عزادارى اباعبدالله حسین (ع) ضامن احیاى اسلام
افزون بر این، عزادارى بر سیدالشهدا(ع) مىتواند ثمرههاى فراوانى داشته باشد و سبب زندهماندن راه حسین(ع) که ضامن حیات همیشگى دین اسلام است، مىگردد (همچنانکه رسولخدا(ص)فرمود: حسین منى و انا من حسین)، زیرا امام تنها دین را در مقطع خاصى زنده نکرد بلکه راهى که او پیمود، الگویى براى همیشه تاریخ در عرضه سبب تداوم دین خدا شد.
از سوى دیگر گریه بر امام حسین(ع) ریشه در تاریخ دارد؛ بهگونهاىکه پیامبران الهى و امامان همه براى آنحضرت گریه کردهاند که این علاوه بر پاداش، سبب تأکید بر مشروعیتبخشى قیام عاشورا و بیان حقانیتِ امام حسین(ع) مىگردد تا در طول تاریخ، دشمنان حقانیت این قیام را نپوشانند.
از آنجایى که همه اولیاى الهى بر آن امام همام اشک ریختهاند، دیگر کسى پیروان ایشان را نمىتواند براى گریه و ناله بر آنحضرت سرزنش کند و یا عزادارى بر اهلبیت را بدعت و شرک بداند چراکه آیات الهى نیز گریه بر عزیزان را نقل نموده است.
چرا باید حادثه عاشورا را گرامى بداریم؟
چرا باید بعد از گذشت نزدیک به چهارده قرن، یاد آن حماسة غمانگیز را زنده نگهداریم و مراسمى براى آن برپا کنیم؟
هر انسانى بهسادگى در مىیابد که حوادث گذشتة هرجامعه و آیینى مىتواند درسرنوشت و آینده آن آثار عظیمىداشته باشد. بسیارى از حوادث که در جاى خود داراىآثار و برکاتى غیر قابل انکار بودهاند، مىتوانند با بازنگرى و بازسازى مراتب و اهداف آنرا دوباره در جامعه بیابند.
در همة جوامع بشرى مرسوم است که از حوادث گذشتة خود یاد مىکنند و به آنها احترام مىگذارند، بلکه عقلاى عالم براى بزرگداشت دانشمندان و مخترعان و قهرمانان ملى و دینى خود آیینهاى بزرگداشتى منظور مىنمایند، اینکار بر اساس یکى از مقدسترین خواستههاى فطرى که از آن به حسّ حقشناسى تعبیر مىشود، رخ مىدهد.
افزون بر این، گاهى یاد آن خاطرهها، همانند تجدید واقعى آنها سبب تأثیرى همانند وقوع آن، مىشود، بنابراین هدف از عزادارىها و مراسم حماسة عاشورا، احیاى فلسفة عاشورا و استمرار بخشیدن به قیام خونین امام حسین(ع) است. در نتیجه، گرامىداشتن عاشورا و عزادارى در طول تاریخ، داراى اثرهاى مفید و ارزشمندى بوده است ازجمله:
1 - احیا و زندهداشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگه داشتن وترویج دائمىمکتب قیام و انقلاب در برابر طاغوتهاست وتربیتکننده و پرورشدهندة روح حماسه و ایثار است.
2 - عزادارى نوعى پیوند محکم عاطفى با مظلوم انقلابگر و اعتراض به ستمگر است و به تعبیر استاد شهید مطهرى: «گریه بر شهید، شرکت در حماسة اوست.» و از این طریق روح حماسى و مبارزه و جهاد در جامعه زنده مىماند.
3 - زنده نگه داشتن عاشورا سبب مىشود فاصله زمانى نتواند میان پیوند روحى جامعه و مکتب، جدایى ایجاد نماید و سبب مىشود، امت اسلام از تأثیرات و انحرافات دشمنان در امان باشند و مکتب را در پیچ و خم روزگار از تصرفها و بدعتها محافظت نماید و از همینرو است که استعمارگران براى نابودى ملتهاى اسلامى مىکوشند تا رابطه آنان را با تاریخ پر افتخار صدر اسلام قطع نمایند تا با ایجاد خلا، زمینه القاى فرهنگ خود را فراهم آورند.
