مراسم جشن میلاد حضرت محمد(ص) و امام صادق(ع) در هیئت محبان الصادق(ع) برگزار شد +گزارش تصویری
وارث: مراسم جشن میلاد حضرت محمد صلوات الله علیه و امام صادق علیه السلام با سخنرانی حاج رضا الهی و مداحی حاج رضا پور احمد و دیگر ذاکرین اهل بیت علیه السلام در هیئت محبان الصادق علیه السلام برگزار شد.
در ادامه متن سخنان آقای الهی را می خوانید:
روایت داریم که یک روز پیامبر اکرم صلوات الله علیه روی دوش سلمان زد و فرمودند: "طوبی لک یا سلمان و قومک" خوشبحال تو و قوم تو ای سلمان، اینها برادران من هستند. اصحابی که نشسته بودند از پیغمبر صلوات الله علیه پرسیدند ک یا رسول الله آیا ما از برادران شما نیستیم؟ پیامبر صلوات الله علیه فرمودند: " أنتم اصحابی" شماها صحابۀ من هستید، من را می بینید و من هم شما را می بینم اما برادران من کسانی هستند که من را ندیده اند و فرزندان من را هم ندیده اند، نماز آنها نماز است، روزۀ آنها روزه است همۀ اعمال آنها در درجۀ بالایی است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: خوشا به حال یک نمازگزار در داخل یک اتاق، تمام اشیاء آن اتاق خدا را حمد و ثنا می دهند و می گویند خدایا ممنون تو هستیم که ما را در جایی قرار دادی که یک نمازخوان در آن است. ببینید که انوار یک نماز چقدر تشعشعات دارد که هرآنچه که در داخل یک اتاق است تسبیح خدا را می گوید، همۀ آنچه که در عالم است " يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ " هرآنچه که در عالم هستی است همه تسبیح خدا را می گویند الا بشر!
همۀ عالم دارند به خداوند نزدیک می شوند، خدا میوه ها را خلق کرده است که من و شما آن را بخوریم اول خوردن بسم الله بگوییم و در پایان بگوییم الحمدلله، این کار باعث می شود که این میوه من و شما را دعا بکند و ما به خدا نزدیک می شویم. اما میوه و لقمه ای که من و شما می خوریم اگر بسم الله و الحمدلله نگوییم، این نعمت های خدا را ضایع کرده ایم، فلذا من و شما را نفرین میکنند. اینکه ما می گوییم چرا این دعا ها و نمازهای ما بالا نمی رود به این دلیل است که آموزه های دینی مان ضعیف است.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه تقریبا سه ساله بودند که، حلیمه دایۀ ایشان صبح ها به چوپانی می رفتند و غروب ها می آمدند، پیغمبر اکرم صلوات الله علیه اینها را نمی دیدند، یک روز به مادرشان فرمودند که من تنها هستم، میشود یک بار با اینها بروم؟ قرار شد که فردا حضرت محمد صلوات الله علیه با اینها برود، صبح مادر ایشان موهای او را شانه زدند و سرمه به چشمان مبارکشان کشیدند و سنگ یمانی را هم بر گردن پیامبر صلوات الله علیه انداختند، پیامبر صلوات الله علیه بلافاصله سنگ یمانی را از گردن خود درآورد، مادر حضرت از او پرسیدند که چرا این کار را کردی؟ حضرت محمد صلوات الله علیه در پاسخ جملۀ عجیبی فرمودند، فرمود که مادر جان آن کسی که من را خلق کرده است خودش مراقب من است. یعنی پیامبر صلوات الله علیه از ابتدا با کفر و شرک و انحراف مبارزه می کردند، این برای ما درسی است که بدانیم هرجا انحرافی به وجود بیاید باید مقابل آن بایستیم.
پیامبر اکرم صلوات الله علیه هنگامی که متولد شدند اتفاقات عجیبی رخ داد، امام صادق علیه السلام می فرمایند که ابلیس و اعوان او قبل از ولادت حضرت عیسی علیه السلام به هفت طبقۀ آسمان اجازۀ ورود و خروج داشتند. هنگامی که حضرت عیسی علیه السلام متولد شدند سه تا از این درب ها برای آنها بسته شد. شب ولادت پیغمبراکرم صلوات الله علیه دیدند که اتفاقات عظیمی در حال افتادن است، ابلیس بلافاصله دستور داد همۀ شیاطین جمع شوند و گفت که در عالم بگردید، از طبقۀ اول تا چهارم را بگردید و روی زمین را هم بگردید ببینید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ هنگامی که اعوان ابلیس بازگشتند گفتند که ما هیچ خبری دریافت نکردیم، و ضمناً رفتن در آسمان هم بر ما قطع شده است و فقط می توانیم بر روی زمین باشیم. ابلیس خودش می رود تا ببیند که چه اتفاقی افتاده است که ناگهان حضرت جبرئیل نازل می شود و میگوید پیامبر آخرالزمان ظهور پیدا کرده است و متولد شده است، ابلیس سوال می کند که آیا من می توانم بر او تسلط پیدا کنم؟ جبرئیل فرمود که هرگز! ابلیس گفت آیا می توانم بر امت او تسلط داشته باشم؟ جبرئیل فرمود: آری!
این هم خود یک آموزه ای برای ما است که ابلیس بر ما تسلط دارد به جز افراد مخلص. تمام کائنان مسیحیت و یهودیت دور هم جمع شدند و گفتند که قیامت شده است و آخرالزمان شده است، همه چیز در حال به هم ریختن است. یکی از کائنان به بقیه می گوید که شما بروید ستارگانی را که ما قبلا بر روی آنها محاسبات ریاضی می کردیم ببینید اگر آنها تکان نخوردند یعنی قیامت نشده است، اما اگر آنها در حال تکان خوردن و جا به جا شدن هستند پس بدانید که قیامت شده است. کائنان همه تحقیق می کنند و می گویند که ستارگان به هیچ وجه تکان نمی خورند، پس قیامت نیست اما قرار است اتفاق بزرگی رخ بدهد.
در شب ولادت پیامبر صلوات الله علیه همۀ بت های عالم با صورت بر زمین خوردند، رئیس روحانیون مجوسی خواب می بیند که یه عده شتر از حجاز آمده اند و یک سری از اسب های عرب را با خودشان به سرزمین ایران آورده اند، از خواب بیدار می شود و متحیر می شود که برود این خواب را تفسیر کند، بلافاصله مطلع می شود که کاخ مدائن ترک برداشته است. در آن زمان این از بزرگترین کاخ ها بود و بسیار مورد توجه بود.
از دیگر اتفاقاتی که در زمان ولادت پیامبر صلوات الله علیه افتاد این بود که نور تابانی از جانب حجاز شرق و غرب عالم را فرا می گیرد. هرکدام از این نشانه ها تفاسیر خود را دارد.
روایت داریم که بنای اسلام بر پنج چیز استوار است، نماز، زکات، حج، روزه، ولایت. سوال کردند که کدام یکی از اینها افضل بر دیگری است؟ امام صادق علیه السلام فرمودند که برای ورود به این چهار چیز نیاز به یک کلید داریم و آن کلید ولایت است، فقط ولایت است که فلسفۀ نماز و روزه و خمس و حج را می داند.