حجت الاسلام پناهیان: ثابت کنید که اهل کوفه نیستید

ائمه علیهم السلام هم برای تاریخ اسلام هزینه کردند. ما باید توجه دوباره ای به تاریخ اسلام بکنیم، اخیرا دوباره مقام معظم رهبری به مطالعه تاریخ اسلام توصیه کرده اند.

انحراف هایی که در آخرالزمان پیش می آید همه دینی است. ما الان بیش از گذشته محتاج به مطالعه تاریخ اسلام هستیم، اگر کسی میخواهد دچار شبهه نشود باید تاریخ اسلام را بخواند؛ الان هم دعوا سر دین است ولی دین دروغین!

 درمکه، مذهبی ترین شهر جهان، دشمنان هم ملاک دشمنی شان معنوی و اخلاقی بود، آنها سر مال و دنیا عداوت نمیکردند گرچه پشت این قضایا مال و دنیا هم بود اما آنچه آن ها را تحریک میکرد این بود که میگفتند: این ها آمدند دین ما را عوض کنند.

پیامبر صلی الله علیه و آله، مصعب بن عمیر را برای تبلیغ به مدینه فرستادند و الان هم بحث ما مطابق شده با جریان های انقلاب مثل ۱۲بهمن و ۱۹بهمن و... که باید به فال نیک گرفت از دیگر وقایع دیروز بود که آقا برای جوانان اروپا و آمریکا شمالی نامه فرستادند، شما نباید این سوژه های خبری را رها کنید؛ الان زندگی آقا را برای جوانان اروپا بفرستید. از روابط عاطفی ایشان با جوانان از عکس های عاطفی ایشان و غیره.

الان فصل جدیدی از فعالیت ها شروع شده است. رهبر را در این عرصه تنها نگذارید و ثابت کنید که اهل کوفه نیستید. الان آقا به خط زده، این پیام نباید شهاب برای آسمان باشد باید ستاره قطبی باشد و راه را نشان دهد.

امروز این پیام محور بسیار مناسبی است که درکنار آن کارهای بسیار تاثیر گذاری میتوان انجام داد.

پیام رهبر انقلاب دومین تجربه انقلاب اسلامی است و از جنس نامه امام رحمة‌الله‌علیه به گورباجف است، اگر آن زمان ابزار برای انتشار پیام نبود ولی الان هست، اگر آن زمان پیام امام پیگیری میشد ما الان خیلی جلوتر بودیم. ولی بازهم الان هم میشود آن نامه را پیگیری کرد.

حالا هرکس با ادبیات انگلیسی آشنا نیست باید غبطه بخورد‌ که نمیتواند کار فرهنگی بکند.

بله مصعب جوانی بود خوش تیپ و خوش قیافه از عطرهای خوش بویی استفاده میکرد، او که به پیامبر ایمان آورد چون مادرش تعصب داشت، از او مخفی میکرد. اما وقتی یک نفر فهمید و آن را نشر داد، خبر ایمان آوردن او باعث شد سران شرک در دارالندوه جمع شوند و فکری بکنند.

درشعب ابی طالب مصعب از کسانی بود که همراه پیامبر بود و وضع او به جایی رسیده بود که لباسش پاره و پوست تنش پوست پوست شده بود و پیامبر با دیدن او اشک ریخت و فرمود: ببینید بخاطر ایمان به خدا به چه وضعی دچار شده.

پیامبر مصعب را مدینه فرستادند. او درمدینه شروع کرد به تلاوت و خواندن قرآن، بعد از مدتی نامه نوشت به پیامبر صلوات الله علیه که مردم ایمان آورنده زیاد شدند، نماز جمعه تشکیل بدهیم؟ و نماز جمعه را درمقابل شنبه های یهودی ها علم کردند.

وبعد از عقبه دوم زودتر به مدینه آمد و او خبر آمدن پیامبر صلوات الله علیه را به مردم داد.

مصعب بعد از آمدن پیامبر صلوات الله علیه هم باز قرآن را آموزش میدادند. درجنگ بدر هم او خوش درخشید. پیامبر در آن جنگ حرفی زد و گفت اگر اهل بیتت در جنگ باشند آیا عاطفه تورا میگیرد؟ او گفت: نه عاطفه قومی مرا نمیگیرد.

این داستان تاریخ اسلام است و یکی از عداوت ها با پیامبر صلوات الله علیه این بود که میگفتند او بین خانواده ها جدایی می اندازد و یکی از دلایل عداوت با حضرت علی علیه السلام این بود که او بی محابا فامیل میکشت.

البته بعدش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: یعنی چقدر پای خدا ایستاده ای؟

درجنگ احد برادر مصعب از پرچم داران سپاه دشمن بود و اسیر شد. مصعب گفت: دستان او را محکم ببندید. گفتند: چرا محکم؟ گفت: چون مادر ثروتمندی دارد که میتوان در برابر آزادی پسرش از او پول زیادی گرفت، که البته این کارها به دستور پیامبر انجام میشد. البته گفتن این چیزها آسیب هایی هم دارد بعضی ها در برابر خانواده های خوب از سر لج و لجبازی می ایستند. اویس قرنی را هم باید در نظر گرفت.

در احد فرار نکرد و سپاه را به جنگیدن تحریک میکرد و آیه قرآن میخواند. دشمن گفت باید او را بکشیم؛ دست راست او را زدند بعد چپ اما باز هم فریاد میزد و سپاه را تحریک میکرد. سپس سینه او را شکافته و شهیدش کردند. بر سر جنازه او آیه رجال صدقوا... نازل شد و پیامبر برای او گریست.

ما در برابر یاران پیامبر صلوات الله علیه کم تحقیق کردیم و این ضعف است.شهدای پای رکاب پیامبر صلوات الله علیه را فراموش نکنید، آنها واقعاً زیبا بودند و تحت تاثیر شعاع وجودی پیامبر صلوات الله علیه بودند.

در ادامۀ این مراسم؛ ذاکر اهل بیت علیهم السلام حاج رضا نریمانی به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.