استاد فلسفه علامه طباطبایی و امام، در مجلس روضه، کفش جفت میکرد
سیمائی داشت متواضع و زبانی خاموش و صورتی وارفته و غالباً غرق فکر و به خود مشغول بود و زندگانی ساده داشت. در سال یکهزار و سیصد و شصت و یک هجری قمری فُجْأةً در خواب در گذشته و به جهان جاودانی شتافت.» (علامه سیدمحمد حسین طباطبایی)
متن بالا زندگینامه مختصری است که شاگردی برای استادش نوشته؛ شاگردی به استادی علامه طباطبایی؛ از این شاگردان کم نیستند که از بهرهمندی محضر شیخ استاد شدند؛ امام خمینی (ره) هم یکی از آنان بود. از شاگردان مرحوم آیتالله محمدحسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی.
2 محرم 1296 ه.ق در کاظمین زاده شد و 5 ذیحجه سال 1361 هجری قمری برابر با 23 آذر 1321 شمسی در نجف اشرف دار فانی را وداع گفت. اساتید او شیخ محمدحسن تویسرکانی، آقا سید محمد فشارکی اصفهانی و حاج آقا رضا همدانی هستند و بعداً از شاگردان آخوند خراسانی گردید. او خیلی زود به استادی بیبدیل در حوزههای علوم عقلی و نقلی تبدیل شد. علاوه بر فقه و کلام در علوم تفسیر، حکمت، تاریخ، ادبیات و عرفان نیز مهارت فوقالعادهای داشت.در فلسفه، حکیمی عرفان مشرب و در اخلاق و سیر سلوک به مقام مشهور رسیده بود. دیوان اشعار او حاوی اشعاری فلسفی و عرفانی در مدح اهل بیت(ع) و موضوعات دیگر است.
مکتب فکری علامه غروی چه در علم اصول و فقه و چه در حکمت و فلسفه باید از مکتبهای بسیار پربرکت شیعه به حساب میآید. حدود یکصد و پنجاه عالم بزرگ شیعی افتخار شاگردی در مکتب علامه غروی را داشتهاند. در میان این شاگردان ، از مرجع تقلید و فقیه و فیلسوف گرفته تا مفسر و محدث و متفکر و نویسنده و عارف و واعظ را می توان دید و همگی به شاگردی غروی اصفهانی مباهات میکرده اند. سید محمد حجت کوه کمری (1310 - 1372 ق )، سید حسین طباطبایی بروجردی (1292 - 1380 ق )، سید محمد هادی میلانی (1313 - 1395 ق )، سید ابوالقاسم خویی (1317 - 1413 ق )، سید عبدالاعلی سبزواری 1328 - 1414 ق )، سید محمد کاظم موسوی حسینی (1322 - 1405 ق )، شیخ سلمان خاقانی (1331 - 1408 ق )، شیخ محمد تقی بهجت فومنی رشتی (متولد 1332 ق )، سید محمد باقر طباطبایی سلطانی بروجردی (متولد 1332 ق )، شیخ ابوالفضل خوانساری (متولد 1334 ق )، سید علی بهشتی بابلی (متولد 1324 ق )، میرزا غلامحسین جعفری همدانی (1324 - 1416 ق )، حاج شیخ علی محمد بروجردی (1315 - 1395 ق )، شیخ عبداللطیف سمامی حائری (1330 - 1400 ق )، آقا میرزا کاظم دینوری تبریزی (1320 - 1416 ق )، سیدمهدی اشکوری نجفی (متولد 1336 ق )، شیخ احمد اهری (1305 - 1388 ق )، علامه سیدمحمد حسین طباطبایی (1321 - 1402 ق )، علامه شیخ عبدالحسین امینی تبریزی (1320 - 1390 ق )، محمد علی اردوبادی (1312 - 1380 ق )، شیخ محمد رضا مظفر (1322 - 1384 ق )، شیخ محمد حسین مظفر (1312 - 1381 ق )، میرزا شیخ نجم الدین جعفر عسکری (1313 - 1381 ق )، سید عبدالحسین طیب (1312 - 1412 ق )، سید محمد حسینی همدانی (1322 - 1417 ق )، شیخ محمد حسین اعلمی (1320 - 1393 ق )، سیدمیرزا محمود موسوی زنجانی (1309 - 1374 ق )، سید امیر محمد کاظمی قزوینی (1335 - 1414 ق )، شیخ محمد جواد یثری (1330 - 1415 ق )، سید محمد تقی آل بحرالعلوم (1318 - 1393 ق )، شیخ عبدالرحیم سامت قزوینی (متولد 1281 ش )، شیخ محمود شریعت مهدوی (متولد 1335 ق )، شیخ محمدرضا غراوی (1303 - 1385 ق )، سید صدرالدین شوشتری جزایری (1313 - 1385 ق )، محمد طاهر آل شیخ راضی (1322 - 1400 ق )، شیخ کاتب طریحی (1303 - 1390 ق )، محمد طه کرمی هویزی (1317 - 1388 ق )، شیخ محمد امین زینالعابدین بصری (متولد 1333 ق )، شیخ عبدالمهدی مطر (1318 - پس از 1390 ق )، سیدسجاد علوی گرگانی (1322 - 1407 ق )، حاج سیدعلی مولانا تبریزی (1320 - 1392 ق )، حاج شیخ نصرالله شبستری (متولد 1330 - ق ) تنها چند تن از شاگردان او بودند.
