شعری نقش بسته بر ضریح امام حسین (ع)
کرْبَلا، لا زِلْتِ کَرْباً وَ بَلا ما لقی عندک آل المصطفى
کربلا پیوسته اندوه و بلا بودهای به دلیل مصیبتهایی که خاندان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم در نزد تو دیدند
کَمْ عَلى تُرْبِکِ لمّا صُرّعُوا من دم سال و من دمع جرى
چه بسیار بر خاک تو فرو افتادند و چه خونهایی که روان شد و چه اشکها که جاری شد
وضیوف لفلاة قفرة نزلوا فیها على غیر قرى
و مهمانانی که در آن بیابان خشک بدون پذیرایی فرود آمدند
لم یذوقوا المآء حتى اجتمعوا بحدى السیف على ورد الردى
آب را نچشیدند تا اینکه با دم تیز شمشیر بر چشمه هلاکت گرد آمدند
تکسف الشمس شموساً منهم لا تدانیها ضیاءً و علا
خورشید در برابر زیبایی آنها پنهان میشود، نمیتواند به آنها به دلیل نور و بزرگواری نزدیک شود
وَ وُجُوهاً کَالمَصابیحِ، فَمِنْ قَمَرٍ غابَ، وَنَجْمٍ قَدْ هَوَى
چهرههایی چون چراغ تابان بودند که برخی مانند ماه غروب کردند و برخی چون ستاره فرورفتند
و صریعا عالج الموت بلا شد لحیین و لا مد ردی
کشته شدهای که با مرگ دیدار کرد بدون این که محاسنش را ببندد و یا لباسش را بر تن کند (منظور آداب غسل و کفن)
مَیّتٌ تَبْکی لَهُ فَاطِمَة وابوها وعلى ذو العلى
در خون خفتهای که فاطمه و پدر فاطمه و هم علی بزرگوار برای او میگریند
یا رسول الله لو عاینتهم وهم ما بین قتلى وسبا
ای رسول خدا، اگر به آنها مینگریستی که برخی کشته شده بودند و برخی دیگر اسیر
لَرَأتْ عَیْنَاکَ مِنهُمْ مَنْظَراً للحَشَى شَجْواً، وَللعَینِ قَذَى
چشمانت از آنان منظرههایی میدید، که اندرون را سرشار از غصه و چشم را پر از خاشاک میکند
جزروا جزر الاضاحی نسله ثُمّ سَاقُوا أهلَهُ سَوْقَ الإمَا
نسل او را همچون قربانی سربریدند، سپس اهلش را مانند راندن کنیزان راندند
یا قَتیلاً قَوّضَ الدّهْرُ بِهِ عُمُدَ الدّینِ وَأعْلامَ الهُدَى
ای کشته شدهای که روزگار با کفر ستون و پرچمهای هدایت را تخریب کرده است
قتلوه بعد علم منهم انه خامس اصحاب الکسا
او را کشتند در حالی که میدانستند او پنجمین نفر اصحاب کسا است
لَوْ رَسُولُ اللَّهِ یَحْیَا بَعْدَهُ قعد الیوم علیه للعزا
اگر رسول خدا پس از وی زنده بود امروز به عزاداری او مینشست
غَسَلُوهُ بِدَمِ الطّعْنِ، وَمَا کَفّنُوهُ غَیرَ بَوْغَاءِ الثّرَى
با خون نیزه او را غسل دادند و او را کفنی نکردند به غیر از خاکهای نرم
جعل الله الذی نابکم سبب الوجد طویلا والبکا
خداوند آنچه به شما وارد شد را مایه حزن همیشگی و گریه قرار داد
لا أرَى حُزْنَکُمُ یُنسَى، وَلا رُزْءَکم یُسلى، وَإنْ طالَ المَدَى
اندوه شما فراموش نشدنی و مصیبت شما تسلیپذیر نیست، اگرچه از آن زمان بسیاری گذشته باشد
انتم الشافون من دآ العمى وَ غداً ساقُونَ مِنْ حوْضِ الرّوَا
شمایید که کور را شفا میدهید و فردای قیامت از حوض کوثر تشنگان را سیراب میکنید
نزل الدین علیکم بیتکم وتخطى الناس طرا وطوى
دین خدا در خانه شما نازل شد و مردم همه دنباله رو شما هستند
این عنکم للذی یبغى بکم ظل عدن دونها حر لظى
جایگاه کسی که از شما تخلف کند کجاست؟ سایه بهشتید شما و هرکس از آن خارج شد در آتشی وارد شود که زبانه میکشد