این عزادارىها آثار سازنده وتربیتى بسیارى دارد که برخى از آنها عبارتند از:
1 - الهام روح انقلاب، آزادگى، شهادتطلبى، ایثار و حقیقتجویى؛
2 - پیوند عمیق عاطفى بین امت و الگوهاى راستین؛
3 - آشنایى تودههاى مردم با معارف دینى؛
4 - پالایش روح و تزکیه نفس؛
5 - تقویت وحدت و انسجام دینى و ملى.
ضرورت برگزارى مجالس حسینى
در سخنان نورانى امامان معصوم تأکید زیادى براى تشکیل مجالس دینىشده است، پیامبر(ص) مىفرماید: «علیکم بمجالس الذکر.» بر شما لازم است که مجالس دینى را تشکیل دهید و در آنها شرکت کنید و در جاى دیگر مىفرماید: «ارتعوا ریاض الجنة قالوا: یا رسول الله ما ریاض الجنّة قال: مجالس الذکر.» هرگاه به باغهاى بهشت برخورد کردید، در آن حاضر شوید. سؤال کردند که باغهاى بهشت چیست؟ فرمود: مجالس ذکر و اجتماعاتى که در آنها یاد خدا و اهلبیت و امام حسین(ع) زنده شود.
امام رضا(ع) نیز فرمودند: «من جلس مجلسا یحیى فیه امرنا لمیمت قلبه یومیموت القلوب.» هر کسىکه در مجلسى شرکت کند که امر ما در آن زنده مىشود، دلشدر آن روزى که دلها مرده است، نمىمیرد.
امام خمینى در این باره مىفرماید: «الان هزار و چهارصد سال است که این منبرها، با این روضهها و با این مصیبتها و با این سینهزنىها ما را حفظ کردهاند.»
با توجه به آنچه بیان شد، ضرورت برگزارى مجالس سوگوارى روشن است. آنچه باید مورد دقت قرا بگیرد، برخى فواید این مجالس است که همواره کم و زیاد مورد توجه بوده و لازم است بیشتر مورد عنایت قرار گیرد:
الف) هدایت مردم
رسالت تمامى پیامبران الهى هدایت مردم است. هدایت با حرکت دادن انسان ازظلمات بهسوى نور و از جهل به علم انجام مىپذیرد. از سوى دیگر عقل انسان بهتنهایى نمىتواند هدایتگر او باشد. عقل مىتواند نگرش انسان را قوىسازد، اما جهت وسوى نگرش و بسیارى از مسائل دینى و حقیقى جهان اگرچه مخالف عقل نیست، درحیطه و حوزة ادراک عقلى نیز نیست. این سوى و جهت نگرش و همچنین تأکید بر ادراکات عقلى توسط پیامبران الهى صورت مىپذیرد.
قیام امام حسین(ع) بهمنظور جهتدادن به مردم صورت گرفت، زیرا وقتى مشاهده کرد که مردم در هیاهوى تبلیغاتى دشمنان و حاکمان فاسق دچار سرگردانى شدهاند، حاضر شد خون خود را در راه خدا بدهد تا مردم از حیرت ضلالت و گمراهى بهسوى حقیقت نور هدایت شوند.
مجالس عزادارى امام حسین(ع) نیز همین رسالت را دارا هستند که در جهانىکه نظامهاى سرمایهدارى، با ترویج فرهنگ خویش دست و پاى انسانها را با غل و زنجیرِ شهوت و هواهاى نفسانى بسته است و سبب خلا معنویت در زندگى امروز انسان شده، مجالس حسینى باعث بیدارى و رهایى انسان از قید شهوتها گردد. آنچه در این مجالس رخ مىدهد، چیزى جز هدایتى همهجانبه که در کنار ابعاد سیاسى- اجتماعى موجب معنویت و جلادادن به روحهاى خسته مىشود، نیست.
