حشمت‌الله قنبری؛امام‌حسین(ع) دنبال برد ـ برد نبود

کد خبر: 21538
حشمت‌الله قنبری، استاد دانشگاه و کارشناس برجسته معارف اسلامی برخی مفاهیم و محتوای قیام عاشورا را تشریح و درباره تفاسیر انحرافی از این قیام اظهارنظر کرد.
وارث: شب اول محرم و در آستانه اقامه عزای سیدالشهدا امام حسین(ع)، حشمت‌الله قنبری، استاد دانشگاه و کارشناس برجسته معارف اسلامی برخی مفاهیم و محتوای قیام عاشورا را تشریح و درباره تفاسیر انحرافی از این قیام اظهارنظر کرد. دکتر قنبری شنبه‌شب در گفت‌وگوی خبری شبکه دوم سیما درباره دعوت امام حسین(ع) از عمر سعد در روز هشتم محرم گفت: امام حسین(ع) برای چه عمر بن سعد را در شب هشتم دعوت کرد؟ آیا می‌خواست پروتکل الحاقی به قیامش بدهد؟ آیا می‌خواست عمر بن سعد را قانع کند تا برود با نمایندگی حاکمیت طاغوت بنی‌امیه مفری برای برون‌رفت از این بن‌بست پیدا کند؟ تمام زوایای تاریخ کربلا را از زبان هر انسان معاندی که کتاب نوشته می‌بینید این مسائل نبوده است.
استاد دانشگاه تاکید کرد: حضرت سیدالشهدا(ع)، عمر بن سعد را برای این دعوت نکرد که با وی گفت‌وگو کند یا اینکه با وی به تفاهم برسد یا یک قاعده برد- برد را مدیریت کند بلکه حضرت سیدالشهدا(ع)، عمر بن سعد را دعوت کرد تا با او گفت‌وگو کند و تمام پیشینه وی را در پیش رویش قرار دهد و بعد با تمام قلب رحمانی خودش او را به طرف سعادت دعوت کند. کارشناس معارف اسلامی بیان داشت: آمدن عمر بن سعد هم در سرنوشت اثر نداشت و هیچ اتفاقی نمی‌افتاد اگر این نشست برگزار نمی‌شد اما آنچه به ظهور رسید در این گفت‌وگو این بود که اولاً این گفت‌وگو مذاکره نبود بلکه انذار بود و آن کسی که انذار می‌کند در موضع قدرت و اقتدار قرار گرفته است.
 
حشمت الله قنبری در پاسخ به سوال مجری درباره دلایل برخی تفسیر‌های غلط از قیام کربلا گفت: یک بخشی این است که دشمن بخواهد بد بفهمد چون از تلألؤ عاشورا خسارت می‌بیند لذا باید به آن خرافه اضافه کند چون اگر خورشید عاشورا تابان شود، پرده‌های کفر، گناه و شرک می‌افتد. وی گفت: برخی تفسیرها از سر ناآگاهی است البته گاهی اوقات این ناآگاهی جنس محبت به خود می‌گیرد یعنی خیال می‌کنند محبت زیاد به حسین بن علی(ع) نشان دادن رفتارهای ناهنجار است که البته اینها در ترازوی اهل بیت جایی ندارد، ضمن اینکه گاهی اوقات این تفسیرها از سر غفلت است و بدتر از آن این است که این مآل‌اندیشی گاهی اوقات به دلیل هیجان‌زدگی و تحت جو قرار گرفتن و مصلحت‌اندیشی‌هایی انجام می‌گیرد که مشخص نیست ریشه‌اش کجاست. استاد دانشگاه اظهار داشت: وارد حریم کربلا شدن و تکه‌ای از آن را برداشتن و به استخدام درآوردن برای جا انداختن یک مطلب، اشتباه فاحش است.
 
