بدعت خانقاه در مقابل سنت پیامبر(ص)

کد خبر: 27587
ساخت خانقاه مخالف تعالیم اسلام و سیره نبوي (صلی الله علیه و آله) و حضرات معصومين (علیهم السلام) بوده و به‌عنوان بدعت و با هدف تضعیف مسجد صورت پذیرفت

وارث: از بدعت‌هایی که صوفیه در میان امت اسلامی بنا نهادند تأسیس مکانی به نام خانقاه است. خانقاه محل تجمع صوفیه می‌باشد که در مقابل مسجد بنا نهاده شد. در طول تاریخ اسلام از صدر تا زمان فعلی، تمامی مسلمین بر این باور هستند که تنها مکانی که اسلام برای عبادت اجتماعی به آن امر شده است، مسجد می‌باشد.

 

مسجد مکانی است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به دستور خداوند اقدام به ساخت آن نمود. کارکردهای مسجد مختلف بوده ولی اصلی‌ترین کارکرد آن عبادت خداوند است. مسجد به دستور خداوند و به‌عنوان یکی از سنت‌های انبیاء به عنوان مکانی مقدس که محل عبادت و رفع و رجوع امور و رفت و آمد عامه مردم بوده، همواره مورد عنایت عامه مردم به‌عنوان مأمن و مأوایی برای رفع حوائج معنوی و مادی به کار رفته است و خصوصی سازی مسجد برای هیچ قشری از اقشار جامعه سابقه نداشته است. زیرا نفس تأسیس مسجد به منظور عبادت بوده است. از مزایای مسجد یکسان بودن همه در درگاه خداوند در این مکان است. هر کسی که به مسجد وارد شده با هر عنوان یا جایگاه اجتماعی، در این مکان مقدس همانند دیگر بندگان خداوند در صف ایستاده و به عبادت خداوند مشغول می‌شود.

 

اما تا وقتی که صوفیه به زهد فردی تمایل داشت و قبل از آنکه به تشکیلات گروهی تمایل پیدا کند، همانند مسلمانان در مساجد عبادت می‌کردند. اما بعد از اینکه صوفیه تبدیل به سلسله و فرقه شد و به‌صورت اجتماعی فعالیت‌های خود را ادامه می‌دادند، «برای آنکه در مقابل هجوم مخالفان تنها نمانند، جماعت‌های برادری و فرقه‌های خاص اخوت درست کردند و در برابر مسجد و مدرسه که پناه‌گاه  متشرعه و فقها بوده است، برای خویش زاویه و خانقاه ساختند و رفته‌رفته آدابی و ترتیبی از آن خود به وجود آورده‌اند که منتهی به پیدایش سلاسل صوفیه شده است. [۱]

 

«خانقاه که با تفاوتی تکیه و زاویه نیز خوانده می‌شود محل اجتماع درویشان بود، مخصوصاً جای خلوت و ذکر آن‌ها.»[۲] در صورتی که در اسلام چنین بنایی وجود نداشت و اصل و اساس بنای خانقاه در مقابل مسجد بود. بعد از آنکه صوفیه دست به اعمالی زدند که متشرعه و فقها به ایشان هجوم آورده و انحرافات ایشان را تذکر دادند، صوفیه به جای اینکه انحرافات خود را اصلاح کند، بر آن اصرار کردند و محل عبادت خود را از مسجد که همواره کانون عبادت مسلمین بوده و هست به خانقاه منتقل کردند.

 

خانقاهی که به گفته بزرگان صوفیه به دستور امیری مسیحی ساخته شد. با تأسیس خانقاه به مرور سعی شد تا آدابی نیز برای آن ساخته تا شرکت کنندگان در خانقاه با آیینی هماهنگ اقدام به عبادت نمایند. اما در خانقاهی که به‌عنوان محل عبادت ساخته شد به مرور انحرافاتی ایجاد  شد. از این انحرافات بیتوته کردن‌های طولانی بود که موجبات فساد اهالی خانقاه را فراهم نمود. افرادی که در خانقاه به بهانه چله و ذکر و فکر جمع می‌شدند و از خانواده خود دور بودند بعضاً دچار انحرافاتی می‌شدند که منجر به تمایل به جوانان می‌شد. از این رو تمایل به جوانان زیبا روی در ادبیات صوفیانه به شاهد بازی معروف شد.

 

 

نحوه تأسیس خانقاه جدید

پس از آن‌که سالک مراحل سلوک را می‌پیمود و از شیخ دستور و اجازت برای ارشاد دیگران می‌یافت از خانقاه شیخ بیرون می‌آمد اما در جایی دیگر – در یک شهر دیگر – خانقاه تازه‌یی که در واقع چون شعبه‌یی از خانقاه شیخ بود پدید می‌آورد. بدین‌گونه از یک خانقاه که شیخ و مرشدی در یک شهر به وجود آورده بود، چندین خانقاه دیگر در بلاد مختلف پدید می‌آمد که شیوخ و مرشدان همه آن‌ها جملگی نسبت به شیخ خانقاه نخست حالت تسلیم و فرمان‌برداری داشتند و در همه موارد دستور او را به کار می‌بستند و اهل طریقت او به شمار می‌آمدند.[۳]

 

به عقیده برخی ساخت خانقاه در مقابل مسجد با هدف ایجاد شکاف و انحراف در امت اسلام انجام شد. از دلایل ایشان آن است که اولین خانقاه در رمله شام و به دست امیری مسیحی بود. حال آنکه مسیحیان هیچ گاه دستور ساخت مسجدی برای مسلمانان را صادر نکرده‌اند. دلیل دیگر این عده آن است که در آن زمان شام محل حکومت دشمنان اهل بيت (علیهم اسلام) بود که همواره به بهانه‌های مختلف سعی در تضعیف اهل بيت (علیهم اسلام) داشتند و ایشان با ساختن خانقاه در مقابل مسجد تا حدی به اهداف شوم خود دست یافته و عده ای از امت اسلامی را دور از تعالیم حضرات معصومين (علیهم السلام) نگاه داشته و به خود مشغول نمودند تا بدین وسیله آسان تر به اهداف شوم خود دست یابند. در پایان خاطر نشان می‌کنم که ساخت خانقاه مخالف تعالیم اسلام و سیره نبوي (صلی الله علیه و آله) و حضرات معصومين (علیهم السلام) بوده و به‌عنوان بدعت و با هدف تضعیف مسجد صورت پذیرفت.

 

 

پی‌نوشت:

[۱]. عبدالحسین رزین‌کوب، ارزش میراث صوفیه، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۹۲، ص ۳۵
[۲]. همان، ص ۹۳
[۳]. همان، ص ۷۸