خاطره حاج علی آهی از آیت‌الله لواسانی و شعرخوانی‌ برای امام حسن(ع) در بقیع

کد خبر: 24485
حاج میرزا علی آهی پیرغلام و خاک‌خورده آستان خاندان عصمت وطهارت گفت: یک روز بقیع بودیم آیت‌الله لواسانی فرمودند: «آهی امروز برای امام‌حسن(ع) بخوان! گفتم آقا صدا ندارم.گفت «فردای قیامت هم آقا به تو می‌گوید، من کاری با تو ندارم!»
وارث: «حاج علی آهی» 86 سال سن دارد. او از 10 سالگی به مداحی پرداخته و در کنار آن به تحصیل اشتغال داشته است؛ اما به‌دلیل مشکلی که برای صدایش بوجود آمد به سرودن شعر و اصلاح مسائل عقیدتی اشعار مبادرت ورزید و در این خصوص نزد اساتیدی به تلمذ پرداخت. این استاد سالخورده سال‌های سال در این درگاه نوکری کرده و این را بزرگترین لطف و عنایت الهی به خودش و برترین افتخار زندگی‌اش می‌داند.

او در گفت وگو با خبرنگاران درباره زمانی که به مدینه منوره و زیارت قبور ائمه بقیع علیهم‌السلام  مشرف شده و نگاهش به قبور مطهر ائمه مظلوم بقیع افتاده است، گفت: بقیع که می‌رفتیم مصیبت امام صادق(ع)، امام حسن مجتبی(ع) و امام زین العابدین(ع) را می‌خواندم.

این شاعر و مداح پیشکسوت اهل بیت(ع) ادامه داد: یادم می‌آید یک روز صبح کنار قبور ائمه بقیع(ع) بودم در آن زمان مقابل قبر می‌توانستیم برویم نرده و آهن‌کشی نشده بود،  آیت‌الله لواسانی گفت: «آهی امروز برای امام‌حسن(ع) بخوان!» گفتم آقا صدا ندارم. گفت «فردای قیامت هم آقا به تو می‌گوید، من کاری با تو ندارم!» من در آنجا یک شعری راجع به امام‌حسن‌مجتبی(ع) خواندم که مطلعش این بود:

تا که امر ازلی آب و گلم را بسرشت
در دلم بذر ولای علی و آلش کشت ...

حاج علی آهی افزود:  این شعر را طبق تاریخ ولادت امام حسن مجتبی(ع) گفتم که شعر بلندی است و به مدح آن حضرت می‌پردازد.

بخش از فیلم گفت‌وگو با حاج علی آهی را در زیر ببینید:


دریافت فایل

/ف.م214