حجت الاسلام ملکی: شب عاشورا همه شاد بودند، چون کوله بارها پر بود
وارث: مراسم عزاداری شب دوم ماه صفر با سخنرانی حجت الاسلام ملکی و مداحی کربلایی علی اصغر ژولیده در هیئت غریب مدینه برگزار شد.
![](/files/fa/news/1393/9/4/88092_900.jpg)
از آنهایی نباشیم که اگر از دنیا چیزی داشتیم سیر نشویم. شخصی نزد پیامبر صليالله عليه وآله آمد و گفت یا رسول الله ما فقیریم دعایی کن تا ثروتمند شویم حضرت فرمود: همین لقمه ای که می خوری و امکانات کمی که داری دو بز و هر روز صبح ظهر و عصر در کنار من هستی به همین قانع باش، اما قانع نشد وچند مرتبه در محضر پیامبر صليالله عليه وآله حاضر شد حضرت خسته شدند و بالاخره دعایی کردند، بزهایش بزغاله به دنیا آورد و تعدادشان زیاد شد به جایی رسید که دیگر نماز ظهر و عصر نمی آمد نماز صبح را با پیامبر می خواند سپس به چوپانی میرفت و شب می آمد. مدتی گذشت گله اش بزرگ شد و نماز مغرب را هم نمیخواند، بعد از مدتی نماز صبح هم قضا شد آنقدر ثروتمند شد تا اینکه از مدینه خارج شد و به بیابان رفت و چادر زد و فقط جمعه ها به نماز می رفت و دیگر نماز نمی خواند، آیه ای نازل شد: " خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ " که به پیامبر صليالله عليه وآله امر شد زکات و صدقۀ مالش را بگیر حضرت دو نفر را فرستادند تا امر خدا انجام شود رفتند و رفع تکلیف کردند و وی گفت: این پول زور و باج است که نمی دهم، در این میان یک تازه مسلمانی بود که 80 راس گوسفند داشت از او هم زکات و صدقۀ مالش را خواستند، گفتند برای 80 راس گوسفند باید دو راس از از گوسفندان ضعیف را بدهی او گفت: نه من چیزی را که به پیامبر صليالله عليه وآله می خواهم بدهم باید خوب باشددو قوچ فربه را جدا کرد و داد آنها در محضر پیامبر صليالله عليه وآله حاضر شدند و تکلیف انجام شده را توضیح دادند پیامبر صليالله عليه وآله فرمود : وای بر او، خبر به گوش مرد طماع رسید که پیامبر صليالله عليه وآله نفرینش کرده است و به سرعت خود را در محضر حضرت رساند و گفت: من اشتباه کردم بفرستید تا زکاتم را بدهم حضرت فرمود: دیگر گذشت. در زمان ابوبکر خواست زکاتش را بدهد ابوبکر گفت: چون پیامبر صليالله عليه وآله زکات را نگرفت من هم نمی گیرم تا اینکه در زمان عمر از دنیا رفت با ثروتی عظیم.
در قرآن داریم که بعضی از افراد با خدا عهد و پیمان می بندند خدایا اگر از فضلت به ما بدهی به فقرا کمک می کنیم و از بنده های شایسته ات می شویم ولی زمانی که خداوند از فضلش به آنها می دهد و ثروتمند می شوند نه تنها کمکی به فقرا نمی کنند بلکه از آیین خود برمی گردند و جز منافقین می شوند. شخصی که این گونه باشد جزئی از منافقین است و هر چقدر از اموال بدهند سیر نمی شوند و از نعمت هایی که خداوند داده شاکر نیستند ولی باز هم می خواهند و امر به معروف می کند ولی خود انجام نمی دهد، بنده های صالح را دوست دارد و از گناه کاران بدش می آید ولی خود از آنهاست از مرگ کراحت دارد، چون گناه کارند بسیار بسیار گناه کردند، شخصی که کوله بارش پر باشد از مرگ هراسی ندارد؛ شب عاشورا همه شاد بودند چون کوله بارها پر بود و ترسی نداشتند و به مرگ لبخند می زدند.
در ادامه این مراسم؛ ذاکر اهل بیت علیه السلام کربلایی علی اصغر ژولیده به روضه خوانی پرداخت.
/ب.ط 211