مقام والای مادر در قرآن کریم

کد خبر: 20477
اگر یکی از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها حتی «اوف‏» مگو وبه آنها پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی.
وارث: نوع دستورهایی که اسلام به زن و مرد می‏دهد، در عین حال که یک راه مشترکی برای هر دو قائل است ولی راه مخصوص را هم از نظر دور نمی‏دارد، وقتی احترام به پدر ومادر را بازگو می‏کند، برای گرامی داشت مقام زن، نام مادر را جداگانه وبالاستقلال طرح می‏کند. قرآن کریم می‏ فرماید: اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف ولاتنهرهما وقل لهما قولا کریما (1 اگر یکی از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها حتی «اوف‏» مگو وبه آنها پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی.

 و در بخشی دیگر می‏فرماید: ما سفارش کردیم به انسان که احسان را نسبت‏ به پدر و مادر فراموش نکند:

و وصینا الانسان بوالدیه احسانا (2)
 وانسان را نسبت‏به پدر ومادرش به احسان سفارش کردیم.

وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا (3)
 پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید وبه پدر ومادر خود احسان کنید.

 ودر جای دیگر احسان به پدر ومادر را در کنار عبادت حق یاد می‏کند:

ان اشکر لی و لوالدیک (4)
 شکرگزار من و پدر ومادرت باش.

 اما با همه این تجلیل‏های مشترک، وقتی می‏خواهد از زحمات پدر ومادر یاد کند، از زحمت مادر سخن می‏گوید، نه از زحمت پدر، آنجا که می‏فرماید:

ووصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها ووضعته کرها وحمله وفصاله ثلاثون شهرا (5)
 زحمات سی ماهه مادر را می‏شمارد، که: دوران بارداری، زایمان، ودوران شیرخوراگی برای مادر دشوار است. وهمه اینها را به عنوان شرح خدمات مادر ذکر می‏کند. قرآن کریم به هنگام یادآوری زحمات حتی اشاره‏ای هم به این موضوع ندارد که: پدر زحمت کشیده است.

 بنابراین، آیات قرآن که در مورد حق شناسی از والدین آمده است‏بر دو قسم است: یک قسم حق شناسی مشترک پدر ومادر را بیان می‏کند وقسم دیگر، آیاتی است که مخصوص حق شناسی مادر است، قرآن کریم اگر درباره پدر حکم خاصی بیان می‏کند فقط برای بیان وظیفه است، نظیر:
وعلی المولود له رزقهن وکسوتهن بالمعروف (6 خوراک وپوشاک مادران به طور شایسته به عهده پدر فرزند است. ولیکن هنگامی که سخن از تجلیل وبیان زحمات است، اسم مادر را بالخصوص ذکر می‏کند.
 
 پی نوشت :

 1- اسراء، 23.
 2- احقاف، 15.
 3- اسراء، 23.
 4- لقمان، 14.
 5- احقاف، 15.
 6- بقره، 233.
کلیدواژه ها