حجت الاسلام دارستانی: امام معصوم از اهل عالم بی نیاز است

کد خبر: 22980
مراسم عزاداری روز بیست و ششم محرم با سخنرانی حجت الاسلام دارستانی، قرائت زیارت عاشورا توسط حاج اکبر مهدوی و مداحی حاج علی مشکینی، حاج نریمان پناهی، حاج عبدالرضا هلالی، حاج ابراهیم رحیمی، حاج احد قدمی، کربلایی حسن حسین خانی، کربلایی حسین طاهری در تالار کلاسیک برگزار شد.

وارث: مراسم عزاداری روز بیست و ششم محرم با سخنرانی حجت الاسلام دارستانی، قرائت زیارت عاشورا توسط حاج اکبر مهدوی و مداحی حاج علی مشکینی، حاج نریمان پناهی، حاج عبدالرضا هلالی، حاج ابراهیم رحیمی، حاج احد قدمی، کربلایی حسن حسین خانی، کربلایی حسین طاهری در تالار کلاسیک برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام دارستانی را می خوانید: 

بعد از رحلت رسول خدا صلي‌الله عليه وآله سه امام بزرگوار امیرالمومنان علی علیه‌السلام و کریم اهل بیت علیه‌السلام و سیدالشهداء علیه‌السلام قریب 50 سال زحمت کشیدند تا سپاهی برای کربلا مهیا کردند. عموماً وقتی می گوییم سپاه، منظورمان همان 72 نفری است که روز عاشورا به شهادت رسیدند اما حقیقت این نیست! حقیقت دو سپاه است که این دو سپاه پابه پای هم آمدند. یکی تا غروب عاشورا و دیگری از غروب عاشورا تا شام بلا. نمیتوان گفت کدام سپاه مدیون دیگری است. هر دو قطراتی از کربلاست که در کنار هم کربلا می شوند. کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود. اما کربلا و موقعیتی که شهدای کربلا به وجود آوردند، زمینه ساز آن جهاد و حرکت زینب کبری سلام‌الله علیها شد. این 72 نفر تا غروب عاشورا باغیرت و وفا و بصیرت و قربانی شدنشان تربیت شده بودند و از غروب عاشورا 84 زن و بچه آماده برای حرکت بودند. سیدالشهداء علیه‌السلام هر دوسپاه را در شب عاشورا معاف کردند و فرمودند : همه بروید! حضرت به هر دو سپاه نیاز ندارد؛ امام معصوم اگر نیازمند باشد، دیگر قدیر مطلق نیست برای اهل عالم. او از اهل عالم بی نیاز است . حضرت به دو سپاه مرخصی دادند، هم 72 نفری که قربانی می شوند و هم 84 نفری که به اسارت گرفته می شوند. یکی یکی برخواسته و التماس کردند. یاد بگیریم ما باید التماس کنیم تا نوکر شویم.

در مسیر مکه به کربلا بودند، خبر آمد مسلم شهید شده است و سرش بر دروازه ی کوفه آویزان و بدنش در محله غسال ها. مسلم آینۀ تمام نمای سیدالشهداء علیه‌السلام است. نایب امام حسین علیه‌السلام است. امام حسین علیه‌السلام متحیر شدند که مسلم را به کوفه بفرستد و ابوالفضل عباس علیه‌السلام را در کربلا یا ابوالفضل عباس علیه‌السلام را به کوفه بفرستد و مسلم را به کربلا! مسلم جایگاه والایی دارد. خبر شهادت مسلم را به حضرت دادند آقا برادر های مسلم را صدا زدند و فرمودند بیایید، آمدند و آقا فرمود: شما قربانی ای دادید که تمام آل عقیل را تبرئه میکند. آنقدر قربانی سنگینی دادید که من اجازه میدهم به مدینه بروید و هر کس پرسید چرا حسین را رها کردید بگویید خودش دستور داد. گفتند: آقای ما، سرور و مولای ما سوالی می پرسیم جوابی دهید ما همه به مدینه باز خواهیم گشت، آقا فرمودند: بفرمایید. گفتند: اگر به مدینه باز گشتیم و کودکان و زنان مدینه از ما پرسیدند بزرگتان آقای شما ولی شما صاحب شما کجاست چه جوابی بدهیم؟ بگوییم اماممان را بین گرگ های گرسنه رها کردیم؟ آقا می خواهی تمام عمرمان زنان و کودکان مدینه ما را به تمسخر بگیرند؟ چه جوابی بدهیم؟ آقا سکوت کردند. یاران امام حسین علیه‌السلام که با صورت بر زمین می خوردند نگاهی به ایشان می کردند و میگفتند رضایت داری یا حسین علیه‌السلام ؟

یکی از یاران امام وهب نام داشت که ارمنی بود و به تازگی ازدواج کرده بود و بادیه نشین بودند. یک روز صبح همراه با همسرش بر سر زمین کشاورزی رفتند و به وی میگفت : مالک این زمین هستم و از کجا تا کجا ملک های من است. همسرش گفت: با این همه زمین چرا کشت نداری؟ گفت: آب نیست هر چقدر زمین ها را میکنیم به آب نمیرسیم خشکسالی است. غروب که به خانه برگشتند دیدند که یک قنات و چشمه ی آب جاری است. وهب رو به مادرش کرد و گفت: ما بارها این زمین را کندیم و آبی نداشته گفت: پسرم امروز کاروانی از اینجا گذشت مادر جان کاروانی دیدم همه ماه پاره یکی از دیگری زیباتر امروز زیباتر از مسیح دیدم سوار بر مرکب فرمود: وهب کجاست گفتم سر زمین رفته است فرمود: اینجا چیزی کم دارید؟ مادر گفت آب. آقا از بالای مرکب نیزه را رها کرد و نیزه بر زمین خورد و چشمه ای جوشید. وهب گفت: مادر هنگام رفتن پیغامی نداشتند؟ مادر گفت: هنگام حرکت فرمود سلام حسین علیه‌السلام را به وهب برسان. " اگر کس است، یک حرف بس است".

در ادامه این مراسم؛ ذاکرین اهل بیت علیه السلام حاج علی مشکینی، حاج نریمان پناهی، حاج عبدالرضا هلالی، حاج ابراهیم رحیمی، حاج احد قدمی، کربلایی حسن حسین خانی، کربلایی حسین طاهری به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.

بخش اول

بخش دوم

/ب.ط 211