حجت الاسلام کرمی: گاهی انسان آنقدر خود را کوچک می کند که باعث می شود هر کسی با او بازی کند

وارث: مراسم هفتگی هیئت عشاق العباس با سخنرانی حجت الاسلام شیخ مصطفی کرمی و مداحی حاج روح الله بهمنی و کربلایی مرتضی عطاران برگزار شد. 

در ادامۀ خبر متن سخنان حجت الاسلام کرمی را می خوانید: 

دو جهاد را انبیا بر مردم تکلیف کردند. روایتی داریم که می فرمایند وقتی پیغمبر صلي‌الله عليه وآله  از غزه رجعت کردند فرمودند: "مرحباً بقوم قضوا الجهاد الأصغر و بقی علیهم الجهاد الأکبر" هر انسانی در زندگی با دو دشمن طرف است که اگر بر یکی از این دشمن ها پیروز شد و غلبه کرد بر دیگری هم پیروز خواهد شد.

در روایت چنین آمده: پیامبر از جنگ بازگشتند و فرمودند: مرحبا به شما قومی که جهاد اصغر را انجام داده اید و هنوز جهاد اکبر بر شما باقیست. گفتند: یا رسول الله جهاد اکبر چیست؟ فرمودند: مبارزه با نفس.

مبارزه با نفس سخت تر از مبارزه با دشمنان بیرونی است و از نظر برنامه ریزی پیچیده تر است.  اشخاصی بودند که تبعید شدند، مبارزه رفتند و کتک ها خوردند یعنی در کوران انقلاب در گردنه های نفس گیر و صعب العبور آنها نمره 20 آوردند، اما نوبت به ایستادگی در مقابل نفس و امیال حیوانی که رسید جا خالی کردند.

کسی که به عنوان شخصیتی همانند حر در مقابل طاغوت ایستاده بودند نتوانسته در مقابل خودشان ایستادگی کنند.

امام علی علیه‌السلام می فرمایند: "اَشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ" یعنی شجاع ترین مردم کسی است که در مقابل خودش بایستد.

برخی در مقابل چندین نفر می ایستند و مبارزه می کنند ولی در مقابل شهوتشان همانند باد هستند. اشخاصی بودند که در جهاد خارجی بر قلّه بودند اما نوبت به جهاد اکبر که رسید در مقابلش بد زمین خوردند!.

باید انسان اول درونش را صاف کند. اگر انسان فرعون درون را شکست داد قطعاً می تواند فرعون بیرونی را شکست دهد. اگر انسان ها از گذشته تا به حال زیر یوغ ابر جنایت کاران بودند به این علت است که اسیر مسائل درونی بودند که یک نفر از بیرون زنجیرشان کرد.

اگر انسان هنر داشته باشد که فرعون درونش را شکست بدهد فرعون بیرون کاری نمی تواند بکند. وقتی نفس انسان غلبه پیدا کرد، انسان وزنش را از دست می دهد. وزن انسان به اندازۀ تعهدات باطنی اش است.

قرآن در مورد فرعون می فرماید: "فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ" ، چگونه می شود آدمی سرنوشت ملتی را به دست بگیرد! کسی که از جنس مردم است و قابلیت و استعدادی هم ندارد، مردم را گمراه میکند و بگوید "انا ربکم العلی" مردم هم برایش زانو بزنند و کرنش کنند؛ چطور ممکن است؟

این اتفاق اول در وجود مردم افتاده است. وقتی مردم خفیف شدند. جوانی که تمام امیالش خلاصه شد در یک گوشی موبایل! وقتی یک جوان آنقدر خفیف و کوچک شد که بتوانیم با یک ماشین اشباعش کنیم یا بتوانیم اشتهایش را با یک خانه سیر کنیم، کار به جایی می رسد که باعث می شود آدمی کوچک استثمارش کند.

گاهی انسان آنقدر خود را کوچک می کند که باعث می شود هر کسی با او بازی کند.

چیزی که به انسان عظمت و قدرت می دهد و انسان را واکسینه می کند عزت نفس است. وقتی انسان به بلوغی رسید، بخواهد یا نخواهد در شعاعی از اطرافش بر مردم تاثیر می گذارد.

ابی ذر در منطقه شامات در جنوب لبنان (در منطقه ای که به شامات معروف است و چهار کشور را داراست: سوریه، اردن، لبنان، فلسطین اینها یکپارچه تحت نظر معاویه بوده. ) تبعید بود، در دوران تبعیدش تبلیغ و شفاف سازی کرد. با تبلیغاتش بسیاری ازمردم به امیرالمومنین علیه‌السلام دل بستند.

آنها اسلامی جز اسلام اموی نمی شناختند. اهل بیتی غیر از ابوسفیان نمی دیدند! در محیطی که مردم اسلام را به طور خلاصه در معاویه می دیدند ابی ذر، بذری را پاشید که آثارش الان خود را نمایان کرده است. او در مقابل چشمان دخترش از گرسنگی جان داد امام چنان تحولی در آنجا ایجاد کرد که بعد از 1400 سال موجش دنیا را تکان داد.

اگر اخلاص داشته باشی و برای خدا کاری انجام دهی قطعاً به نتیجه خواهیم رسید. حضرت امام رحمةالله‌علیه می فرمودند: ما مامور به وظیفه ایم مامور به نتیجه نیستیم.

اینکه امام می فرمود ما مامور نیستیم یعنی مامور نیستیم که نتیجه کارمان را عاجلاً و فوری ببینیم. ممکن است الان کاری انجام دهیم و 1000 سال دیگر نتیجه اش شکوفا شود ولی گم نمی شود.

چه چیزی باعث شد که ابی ذر مقابل عثمان ایستاد؟ اگر ابی ذر اول در مقابل خودش نمی ایستاد و یقه خود را نمی گرفت و اشتهای خود را محدود نمی کرد، نمی توانست یقه عثمان را بگیرد. ابی ذر اول یقه خود را گرفت، یعنی شبی که 3000 درهم به او پیشنهاد دادند که ابی ذر نان خالی هم برای خوردن نداشت دست رد به 3000 درهم رشوه زد.

انسانی می تواند حرف حق بزند که در درونش اشتها نداشته باشد.