گناهی که نابود کننده روابط اجتماعی است
«تهمت» از ریشه وهم، بهمعنای اظهار گمان بدی است که به دل انسان راه یافته است بنابراین سرچشمه آن سوءظن است و بهعبارتی هرگاه کسی از رفتار، گفتار یا حالات دیگران برداشت بدی داشته باشد ولی این برداشت، فقط در درونش پنهان بماند و آشکار نشود به سوءظمن مبتلا شده است؛ ولی اگر برداشت ناشایستش را اظهار کرد به رفتار او تهمت گفته میشود؛ پس تفاوت سوءظن و تهمت در آشکار کردن گمانی است که از رفتار دیگری برداشت شده است.
تهمت آفت اخـلاقی و اجتماعی و سلاح برندهای است که دشمنان حق و تجاوزگران به حریم انسانیت در طول تاریخ و خاصه در راستای تاریخ ادیان الهی علیه پیامبران و امامان معصوم(ع) و طـلایهداران هدایت بشریت آنرا بارها بهکار گرفته و با این حربه تاکنون ضربههای کوبندهای هم بر پیکره انسانیت وارد آوردهاند.
یکی از گناهانی که باعث میشود انسان دیگر در گناهان دریده شود، تهمت است. تهمت ایمان را از بین میبرد. وقتی ایمان از بین رفت دیگر هر چه معجزه هم بیاوری، باورش نمیشود. تهمت، تبعات و پیامدهایی دارد. یکی این است که اعتماد بین انسانها را از بین میبرد و جامعه، جامعه ناامنی میشود.
از دیدگاه علمای اخلاق، تهمت و افترا از غیبت هم بدتر است؛ زیرا غیبت اظهار عیب واقعی یک شخص برای دیگران است؛ اما در تهمت، عیبی را که در واقع، شخص متهم ندارد، به او نسبت میدهند.
روشن است که اگر چنین کاری در جامعه رایج شود، امنیت و آبروی افراد تهدید میشود. در اجتماعی که افراد آن، به خود حق بدهند که به دیگران تهمت بزنند و نسبتهای دروغ و ناروا به آنان بدهند، اعضای آن، احساس امنیت و آرامش نمیکنند، پیوسته در اضطراب بهسر میبرند، نسبت به هم احساس بدبینی میکنند و با این وضع، جامعه رو به ویرانی مینهد.
چنین افرادی نمیتوانند با هم مهربان باشند و نمیتوانند همکاری، همیاری و همزیستیِ خوبی داشته باشند و در راه تحقق اهداف اسلام با هم تلاش کنند.
تهمت از نگاه قرآن
تهمت زدن از زشتترین کارهایى است که اسلام آن را به شدت محکوم کرده است، آیات قرآن و روایات متعددی درباره این موضوع وارد شده است.
خداوند متعال در سوره نساء آیه 112 میفرماید: «وَمَن یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا؛ و هر کس خطا یا گناهى مرتکب شود سپس آن را به بىگناهى نسبت دهد قطعا بهتان و گناه آشکارى بر دوش کشیده است».
همچنین، در آیات 23 و 24 سوره مبارکه نور در این رابطه امده است: «إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(23) یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛ بىگمان کسانىکه به زنان پاکدامن بىخبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا مىدهند در دنیا و آخرت لعنت شدهاند و براى آنها عذابى سخت خواهد بود (۲۳)در روزى که زبان و دستها و پاهایشان بر ضد آنان براى آنچه انجام مىدادند شهادت مىدهند».
در آیه 58 سوره احزاب نیز خداوند متعال در این رابطه میفرماید: «وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا؛ و کسانىکه مردان و زنان مؤمن را بىآنکه مرتکب [عمل زشتى] شده باشند آزار مىرسانند قطعاً تهمت و گناهى آشکار به گردن گرفتهاند».
در آیه 12 سوره نور آمده است: «لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ؛ چرا هنگامىکه آن [بهتان] را شنیدید مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند این بهتانى آشکار است» در این آیه، جمله «چرا گمان خیر به خودشان نبردند»ت عبیر بسیار لطیفی است و اشاره دارد به اینکه مؤمنان باید همه اعضای جامعه خود را، که افراد مؤمنند، یکی بدانند و همگان را از خود حساب کنند و هرچه را که درباره خود نمیپسندند، درباره آنان هم نپسندند؛ زیرا گمان بد بردن درباره دیگر مؤمنان را گمان بد درباره خودشان بر شمرده است.