  حر با توبه معنا پیدا می‌کند
کارشناس معارف اسلامی با تاکید بر اینکه کربلا فرصت زندگی دادن برای کسی است که دنبال زندگی و حیات باشد، افزود: به طور مثال می‌توان به حر بن یزید ریاحی اشاره کرد؛ وقتی در مقام توبه‌کننده صحبت می‌شود همه افراد در درجه پایین‌تری از حر بن یزید ریاحی قرار می‌گیرند و حر معنای تواب می‌شود و شاید اگر ارتباط وحیانی بین زمین و آسمان برقرار بود بعید نبود برای  حر آیه بیاید. حشمت‌الله قنبری تصریح کرد: آن حری که ما می‌شناسیم به توبه‌اش معنا پیدا می‌کند، یعنی حر لیاقت برگشتن به جریان حق را پیدا کرد و خدا او را عفو کرد، ضمن اینکه سیدالشهدا واسطه او و خدا شد و بین آن همه جمعیت، حر بن یزید ریاحی بود که چشمش را باز کرد فهمید اشتباه کرده است، پس از آن به طرف حق برگشت و مورد تایید قرار گرفت. وی با بیان اینکه کربلا سند عزت و زندگی مومنانه در سایه شمشیر نیست بلکه کربلا هیهات منالذله است، تاکید کرد: هر جای زندگی ما، هر نسیمی از زبونی، وابستگی، تعلق و انفعال بیاید در اردوگاه حسین بن علی(ع) جایی ندارد چون جهان‌بینی نهضت عاشورا این است که اساساً در دنیا چیزی برای تحمل ذلت وجود ندارد.
 
   هیهات منالذله رمز بقای ماست
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه بنده معتقدم هیات منالذله کلمه عبور، رمز بقا و رمز عملیات ملت ما است، گفت: در همه صنف‌ها و گروه‌ها هستند افرادی که گمان می‌کنند ممکن است عزت از ناحیه غیر خدا حاصل شود اما دشمن تا ما را به ذلت نکشاند یک امتیاز هم به ما نخواهد داد، این وعده قرآن است. کارشناس معارف اسلامی در ادامه تصریح کرد: البته این به آن معنا نیست که ما مذاکره و گفت‌وگو نکنیم بلکه همه اینها در منطق ما جا دارد و با شجاعت پای آن هستیم و آنهایی که این مسؤولیت را دارند شاگردان مکتب عاشورا هستند اما هر جا نسیم تحمیل ذلت بود باید با قاطعیت به جنگ دشمن بروند چرا که دشمن غدار ضددین زمانی که بفهمد جریان دینی هویت حسینی دارد عقب‌نشینی خواهد کرد.
 
وی همچنین در تشریح عظمت مفاهیم کربلا گفت: کربلا یک حقیقت و پدیده نیست که شما به اعتبار دانش و آگاهی نسبت به سایر حوادث تاریخی به آن برسید. استاد دانشگاه با اشاره به اینکه حادثه حضرت سیدالشهدا همجنس تمام زندگی عترت طاهره است، افزود: علم و آگاهی غنی و عمیقی اطراف این حادثه بزرگ اتفاق افتاده است مثلاً در بین همه حوادث تاریخی حادثه‌ای به تلألؤ عاشورای 61 قابل رصد برای جامعه بشری نیست. کارشناس معارف اسلامی افزود: حوادث شگفت‌انگیزی مثل روز غدیر حضرت امیرالمومنین(ع) موجود است که جایگاه مبنایی و اصولی دارد که اگر مردم فهمیده بودند براساس خواست پیغمبر در غدیر می‌ماندند و به محرم نمی‌خوردند اما وقتی فهم درستی از غدیر به وجود نیامد خطا و انحراف در جامعه اسلامی شکل گرفت و مردم از کنار انحراف‌ها عبور کردند. دکترحشمت‌الله قنبری با بیان اینکه اگر مردم در غدیر می‌ماندند؛ بدون تردید نه ضرورتی برای وجود حماسه و نه شرایطی برای خلق فاجعه به‌وجود می‌آمد، گفت: اگر جامعه اسلامی و امت اسلامی بر مبنای قرآن، سنت و عترت طاهره حرکت نکنند انشقاق در آن به‌وجود می‌آید.
 
