پادکست ترکیببند منتشرنشده احمد بابایی در مدح و مرثیه امام رضا(ع)
بابایی معتقد است مقاومتی بیوجه، غیرهنری و البته سیاسیای در برابر جریان اخیر شعر آئینی صورت میگیرد که با هیچ مبنای علمی و هنری نمیتوان آن را توجیه کرد. او صراحتا میگوید:
«به نظر اشتباه فاحشی است که در تحلیل مسائل مبتلابه جریان نوین شعر آئینی، بنای تحلیل ما «قالب» باشد! این به نظرم تحلیل را به شدت ناقص خواهد کرد. قائلم که اصالتاً باید جدی شدن جریانات شعر آئینی (تا آنجا که بتوان ادعای ظهور یک سبک ادبی داشت) را با جدی شدن موضوعات، متناسب دانست. به عبارتی ما باید برای تحلیل جریان نو شعر آئینی به جای اصالت دادن به «قالب» متوجه محوریت «موضوعات» باشیم. زیرشاخههای شعر آئینی دیگر مثل سابق نیست. نگاه کنید: شعر پندی، اخلاقی، مناجاتی، حدیث نفس، شعر عاشورایی (با دهها زیر شاخه موضوعی)، شعر علوی و تبرایی و مهدوی و فاطمی و عدالتگرا و موعودگرا و ... یا تقسیمبندیهایی که از جهت مخاطب اشعار وجود دارد: شعرهای جشنوارهای و هیئتی و ملی-مردمی و... با توجه به شئون علمی تحقق یک دوره ادبی و خلق یک سبک تازه و طرز نو، معتقدم که جریان نوین شعر آئینی و مذهبی، هم در قالب و هم در فرم سخت افزاری و هم در موضوعات و مفاهیم و روح ادبی و ظرفیتهای نرم افزاری و... دچار تنگ چشمی بیماری در فضاهای متحجر و فسیل شده است و باید دانست که این مقاومت در برابر شعر آئینی، از جنس ادبیات نیست. غالباً سیاسی یا غیردینی و گاهی از سر منفعتطلبی مالی است».
با اینحال بابایی و دوستان شاعرش همچنان به اهمیت، قوت و تاثیرگذاری کار هنری و ادبی اعتقاد دارند و با قاطعیت در راه خلق آثار کیفی گام برمیدارند؛ تا جایی که امروز او به یکی از چهرههای شناخته شده و تاثیرگذار جریان اخیر شعر آئینی تبدیل شده است؛ زبان ادبی شیوا، مدحمحور، باریکبینی در بیان، تسلط بر تاریخ زندگی ائمه اطهار(ع) و بیان هنری و بدیع دقایق زندگی آن بزرگواران، خلق بازیهای نو زبانی و... از ویژگیهای قابل تشخیص اشعار او است. بابایی معتقد است:
«امروزه شعر آئینی، اراده به تغییر فضاهای کهنه و مندرس قالبها و فرمهای قدیمی را دارد».
این شاعر توانای آئینی در روز شهادت امام رضا(ع) بخشی از ترکیببند بلندش را که در مدح و مرثیه آن حضرت سروده شده، برای انتشار به خبرگزاری ها سپرده که چند بیت از آن را برای نخستین بار در اینجا میخوانید و میتوانید صوت آن را هم در ذیل گوش دهید:
دریایی از بغل شدهای بر رسوبها / بد را چه نسبتی ست به آغوش خوبها
عبد توییم و از تو جدامان نمیکند / اکراهها، اباحهگریها وجوبها
پر میشود حریم تو چون از غریبها / دلگیر میشود حرم تو غروبها
/ف.م214