ب) شناساندن انسان کامل
آنچه بیشتر در مجالس حسینى یاد مىشود اوصاف و صفات و اهداف قیام آنحضرت است. از اینرو مخاطب این مجالس در مىیابد که حسین انسان کامل و وارستهاى است که نه به سبب هواى نفس و یا از روى لهو و لعب، بلکه براى اصلاح امت و انسانیت، جان خود را در طبق اخلاص گذاشت. بدینسان یادآورى آنحضرت و یارانش سبب الگوسازى براى انسانهایى مىشود که سرگذشت او را مىشنوند.
اگر مجالس عزادارى بهصورت صحیح برگزار شود، سبب مىگردد که الگوهاى ناب از الگوهاى بىارزش شناخته شود و بهگونهاى موجب استحکام ارزشهاى الهى در جامعه گردد، بنابراین خاطرة امام و یاوران با وفایش تکرار تاریخ را متذکر مىشود و وفادارى و شناخت و الگو قرار دادن انسان کامل، پیامد این مجالس است.
ج) ایجاد معنویت در جامعه
یکى از مهمترین آثارى که بر برگزارى مجالس عزادارى مترتب است، این است که جامعه انسانى که در پى مشکلات خویش از معنویت و صفاى باطن دور گشته است، حال و هواى دیگرى بیابد و شیعیان در مدتى از زمان در جوى از معنویت و صفا قرار مىگیرند و سبب زندهسازى و احیاى دل و تقویت ترس و امید به رحمت الهى مىگردد تا در پى آنجامعه بهسوى اصلاح و سازندگى معنوى و مادى ناب به پیش رود. بنابراین آنان که بهدرستى و با خلوص نیت به عزادارى مىپردازند، پس از گذشت و تکرار این معنویات، شخصیتى خدایى پیدا مىکنند و بینش و معنویت آنان رشدى غیر قابل انکار، پیدا خواهد کرد.
ابعاد مختلف آثار عزادارى بر امام حسین(ع)
کنجکاوى جوانان و نوجوانان درباره برگزارى این مراسم و دریافتن آنان، دلیل برگزارى مراسم سوگوارى و در نتیجه رسیدن به اهداف امام حسین(ع) و شناخت شخصیت آنحضرت، بدون اراده، تأثیرى عمیق در دل خواهد گذاشت.
در نظر روانشناختى به انسان، خواهیم دید دو عامل عمده در رفتار آگاهانة ما مؤثرند:
1 - عامل شناخت و معرفت: وقتى انسان مطلبى را بفهمد و بپذیرد، قطعاً شناختدر رفتار او تأثیر بسزایى خواهد گذاشت و عملى ماندگار خواهد بود که مبتنى بر شناختحقیقى باشد.
2 - عامل احساسات و تمایلات: شاید عامل دیگرى که در رفتار ما بیشتر از شناخت تأثیر دارد، عامل انگیزه و به تعبیر دیگر احساسات، تمایلات، گرایشها و میلها باشد.
هرگاه رفتار انسانها را تحلیل مىکنیم در مىیابیم که عامل اصلىاى که در برانگیختن انسان نقش اساسى داشته است عامل انگیزه و تمایل و احساسات است. بعد از شناختِ حرکتِ سید الشهداء(ع) و نقش مهم آن در سعادت انسانها، متوجه مىشویمکه تنها شناخت، حرکتآفرین نیست، اما به یاد آوردن آن خاطره در مراسم سوگوارى ما را به پیمودن راه آنان و الگو قرار دادن آنان وا مىدارد.
