مردم آن ديار چنان به پرچم متبرك حرم- كه همراه كاروان بود- تبرك ميجستند و چنان حالي داشتند كه ميشد همانجا ازحس يك زيارت قبول سرشار شد. او از عمق ارادت مردم و اوج عشق شان به امام رضا (ع) ميگفت كه سني و شيعه، نميشناخت بلكه همه دلها رادچار ميكرد و…
او ميگفت و من پرچم را، پرچم متبرك را، بسان پيراهن يوسف ميديدم كه از مصر حرم، تا همه كنعانها رفت و نه فقط چشم يك يعقوب كه بصيرت قبيله يعقوبها را روزافزون كرد و شوق آمدن به مصر حرم را چنان در جانها انداخت كه عالم برجسته اهل سنت، جناب نور اسكندر، كه ۴ماه در بستر بيماري بود، برپا خيزد و به احترام پرچم حرم به مدرسه آيد و در آخر نيز، سير سفر درماني خود را از آلمان به ايران و به مشهد الرضا تغيير دهد.
آري، از راه دور هم ميتوان با «زيارت از بعيد» اويس قرني وار چشمههاي عشق را جاري كرد و به تكثير حرم در جان آدمها پرداخت، تا زيارت، سفره اي شود پرشكوه به پهنه همه زمين و پرشكوه و پرشكوفه باد، اين زمين به هر زمان، پرشكوفهتر باد، سر شاخههاي دستاني كه در روز زيارتي مخصوص امام رضا (ع) از حرم به آسمان قد ميكشد و مستجاب باد كلماتي كه براي همگان دعا ميشود و سعيد باد هركه در حرم، خود را نماينده حاجات همه عالم و آدم ميداند و نه به كوچكي دستان خود بل به بزرگي و كرامت امام رضا (ع) براي همه دعا ميكند…
منبع: خراسان
/م118