دکتر قنبری : چه کنیم به طور طبیعی در دامن سعادت قرار بگیریم؟

کد خبر: 21788
مراسم عزاداری شب پنجم محرم با سخنرانی دکتر حشمت الله قنبری و مداحی حاج محمدرضا طاهری و کربلایی حسین طاهری در هیئت مکتب الزهرا سلام الله علیها برگزار شد.
وارث: مراسم عزاداری شب پنجم محرم در هیئت مکتب الزهرا سلام الله علیها با سخنرانی دکتر حشمت الله قنبری و مداحی حاج محمدرضا طاهری و کربلایی حسین طاهری برگزار شد.

در ادامه متن سخنان دکتر قنبری را می خوانید:


جنس بعضی از روایات به گونه ای است که انسان در برخورد با آنها غرق در شعف می شود. بشارت های بسیار ناب و زلال و امید بخش. خبری هست منصوب به رهبر عالی قدر اسلام که این خبر را به دو نوع نقل کرده اند یک جنس از روایات مثل روایتی که مرحوم کلینی در جلد 4 اصول کافی نقل کردند که این خبر را بدون واسطه از پیغمبر اکرم صل الله علیه و آله گفته اند و در بعضی از اخبار دیگر در قالب یک گفت و شنود نقل کرده اند که برمی گردد به روزها و ساعات پایانی عمر پیامبر صل الله علیه و آله، که من در بین این دو گفت و شنود را خدمت شما عرض می کنم. گویا پیامبر صل الله علیه و آله در حالت احتضار بوده اند وقتی که عزرائیل برای قبض روح ایشان آمد حضرات حسنین علیه السلام در کنار پیغمبر صل الله علیه و آله و گویا حضرت امام حسن علیه السلام روی سینۀ پیامبر صل الله علیه و آله بودند. وقتی که آثار قبض روح شروع شد روح الامین نازل شد، از ظاهر روایت به نظر می آید که سکرات جان دادن یک حالت استثنایی و خاصی را برای انسان محتضر درست می کند. لذا پیامبر صل الله علیه و آله سوال کردند جرئیل اگر در هنگام مردن من امت من دچار گناه شدند، تکلیف این گناهکاران چیست ؟ جبرئیل عرض کردند که یا رسول الله! اگر کسی یک سال قبل از اینکه از دنیا برود توبه بکند خداوند متعال او را می بخشد. اما بعد از شما اگر از امت شما کسی از دنیا رفت و یک سال قبل توبه کرد خداوند متعال او را می بخشد.

پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله فرمودند که یکسال خیلی زیاد است. به محض اینکه پیامبر صل الله علیه و آله فرمودند یکسال خیلی زیاد است خبر آوردند که اگر یک ماه قبل از اینکه بمیرد توبه کند خداوند متعال او را عفو می کند. پیامبر صل الله علیه و آله فرمودند که یک ماه زیاد است، جبرئیل دورباره خبر آورد اگر یک هفته قبل از اینکه بمیرد توبه کند خداوند او را عفو می کند. پیامبر صل الله علیه و آله مجدد عرضه داشتند که یک هفته خیلی زیاد است، جبرئیل گفت ای پیامبر! خداوند پیغام فرستاده است اگر یک روز قبل از اینکه بمیرد توبه کند خداوند متعال او را عفو می کند. پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمودند یک روز خیلی زیاد است، پیغام آمد که اگر همان موقع که درحال مرگ است توبه کند خداوند متعال او را می آمرزد. پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در اینجا تبسمی کردند. سوال کرد اگر امت من در همان حالت جان دادن از خوف عزرائیل توفیق اظهار توبه نداشتند چه؟ خبر آوردند که اگر به قلبش هم بگذرد قبول است. پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمودند اگر به دلش هم نگذشت چه؟ جبرئیل پاسخ داد او را به خودت محول می کنیم.

ممکن است همۀ این حالات برای یک نفر پیش بیاید، یعنی تا زمانی هم که با حضرت عزرائیل مواجه می شود توفیق توبه پیدا نکند. نکتۀ مهم تر این است که گناه این خاصیت را دارد که ابتدا شیرینی ها را در دل می کارد و بعد عامل خودش را گرفتار خودش می کند.

بنا نیست که ما به عنوان امت پیغمبر صل الله علیه و آله زحمت برای ایشان باشیم ما باید زینت پیامبر باشیم، هیچ جمعیت عاقلی در بین امر زینت بودن برای خاندان رسالت با اینکه آنها را بخواهد شفیع خود قرار دهد امر انتخاب برایش به وجود نمی آید.

در بقیۀ احوال و روایات وقتی شما نگاه می کنید می بینید که دستمایۀ اساسی توبه و بهرسیدن به هدایت ره مند شدن از شفاعت اولیاء خدا مراعات کردن اعمال است. گناه مانع دیدن می شود. انسانیت انسان اقتضا می کند که اگر قرار است بمیرد درست بمیرد. اگر پاکیزه زندگی بکنید به طور طبیعی در دامن سعادت قرار می گیرد.


شعر خوانده شده توسط حاج محمد رضا طاهری:

کاش سردیه زمستان بگذرد

تلخیه شبهای هجران بگذرد

دست ما کوتاه و خرما بر نخیل

وای اگر آن سبز دامان بگذرد

دیدنش در روضه خاک آلود رو

با همان زلف پریشان بگذرد

اشکهایم را ز چشمم می ربود

باد وقتی از خراسان بگذرد

می شود ای مرد صحرا گرد من

محملت از این بیابان بگذرد؟

کاش می مردیم در این چند شب

تا مگر شام غریبان بگذرد

می کشی از سینه وقتی یاحسین

کارم از چاک گریبان بگذرد

مادرت می آید امشب بازهم

از لبم تا یک حسن جان بگذرد

بسکه بر پای دلم حوصله زنجیر شده

طفلی از هول غم بی کسی ام پیر شده

نیزه بر پهلوی تو نیت قدقامت کرد

ای وضوی تو ز خون لحظۀ تکبیر شده

دیدم از خیمه به صورت به زمین افتادی

بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتادی

نکند باز عمو دست به خیرات زدی

همۀ دشت به سوی تو سرازیر شده

آب کردی جگرم آب مگر خواسته ایم

که سر و کار تو با اینهمه شمشیر شده

اینهمه فاصله ما بین نفس هات ز چیست؟

پنجۀ کیست که با موی تو درگیر شده

آمدم رو به سراشیبی گودال مرو

دو قدم مانده تحمل کن و از حال نرو

آمدم زخم کسی بر بدنت نگذارد

لشگری دست به ترکیب تنت نگذارد

آمدم سهم کسی از تو نخواهد ببرد

تیر بر بال کبوتر شدنت نگذارد

زینت دوش نبی سینۀ تو پا نخورد

زنده تا هست یتیم حسنت نگذارد

یوسف عمه به جان تو قسم هیچ کسی

دست حتی به پر پیرهنت نگذارد

گرچه این تیر به دست سر تو می آید

بازوی کوچک این سینه زنت نگذارد

دست من شکر خدا را که به کار آمده است

استخوان تاشده با پوست کنار آمده است

کلیک کنید

کلیک کنید

 /م.ق210