وی ادامه داد: در کربلا هیچ چیز متوسطی وجود ندارد. وی تاکید کرد: در کربلا در یک طرف فاجعه است و در طرف دیگر برای بشر در درجه اعلاء، حماسه وقوع یافته است، حماسه‌ای که در کیفیت و اثربخشی آن همتایی وجود ندارد. استاد دانشگاه افزود: در کربلا جای اصغر نیست بلکه در کربلا همه اکبر هستند. کارشناس معارف اسلامی با اشاره به اینکه اگر در کربلا امکان دلالت مردم به خواست خدا فراهم نمی‌شد راه توحید روی زمین برای همیشه بسته می‌شد، افزود: در کربلا حضور همه‌جانبه همه را با هم می‌بینیم به‌گونه‌ای که در خیمه‌گاه حسین بن علی(ع) هیچ چیزی را کم نمی‌بینیم یعنی اگر اهل سعادت از اول در این صحنه حضور داشتند با سعادت نیز حرکت کردند. دکتر قنبری اظهار داشت: هر نمونه‌ای را که بشر به آن به‌عنوان الگو نیاز داشته باشد در کربلا می‌بینیم. وی با اشاره به اینکه در روز عاشورا تمام موجودیت طاغوت با تمام ابعادش به چالش کشیده شد، خاطرنشان کرد: از سوی دیگر خواصی در جامعه وجود داشتند که از مفاخر اسلامی به حساب می‌آمدند. استاد دانشگاه گفت: افرادی که به تدین و تقوا معروف بودند بالاخره کارشان به جایی رسید که با رمز لااله‌الاالله سر از حجت خدا جدا کردند. کارشناس معارف اسلامی با اشاره به اینکه همه وجود حسین(ع) را می‌شناختند، افزود: اگر کسی هم حضرت امام حسین(ع) را نمی‌شناخت و در صحنه حاضر بود امام حسین(ع) کربلا را صحنه شناخت خود قرار دادند.
 
وی ادامه داد: حضرت سیدالشهدا را قطعه قطعه کردند، باید گفت چه ضرورتی داشت چنین امری را انجام دهند، مگر این مساله برای آنها ارزش افزوده داشت؟! استاد دانشگاه با بیان اینکه آنها اعتقادات دینی را غارت کردند، افزود: آنها ارزش‌های دینی را به‌غارت بردند به‌گونه‌ای که سر از حجت خدا جدا کردند و بعد از بازگشت احساس شرافت می‌کردند. کارشناس معارف اسلامی افزود: چه جریان تربیتی در جامعه وجود داشت که سر از حجت خدا جدا شود. حشمت‌الله قنبری بیان داشت: اگر معلوم نشود کربلا باید در چه جایگاهی قرار بگیرد ممکن است یک فاجعه‌ای را در سیمای دیگر به اهل توحید و اهل یکتاپرستی تحمیل کند لذا اصلاً این حرف که کربلا را نادان‌ها درست کردند، درست نیست بلکه «منحرفان کربلا را درست کردند»، کسانی که ارزش‌های تقلبی را جای ارزش‌های اساسی دینی در وجودشان نهادینه کردند. وی در ادامه افزود: این منحرفان، بینایی دل نداشتند و نکته اساسی این است که این مردمان که در صحنه کربلا حاضر شدند، بیشترشان از طریق مسلم بن عقیل با امام حسین(ع) بیعت کرده بودند و اینها کسانی بودند که با قصد قربت زندگی‌شان را فروختند مرکب و آذوقه فراهم کردند تا حین ورود امام حسین(ع) در رکاب وی بجنگند و می‌بینیم مسلم بن عقیل که فرمانده‌ای شجاع و با اقتدار و یک استراتژیست توانمند است، با همه ویژگی‌هایی که دارد رفتار مردم عراق طوری است که قانع می‌شود و از امام حسین(ع) دعوت می‌کند به عراق بیاید.
 
اگر امام حسین(ع) نامه‌های دعوت را از سوی مسلم بن عقیل نمی‌گرفت هرگز به مردم عراق اعتماد نمی‌کرد. استاد دانشگاه تصریح کرد: اما همین مردم چون بینایی دل و بصیرت نداشتند منتظر اباعبدالله بودند و دشمن که با برنامه بود عبیدالله را به جای امام حسین(ع) به آنها قالب کرد و دلیل این کار این است که آن افراد تابع یافته‌های سرشان بودند و کوتاه‌اندیش بودند و بعضی از آنها در موضع‌های بالا خود را میزان و مبنا قرار می‌دادند و به دنبال امام حق نبودند. یافته‌های سرشان آنها را مدیریت می‌کرد و بینایی دل یافته‌های سر را ویراستاری می‌کرد، همه مردم وقتی عبیدالله وارد قصر حکومتی شد فهمیدند وی امام حسین(ع) نیست. کارشناس معارف اسلامی با تاکید بر اینکه همین مردم در یک فاصله بسیار کوتاه با همان امکانات وارد کربلا شدند و مهم‌ترین فاجعه خلقت را درست کردند، گفت: چرا باید این اتفاق بیفتد، این «چرا» مهم است، زیرا باید خواص و اخص خواص جبهه باطل را بشناسیم و اینکه آن چیزی که باعث شد اینها به دامن این انحراف غلتان شوند، چه چیزی بود.

/ف.م214