چرا صلوات و سلام بر امام حسین(ع) " کُلَّمَا ذُکِرَ وَ کُلَّمَا لَمْ یُذْکَرْ " است؟
بااستناد به کتاب "راه روشن " ترجمه "المحجه البیضاء " وکتاب" دعا و نیایش " نشر موسسه قدیم الاحسان بهمراه برخی نقطه نظرات استاد حاج منصور ارضی
وارث: چگونه میشود بدون ذکر درود بر امام حسین علیه السلام بر او درود فرستاد؟
با خواندن صلوات مخصوص امام حسین علیه السلام و رسیدن به این فراز " صَلِّ عَلَى سَیِّدِی وَ مَوْلایَ کُلَّمَا ذُکِرَ وَ کُلَّمَا لَمْ یُذْکَرْ" و توجه به منبع آن شاید برای هر کس این سوال پیش بیاید چگونه بر امام حسین درود فرستاده میشود بدون آنکه ذکری از او شود و یا نشود؟ جالبتر اینکه در فرازی دیگر از همین صلوات مخصوص به این موضوع اشاره دوباره میشود " صَلِّ عَلَیْهِ کُلَّمَا ذُکِرَ السَّلاَمُ وَ کُلَّمَا لَمْ یُذْکَرْ " و این تکرار دوباره باعث انگیزه و طرح سوال بالا شد مگر میشود بدون ذکر صلوات یا سلام نام امام حسین علیه السلام بر ایشان صلوات و سلام فرستاد ؟
برای این سوال میتوان جوابها و معانی مختلفی متصور شد همان طور که محققین و مفسرین و علمای دینی هم همین کار را انجام داده اند ، اما این بار بر مبنای یکی از کتب تازه نشر شده تخصصی مداحی موسسه قدیم الاحسان و نظر خود حاج منصور ارضی به آن جواب داده میشود .
برای درک بهتر و صحیح سوال ابتدا باید به سراغ معنای لغوی " ذکر " رفت سپس به بررسی معنای اصطلاحی " ذکر " در قرآن و روایات پرداخت و در انتها رابطه این لفظ را با سلام و صلوات خدا بررسی کرد.در اینجا اشاره ای کوتاه به درس دوازدهم کتاب دعا و نیایش از مجموعه کتابهای تخصصی آموزش مداحی میشود که توسط موسسه قدیم الاحسان گرد آوری ، تنظیم و نشر گردیده است.
آشنایی با معنای لغوی ذکر
" ذکر" مطلق یاد کردن است خواه با زبان باشد یا با قلب و هردو آنها نیز خواه پس از نسیان باشد خواه پس از ادامه یاد آوری.
این معنا را میتوان روح معنای ذکر دانست چنانچه در کتاب "التحقیق فی الکلمات" آمده است:
اصل واحد، در ماده ذکر عبارت است از تذکر و به یاد آوردی در مقابل غفلت و نسیان واین اعم است از اینکه قلبی باشد یا لسانی .
ذکر در اصطلاح (مصادیق و کاربردهای )
با توجه به آیات مختلف قرآن که در آن بحث " ذکر " مطرح شده میتوان به اشاره کتاب "التحقیق فی الکلمات" اعتماد کرد و به دسته بندی مصادیق و کاردبردهای اصطلاح ذکر در 6 گروه پرداخت :
1 ) شرف :
" وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَّکَ وَلِقَوْمِکَ " (زخرف آیه 43 )
قرآن سبب شرافت و بلند آوازه شدن تو و قوم تو ست .
2 ) عبرت :
" هُدًى وَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ " (غافر54 )
و کتاب آنها برای هدایت ، عبرت و پمد آموزی خردمندان است .
3 ) تذکر :
" لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْرًا " ( طه 113 )
باشد که تقوا پیشه سازند و یا برای آنها پندی پدید آورند
4 ) کتابهای آسمانی ( وحی ) :
" إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ " ( حجر 15 )
هماناما ذکر را نازل کردیم و همانا خود ما نیز حافظ آن هستیم .
5 ) به بدی یاد کردن :
" قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى یَذْکُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ " ( انبیاء 59 )
گفتند شنیدیم جوانی را که از آنها (بتها ) به بدی یاد میکرده و نامش ابراهیم بود
6 ) آموختن :
" خُذُواْ مَا آتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ وَاذْکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ " ( بقره 63 )
احکام تورات را با عقیده محکم بیرون کنید و ان را در نظر بگیرید
بعضی از اُدبا در این آیه " اذکروا " به معنای " ادرسو " به معنای بیا موز آورده اند
علاوه بر موارد مذکور مصادیق دیگری نیز در قرآن میتوان یافت که ذکر به آنها اطلاق شده است ( میتوان به مقاله "معانی بیستگانه ذکر در قرآن " مجله بشارت نیمه اول 88 مراجعه کرد ).
