تو را به صاحب الزمان با من ارفاق کن!
یکى از آقایان اهل علم در قم بسیار مقدس بود و در ایام تابستان نزد یکى از اساتید اخلاق در همدان مى رفت. بسیار جوان مذهبى بود. چند دفعه ایشان از بنده حلالیت طلبید و گفت
وارث: مرحوم آیت الله عبدالکریم حق شناس (ره): یکى از آقایان اهل علم در قم بسیار مقدس بود و در ایام تابستان نزد یکى از اساتید اخلاق در همدان مى رفت. بسیار جوان مذهبى بود. چند دفعه ایشان از بنده حلالیت طلبید و گفت: اولًا من یک قِران به شما بدهکارم و یکقدرى سستى کردم از اینکه حلالیت بطلبم در ثانى، چون حق استادى به گردن من دارى، یک روز وقتى آمدى از اینجا بروى، من دیر بلند شدم و مى ترسم که احترام استاد را به جا نیاورده باشم و مسئول باشم.
یکى از دهلیزهاى قلب ایشان گشاد شده بود و دکتر بیمارى ایشان را صعب العلاج یا لاعلاج تشخیص داده و گفته بود که بیشتر از شش ماه دیگر زنده نخواهد بود. پدرش نقل مى کرد که هنگام جان دادن همینطور که دستش در دست من بود، گفت: آقاجان! ملک الموت آمد. و بعد گفت: اى رُسُلِ پروردگار (چون بیشتر به صاحب الزمان قسم مىخورد) تو را به صاحب الزمان با من ارفاق کنید!
اینها مربوط به زمان خاصى نیست؛ انسان باید همیشه در حال مراقبه باشد.
منبع: روضه نیوز
/س.ب215