دوستانت را کم کن و دشمنانت را بسیار

کد خبر: 20776
مردی بنام جمیل سالیان دراز منشی دربار ساسانیان بود. او عصر علی (علیه السّلام) را درک کرد و در ایّام حکومت آن حضرت سخت فرسوده و پیر شده بود.
وارث: مردی بنام ((جمیل)) سالیان دراز منشی دربار ساسانیان بود. او عصر علی (علیه السّلام) را درک کرد و در ایّام حکومت آن حضرت سخت فرسوده و پیر شده بود. موقعی که امیرالمومنین (علیه السّلام) به نهروان آمد و از حال جمیل پرسش فرمود گفتند در قید حیات است. دستور داد احضارش کنند، وقتی شرفیاب شد حضرت در اوّلین برخورد دید که هوش و حواس و ذهن پیر مرد سالم است و تنها چشم خود را از دست داده است از او سؤال کرد:

ای جمیل شایسته است انسان چگونه باشد؟ جواب داد: باید دوستانش کم باشند و دشمنانش بسیار. فرمودند: ای جمیل سخن تازه و بی سابقه ای میگوئی. همه ی مردم در این نظریّه متّفقند که داشتن دوست زیاد بهتر است. عرض کرد: مطلب آن طور نیست  که گمان کرده اند و سپس توضیح داد که:

دوستان زیاد وقتی به انجام حاجت آدمی دست می زنند آنطور که باید و شاید به انجام وظیفه قیام نمی کنند و نتیجه ی معکوس عاید می گردد. مثل آنکه زیادی کشتی بان باعث غرق کشتی می شود. حضرت فرمودند: اینکه میگوئی صحیح است چه آنکه من آنرا آزمایش کرده ام .

پس از آن فرمودند: بسیاری دشمن چه فایده دارد؟ جواب داد: وقتی دشمنان انسان زیاد باشند آدمی همواره مراقب کارهای خویشتن است، می کوشد تا سخنی نگوید که از وی خرده بگیرند ، یا لغزشی از او بروز نکند تا مورد موأخذه واقع شود و بر اثر مراقبتها و دقّتهای پی گیر برای همیشه از خطا و لغزش مصون خواهد ماند. علی (علیه السّلام) گفته ی پیرمرد را پسندید و نیکو شمرد و مورد تأییدش قرار داد.

بحار ،جلد 8، ص738

منبع: روضه نیوز