پس مؤمن همانطور که وضع خودش برای خودش روشن است، به خود گمان بد نمیبرد و از حیثیت و آبروی خویش به سختی دفاع میکند، باید به مؤمنان دیگر نیز گمان بد نبرد و از حیثیت ایشان به سختی دفاع کند. بنابراین، نخستین وظیفه مؤمن در برابر چنین جریانی آن است که آنرا تکذیب کند و با قاطعیت بگوید که این یک تهمت و افترای آشکار است.دومین وظیفه او این است که به گسترش آن دامن نزند و شایعه پراکنی نکند و بداند که این کار گناه سنگینی است.
تهمت از نگاه روایات
امام صادق(ع) نیز حرمت مؤمن را بالاتر از کعبه دانسته و تهمت به مؤمن را سبب از بین رفتن ایمان و از بین رفتن حرمتها میداند و میفرماید: «حرمت مؤمن از کعبه عظیمتر است» همچنین در حدیثی فرموده است: «آنگاه که مؤمن به برادرش تهمت زند ایمان در دل او ذوب میشود؛ همانگونه که نمک در آب ناپدید میشود».
امام علی(ع) در خطبه 41 نهجالبلاغه در این رابطه فرموده است: «ای مردم آن کس که از برادرش اطمینان و استقامت در دین و درستی راه و رسم را مشاهده کند باید به سخنانی که این و آن درباره او میگویند گوش فرا ندهد آگاه باشید گاهی تیرانداز تیرش به خطا میرود و حدس و گمان مردم گاهی نادرست است سخن باطل فراوان گفته میشود ولی سخنهای باطل نابود خواهد شد و خداوند شنوا و گواه است بدانید بین حق و باطل بیش از چهار انگشت فاصله نیست».
همچنین، امام جعفرصادق(ع) در این رابطه فرموده است: «مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ فِی دِینِهِ فَلَا حُرْمَةَ بَیْنَهُم؛ آن کسیکه به برادر دینی خودش تهمت بزند، دیگر حرمتی بین آن دو باقی نمیماند».
همچنین، امام زینالعابدین(ع) میفرمایند: «مَنْ رَمَى النَّاسَ بِمَا فِیهِمْ رَمَوْهُ بِمَا لَیْسَ فِیهِ؛ هر کس به مردم عیبی را نسبت دهد و تهمت بزند، مردم به او عیبی را که ندارد نسبت میدهند».
پیامبر اکرم(ص) نیز در این رابطه فرموده است: «مَنْ بَهَتَ مُۆْمِناً أَوْ مُۆْمِنَةً أَوْ قَالَ فِیهِ مَا لَیْسَ فِیهِ أَقَامَهُ اللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى تَلٍّ مِنْ نَارٍ حَتَّى یَخْرُجَ مِمَّا قَالَهُ فِیهِ؛ هر کس به مرد یا زن مومنهای تهمت بزند یا درباره او چیزی بگوید که او مبرّا از آن است(اولیاء الهی میگویند حتی اگر فرض هم کردی، تا یقین حاصل نشود نباید بگویی) عزّوجلّ او را در روز رستاخیز بر تلّی از آتش قرار میدهد تا اینکه از حرف خود درباره آن شخص برگردد.
حضرت موسی بنعمران(ع) میفرماید: «شیطان بهصورت انسان آمد و گفت: موسی! من اگر بخواهم جامعهای را ناامن کنم، در آن جامعه تهمت را زیاد میکنم و برای اینکه بخواهم تهمت را در جامعه زیاد کنم، بستر غبیت را فراهم میکنم چراکه اگر جامعهای به غیبت دچار شد به تهمت دچار میشود».
امام علی(ع) نیز در این رابطه میفرمایند: «البُهتانُ عَلی البَری اَعظَمُ مِنَ السَّماء؛ تهمت زدن به آدم بیگناه بزرگتر از آسمانهاست « و نیز فرموده است «کسیکه خود را در معرض تهمت قرار دهد، نباید کسی را که به او بد گمان میشود ملامت و نکوهش کند».
امام صادق(ع) نیز فرموده است: «کسیکه به موضعی از مواضع تهمت برود و متهم شود نباید جز خودش را ملامت کند» و نیز امام علی(ع) در وصیت به فرزندش امام مجتبی (ع) فرمود «از محل تهمت بر حذر باش و دوری کن، همچنین از مجلسی که به آن گمان بد برده میشود».
/س.ب215