با توجه به مثالهایی که بیان کردیم روشن است که مراد از " ذکر " یادآوری است زیرا در معانی "عبرت" و "تذکر" یادآوری نهفته است ، حتی آنجا که مقصود ازذکر "شرف" بود باز هم در واقع نوعی اشاره به "یادآوری به شرافت شما به چیست؟" دارد ؛حتی اگر "ذکر" را تعبیر به "پیامبر" ، "کتب الهی" و "وحی" میکنیم به دلیل توجه دادن و یادآوری دائمی به سوی خدا است.
در واقع گذشته از معنی لفظی حقیقت ذکر توجه قلبی انسان به ساحت قدس الهی است توجهی کامل و درونی به ذات بی مثال خداوند، در واقع اصل "ذکر" ذکر قلبی است نه زبانی! به این مطلب علامه مجلسی در بحارالانوار جلد9صفحه158 اشاره کرده اند که مختصراً بیان شد.
رابطه ذکر و سلام و صلوات
حاج منصور ارضی دراین رابطه بااشاره به آیه " إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ..." (56 احزاب )فرمودند:؛" وقتی ما بندگان باظرفیتی محدود متذکر صلوات و سلام بر یکی از ائمه معصومین از جمله امام حسین علیه السلام میشویم در واقع خود را همراه جریانی دائمی و الهی مینماییم که هیچگاه نمیتواند به آن اندازه که خدا تعیین کرده و یا قدر و منزلت حقیقی ائمه ذکر صلوات و سلام داشته باشد. "
در کتاب " راه روشن " ترجمه کتاب " الْمُحجَّهُ الْبَیْضاء فی تَهْذیبِ الْإحیاء " در باب اذکار و ادعیه ( ج 2 ص 372 ) به نقل از امیرالمومنین روایتی وارد شده که ذیل آن حضرت میفرمایند هیچ چیزی نیست مگر اینکه برای آن حد و نهایتی است جز "ذکر" که نهایت ندارد و این مطلب را در شرح آیههای 41 و 42 سوره احزاب آورده اند " یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا " بیان میفرمایند ؛ در این آیه خداوند برای "ذکر" حد و اندازه ای مقرّر نکرده است .
در همین کتاب در جلد2 صفحه 369 نکته ای را از ابن عباس در مورد " لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ " ( عنکبوت 45 ) بیانی وارد شده است ابن عباس میگوید : این کلام دو وجه دارد یکی آنکه ذکر حق تعالی نسبت به شما بزرگتر (وصف ناپذیر ) از ذکر شما نسبت به اوست ، دیگر آنکه ذکر خداوند برتر از هر عبادت دیگری است .
در پایان تنها مطلبی که باید به آن اشاره شود رابطه ذکر خداوند و ذکر ائمه میباشد ، ذکر و یاد الهی تا حدی در فرهنگ اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است که توصیههای نسبت به ذکر و تداوم آن فقط محدود به بُعد فردی نمیباشد بلکه توصیه شده زندگی اجتماعی انسان خالی از آن نباشد فلذا امام صادق علیه السلام در حدیثی در صفحه 467 جلد 72 بحار الانوار میفرمایند :
«جمع نمیشوند مردم در مجلسی که ذکر خدا و ما در آن برده شود مگر اینکه آن مجلس در روز قیامت بر ایشان تبدیل به حسنات میشود و سپس فرمودند:
" إِنَّ ذِکْرَنَا مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ إِنَّا إِذَا ذُکِرْنَا ذُکِرَ اللَّهُ وَ إِذَا ذُکِرَ عَدُوُّنَا ذُکِرَ الشَّیْطَانُ "
هر کس ما را یاد کرد خداوند را یاد کرد و هرکس دشمن ما را یاد کرد شیطان را یاد کرد.»
امام صادق علیه السلام به شیعیان میآموزند که مجلس اهل بیت مجلس ذکر الله است و ذکر و یاد آن بزرگواران نیز ذکر خداوند است چنانچه در مورد آیه :
" وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا " ( اعراف 180 )
{ خدا را نامهای نیکویی است به آنها خدا را بخوانید }
" وَاللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى الَّذِی لَا یُقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا " ( تفسیر صافی جلد صفحه255 )
«قسم به خداوند که اسماء حسنای الهی ما هستیم که هیچ طاعتی بدون معرفت نسبت به ما انجام نمیپذیرد.»
بر این اساس باید توسعه ای در مفهوم ذکر صورت بخشیم و هر گاه بحث ذکر میشود بدانیم ذکر اهل بیت و یاد آنها در واقع ذکر الهی است ، پس مجلس ذکر اهل بیت مجلس ذکر خداوند و اسماء حسنای اوست و سلام و درود ما به اندازه معرفت و شناخت ماست.
منبع: قدیم الاحسان
/ف.م214