مرحوم آیتالله غروی اصفهانی، زمانی حوزه درس عرفانی خصوصی داشت که آن را در خانه خود برگزار میکرد. از میان شاگردانش عدهای که نزدیکی بیشتری با استاد داشتند در این حلقه حال و اشراق ، گرد هم میآمدند؛ علامه سیدمحمد حسین طباطبایی تبریزی، آیتالله سید محمد هادی میلانی، آیتالله سید ابوالقاسم خویی، آیتالله میرزا یوسف ایروانی، آیت الله امام زنجانی و آیتالله اعتماد رشتی از جمله شرکتکنندگان در حلقه عرفان شیخ بودند.
وی روزهای پنچشنبه در خانهاش مجلس روضه میگرفت و مقید بود که خودش پای سمار بنشیند و همه کفشها را جفت کند و در عین حال مرتب زبانش در حال حرکت بود. همیشه چه در حال نشستن و چه در حال برخاستن ذکر میگفت. کسی از نزدیکان نمیدانست که این چه ذکری است که شیخ تا این حد به آن مقید است. روزی مرحوم شیخ علیمحمد بروجردی که با او خیلی مانوس بود، از وی سوال کرد که آقا، این چه ذکری است که حتی بین سلام و احوالپرسیتان هم آن را ترک نمیکنید؟ شیخ لبخندی زده و بعد از تاملی گفته بود که خوب است انسان روزی هزار مرتبه سوره «انا انزلنا»را بخواند.
مرحوم شیخ غروی با این عرفان بینظیر و سیروسلوک مثالزدنیاش، بهترین استاد فلسفه زمان خود بود. علامه طباطبایی و امام راحل (ره) از شاگردان درس فلسفه شیخ بودند و بارها بر نکتهسنجی فلسفی و دقت تحلیلی وی تاکید کردهاند. در زمانهای که فلسفه علمی تاریک قلمداد میشد و از سوی بسیاری از فقها به آن بیمهری شده بود؛ مرحوم کمپانی عمیقا بر اهمیت آن دست گذاشت. تربیت شاگردی چون علامه طباطبایی در فلسفه، به خوبی موید این تاثیر شگرف است.
شهید مطهری: مرحوم کمپانی در تقوا و علم، منقولا و معقولا یگانه بود
اینک به برخی از اظهارنظرها درباره این سالک وارسته و استاد علوم عقلی حوزه نجف اشرف نگاهی کنیم؛ آیتالله بهجت تبریزی که از دیگر شاگردان این استاد بودند فرمودهاند: مرحوم آقا شیخ محمد حسین، طوری بود که اگر کسی به فعالیتهای علمیاش توجه میکرد تصور میکرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد و اگر کسی از برنامههای عبادی ایشان اطلاع پیدا میکرد فکر میکرد غیر از عبادت به کاری نمیپردازد. مرحوم آیتالله بهجت همچنین با بیان اینکه «آقا شیخ محمدحسین به ما شرح منظومه میگفتند» در خصوص اهمیت فلسفه به نقل از استادش مرحوم کمپانی میفرمود «بدون خواندن فلسفه، کتاب کفایة الاصول فهمیده نمیشود».
