حجت الاسلام شهاب: رمز الحاق به اهل بیت(ع) در اطاعت است

کد خبر: 19775
مراسم عزاداری روز شهادت امام جواد علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام سید عبدالحمید شهاب و مداحی حاج نریمان پناهی، حاج علی قربانی، مهدی قدیری و موسی رضایی در هیئت مجانین الحسین علیه السلام برگزار شد.

وارث: مراسم عزاداری روز شهادت امام جواد علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام سید عبدالحمید شهاب و مداحی حاج نریمان پناهی، حاج علی قربانی، مهدی قدیری و موسی رضایی در هیئت مجانین الحسین علیه السلام برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام سید عبدالحمید شهاب را می خوانید: 

اسلام به عنوان آیین پایانی که از طرف خداوند متعال برای سعادت و هدایت مردم تعیین شد در معنای واقعی به معنای پذیرش دین حق است. چون خاصیت کلمه الحق ضعف باطل است. از نگاه علمای امامیه و محدثین که حتی منصفین اهل سنت در منابعشان به این موضوع تصریح کردند که دین حقی که قدر از بین بردن کلمه باطل را دارد و در بستر  جامعه مسلمین آثار تخریبی فراهم نکند در گرو ولی حقی است که از طرف خدا جعل و نصب شده باشد و با وجود اصراشان بر وجود ولی حق منتصب از طرف خدا، به 90روز نرسی که مسیر را عوض کردند.

ولی حق چون اتصال به حق دارد جدای از حق نیست.سخنش حق است، فعلش حق است، قول و فعلش هم مطابق با حق است.نفاق و خیانت در او دیده نمی شود چرا که به منبع حق متصل است.

اگر عنوان می شود: "علی مع الح والحق مع العلی" و او را به عنوان ولی حق بعد از نبی ،انسان می پذیرد چون چیدمانش بر اساس حق است.و لذا آن دین الهی محکم در ولایت است.اسلام بدون ولایت اسلام بدون صاحب است.اسلامی که از خودت هر گونه تفسیری بتوانی برای آن بکنی و مصالح را کنار بگذاری.امام صادق علیه السلام ذیل آیه پایانی سوره کهف فرمودند: " ولایتنا ولایت الله " ولایت ما ولایت الله است چیزی عوض نمی شود.

علم ولایت اهل بیت علیه السلام به دست متولیان اهل ولایشتان قیام دارد.خدا و پیغمبر و امام بستر را فراهم کردند. در شریعت اسلام قانون اساسی، قرآن مروج مکتب، پیغمبر، و امام حافظ آن است. تکلیف ما چیست؟ در غیاب امام معصوم تکلیف ما چیست؟ با بیان اهل بیت زبانی درست است؟ همه آرزوی فدا شدن در رکاب حسین بن علی را داشتند ولی چون ایمان هاشون سست بود و  حقیقت این ولایت را درک نکرده بودند عامل قتل امام حسین علیه السلام شدند.

روایتی است از امام صادق علیه السلام  بدین معنا که فاکتور های ولایت مداری و ولایت پذیری برای اهل بیت علیه السلام کاملا بیان شده است.دو فاکتور اولیه عرض می کنم: امام صادق بسیار ظریف فرمودند: آیا ولایتمان ولایت خداست؟ شما پای ولایت ما می خواهید بایستید؟اول باید ملحق به ولایت بشوید. بین انتصاب و الحاق فرق است.انسانی که منتصب میشود توسط کسی که نصبش کرده است اجیر شده است یا مزد بهش میدهد یا نمی دهد. آنجایی که می گویند:"لیس من شیعتنا" برای زمانی بوده است که فقط انتصابی بوده است.

کمر اهل بیت علیهم السلام را برخی از این منتصبین شکستند. زمانی که موسی بن جعفر علیه السلام شهید شد، وکیل امام موسی بن جعفر علیه السلام در ملک ری گفت: علی بن موسی علیه السلام دروغ می گوید امام است ده شاهی از وجوهات را بر نداشت به من بدهد. امان از بی بصیرتی خواص!

وقتی الحاق به اهل بیت علیهم السلام  پیدا کردی یعنی یکی شدی آن موقع هزینه هم برایتان می کنیم. رمز الحاق در اطاعت است.

فاکتور دوم: چرتکه بندازی کتف به کتف حسین بن علی بیای جلو یا نه؟ در صحن علی بن موسی علیه السلام بایستی و ته دلت بگویی از دست علی بن موسی علیه السلام بر می آید کار من را انجام دهد یا خیر؟ تاخیر می اندازی که امروز با اهل بیت علیهم السلام  باشی یا نه؟! در مسیر ولایت برای ملحق شدن یا نشدن تاخیر نیاندازید و انتصاب محض نتیجه ندارد.

امام جواد علیه السلام بیان کردند: سه طایفه دوستداران ما هستند. دو طایفه دشمن ما هستند و طایفه سوم را دوست میداریم و برایشان هزینه هم می کنیم. دسته اول: در آشکارا می گویند: بابی انت و امی یا  اهل بیت رسول الله علیهم السلام، و در خلوت دشمن ما هستند. زبان هایشان با ماست و شمشیر هایشان  شتشان است. این محبین بدرد نمی خورد.

دسته دوم: دوستداران ما ادعا می کنند ما را دوست دارند پنهان ادعا می کنند ما را دوست دارند ولی سر بزنگاه و در آشکار در صندوق خانه ها مخفی می شوند. قیافه شان چگونه است؟ آثار رهبانیت و زهد وسط پیشانی شان است. روزها را در طول سال روزه هستند و شبها نماز شب بپا می کنند. همین نماز شب خوان ها امام حسین علیه السلام را سر بریدند.

و اما دسته سوم: گروهی هستند می گویند ما تا انتهای کار پای شما ایستاده ایم. در کربلا نمونه های بی شماری از این گروه وجود داشت. یکی از یاران  که 78 ساله بود. اینقدر جنگید که در اثر جراحات از حال رفت. وقتی چشم باز کرد دید عده ای دور یک موضعی ایستاده اند و کف می زنند و می گویند مرحبا لقتل الحسین. سینه خیز خودش را کنار گودال رساند و از لای چکمه های دشمنان دید که مولایش سر بر بدن ندارد. و هزار و اندی جای شمشیر بر بدنش است و بدنش را سنگهای بیابان پوشانده است. با خنجری که همراهش بود 17نفر را دور گودال قتلگاه به درک واصل کرد. عمر سعد به او گفت: تو که مولایت اینجاست. سر بریده اش بالای نی است و زن و بچه اش در به در شده اند. برای چه کسی جنگیده ای؟ اینجا که صاحب ندارد! فرمانده ای نداری!

گفت: من اصلا برای امامی که کشته شده و بر خاک افتاده است نجنگیده ام. دیشب همین آقا در خیمه به دیدن من آمد و گفت: چیزی به تو یاد می دهم برای این زندگی کن "هیهات منا الذله" الان هم دستانم شکسته است مگر نه گردن تو را می شکستم. اهل بیت علیهم السلام  که به  کسی بدهکار نمی مانند. اجر کارش هم این بود که اول شهید اصحاب شد که بدنش مانند بدن امام حسین علیه السلام زیر سم ستور رفت. ملحق به اهل بیت علیه السلام می شویم. آن وقت در ناحیه مقدسه امام زمان عجل الله فرجه الشریف به او سلام میدهد.

 در ادامه این مراسم؛ ذاکرین اهل بیت علیه السلام  حاج نریمان پناهی، حاج علی قربانی، مهدی قدیری و موسی رضاییبه مداحی و روضه خوانی پرداختند

کلیک کنید