براى روشن شدن اثر تجسمى که در جلسات عزادارى از کربلا و عاشورا مىشود، مناسب است به این نکته دقت کنیم: وقتى خداوند به موسى فرمان داد: (و واعدنا موسى ثلاثین لیلة) اراده و وعدة خدا این بود که موسى سىشب در کوه طور با خدا مناجات کند ولى دوباره با جملة (و اتممناها بعشر)، ده روز دیگر به آن افزوده شد. مردم از این ده روز خبر نداشتند و سامرى از این فرصت استفاده کرد و آن گوساله را ساخت و مردم را به پرستش آن دعوت کرد و گفت: (هذا الهکم و اله موسى) این خداى شما و موسى است، بسیارى از بنى اسرائیل به حرفهاى هارونگوش نکرده و در مقابل گوساله سجده نمودند. خداوند به موسى وحى کرد که در میان قومت چنین واقعهاى رخ داده است. بعد از گذشت ده روز موسى برگشت و تا دید مردم گوساله مىپرستند، عصبانى شد. بهگونهاىکه الواح را به کنارى پرتاب کرد: (و القى الالواح و اخذ برأس اخیه یجره الیه) الواح را به کنارى انداخت و سر برادرش -هارون - را گرفت و با عصبانیت بهسوى خود کشید و او را بازخواست کرد: چرا اجازه دادى مردم گمراه شوند؟»
ملاحظه مىکنیم که وقتى وحى آمد که اى موسى قومت گوسالهپرست شدهاند، آثار غصب در او ظاهر نشد، اما زمانى که بازگشت و دید که آنان گوساله مىپرستند، برآشفت و نتوانست تحمل نماید.
مراسم سوگوارى سبب گریستن و باعث تحریکِ احساسات مىشود، بهگونهاىکهدانستن و خواندن چنان اثرى ندارد. بنابراین تنها بحث و بررسى عالمانة واقعة عاشورا نمىتواند، نقش عزادارى را ایفا کند، بلکه باید در اجتماع صحنههایى بهوجود آید که احساسات مردم را تحریک نماید.
د) ایجاد وحدت
اگر مراسم پر شکوه حج، گردآورنده مسلمانان از فرقهها و ملل مختلف جهان است، مراسم عزادارى سبب مىشود که پیروان امام که از نژادهاى مختلف و با بینشهاى متفاوت هستند، یک دل شوند.
مجالس عزادارى همچون شبکهاى گسترده و کارآمد، کارکردى بىمانند در تقویت وحدت و انسجام دینى - و در کشورى مانند کشور ما- ملى دارد.
ه) عبرتگیرى
وقتى در یادآورى واقعة کربلا، ظلمها، انحرافات و منکرات آن روزگار تبیین مىشود، ذهن شنوندگان به جامعة خویش معطوف مىگردد و آنرا مورد توجه قرار مىدهد و با مقایسة عصر خود با آن روزگار در صدد برمىآید که اگر حکومتى حسینى دارد، در حفظ آن بکوشد و اگر حاکمى ظالم بر مَسند نشسته، در برابر آن بایستد.
مردم عزادار عبرت مىگیرند که اگر یارِ پیشواى خویش و تابع امر ولایت نباشند، چه بر سر جامعه و مبانى دینى خواهد آمد و درس آموزندة دیگر اینکه چگونه در مقابل باطل و فساد بایستند و از مبارزه با طاغوت نهراسند و بدانند آنچه باقى مىماند، حماسهاى در پرتو رنگ الهى است.
و) احیاى اهداف امام حسین در جوامع
حرکت در مسیر اصلاح امت اسلام و امر به معروف و نهى از منکر و مبارزه با ظلم و فساد در حاکمیت و برگرداندن آن به سیره و روش پیامبر و على، از یکسو و آمادگى ایثار و فداکارى در راه تحقق این آرمانها، از سوى دیگر، از آثار و اهداف مهم این عزادارىها در طول تاریخ بوده و خواهد بود.
تذکر
آنچه گفته شد و بسیار بیشتر هم قابل بیان در آثار این عزادارىهاست، منوط به هوشیارى در استفاده صحیح از این ظرفیت بىبدیل است و بدیهى است که در صورت بىتوجهى و عدم مقابله با آفات و آسیبهاى احتمالى، مىتواند بهجاى همه این برکات، زمینهاى براى انحراف و تخدیر و تضییع سرمایههاى اجتماعى و مذهبى فراهم سازد.
/م118