آیتالله سید محمد هادی میلانی از شاگردان مرحوم کمپانی درباره شیخ گفته بودند: «شیعه در دویست سال اخیر، فردی به جامعیت مرحوم (غروی ) اصفهانی به خود ندیده است». پس از وفات میرزای نایینی اعلامیهای به امضای مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی که از دوستان مرحوم غروی بودند و حضرات آیات میلانی و خویی منتشر شده که در بخشی از آن آمده بود: «بعد از مرحوم شیخ انصاری در این اواخر نظیر آیتالله غروی اصفهانی در روحانیت تشیع پیدا نشده و در حوزه نجف اشرف نظیر ایشان نیست». علامه سیدمحمد حسین طباطبایی درباره ایشان فرمودهاند: «استاد بزرگ، حکیم خداشناس و فقیه پارسا و دایرمدار آسمان پژوهش و تحقیق و سالک و مرزبان سرزمین دانش و تدقیق، شیخ محمد حسین اصفهانی غروی است که خدا مقام بلندش را بلندتر سازد.»
علامه ادیب محمدعلی اردوبادی دیگر شاگرد اودر جایی گفته است: «استاد بزرگ ما، یکه سوار هر میدان بود از هر نظر بینظیر مینمود و نسبت هر فضیلت به او، مانند نسبت دندانههای شانه، به شانه است. او در هر یک از دانشهای حکمت، کلام ، فقه، اصول، تفسیر، حدیث، شعر و ادب، تاریخ، معارف، اخلاق و عرفان به طور مساوی وارد بود و در هر کدام از ملکات برتری بخش و روحیات کریمانه و کارهای نیکو و گسترده و فضیلتهای توصیف شده، از جدیت شدید در عبادت و خطر کردن در زهد، و شب زنده داری گرفته تا سجدههای طول و دراز و ریاضت و تهذیب و محاسبه نفس، همه و همه برای او یکی و مساوی بود. به هیچ وجه برای خدا، مشکل نیست که جهان را در یک فرد جمع کند و حکمت نوری است که خدا در دل هر کس که سزاوار باشد میاندازد».
علامه سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی هم درباره این استاد میگفت: «من در تاریخ تشیع، فیلسوفی متعبدتر از آیة الله شیخ محمدحسین اصفهانی نمیشناسم. او عاشق دعا و عبادت و شیفته نماز و زیارت بود و به اهل بیت اطهار علیهم السلام ارادت ویژهای داشت». متفکر شهید استاد مرتضی مطهری هم که با واسطه علامه طباطبایی از شاگردان مرحوم کمپانی محسوب میشود هم درباره ایشان گفته است: حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، در تقوا و علم منقولا و معقولا یگانه بود. اندیشهاش هم اکنون جزء اندیشههای زندهای است که در میان علما و فضلای حوزههای درس فقه و اصول مطرح است».
حق ان تبکی من بعدالحسین
پنجم ماه ذیحجه 1361 ق، روز دوشنبه بود که از فراز بارگاه قدس مولا علی علیه السلام خبر وفات استاد بزرگ نجف به گوش همگان رسید. این خبر چنان نابهنگام بود که فضلا و دانشوران حوزوی را دچار تحیر غمبار کرد. بزرگ ادیب شیعی، علامه اردوبادی، سوگ سرودهای را که در گرامیداشت استادش گفته بود ورد زبان همگان ساخت و مردم بویژه شاگردان و یاران و نزدیکان استاد که سخت از این فاجعه اندوهبار، آزرده و آشفته بودند، بیتی از آن سوگواره دلسوز را با هم میخواندند و ناله میکردند. ادیب اردوبادی در آن بیت گفته بود: «حق ان تبکی من بعدالحسین» (حق دارم که بعد از حسین گریه کنم). آری، بدین ترتیب تشییع پیکر نابغه نجف با نام و یاد امام حسین(ع) برگزار شد و در آستان قدس علوی، زیر ایوان طلای حضرت مولا، جنب مناره شمالی، مقبره کوچکی در کنار مقبره علامه حلی به خاک سپرده شد.
/م118