چه کسانی گناه را آتش می‌بییند؟

کد خبر: 28035
حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی در درس تفسیر خود بیان کرد: آن‌هایی که چشم باطن بین دارند می‌بینند که خود گناه آتش است لذا آنها در تشریح آیاتی که در آن سخن از گناه و آتش است نیازی به این ندارند که بگویند گناه انسان را به سمت آتش می‌برد. آنها حقیقت گناه را آتش می‌بینند افرای مانند حضرت رسول (ص) و ائمه اطهار (ع) که این چشم باطن بین را دارند.

وارث: حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات ۴۱ تا ۴۶ سوره «غافر» روز شنبه، ۲ اسفند ماه، بیان کرد: بعد از اینکه موسی کلیم (ع) حجت خود را ابلاغ کرد و تعلیم کتاب و حکمت نمود و معجزه ارائه کرد آن‌ها نپذیرفتند و در صدد تهدید بر آمدند و مؤمن آل فرعون در این جریان در چند مقطع به تبلیغ و جهاد فرهنگی مبادرت کرد. گر چه هنوز دعوت موسی کلیم در فضای مصر به طور کامل منتشر نشده بود ولی فضای خاور میانه و مصر از پیام انبیاء تهی نبود چرا که همین مؤمن آل فرعون گفته بود «يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ؛‌ گفت: اى قومِ من، به راستى من بر شما از روزى بسانِ روز امّت‌های گذشته كه در آن به عذاب الهى گرفتار شدند، می‌ترسم. من از مثل آن سنّتى بيم دارم، كه بر قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از آنان بودند، جارى شد، و خدا هيچ ستمى براى بندگان خود نمی‌خواهد.» و مؤمن آل فرعون در این قسمت به بسیاری از انبیاء را بالاجمال اشاره کرده است.

وی ادامه داد: مؤمن آل فرعون به قوم خود گفت که من شما را دعوت می‌کنم به نجات از آتش اما شما من را به دخول در آتش دعوت می‌کنید «وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ» در تحلیل این آیه دو نگاه و تحلیل وجود دارد آن‌هایی که چشم باطن بین ندارند می‌گویند این آیه یعنی اینکه شما من را به عمل گناهی دعوت می‌کنید که انجام دادن آن باعث می‌شود که من به جهنم بروم اما آن‌هایی که چشم باطن بین دارند می‌گویند گناه خودش آتش است لذا نیازی نیست در تشریح این آیه چیزی را در تقدیر بگیریم اینکه باطن گناه آتش باشد همان چیزی است که آن را می‌‌توان از آیه سوره نساء برداشت کرد ‌«ا إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا؛ آنان که اموال يتيمان را به ستم می خورند شکم خويش پر از آتش می کنندو به آتشی فروزان خواهند افتاد » جریان قیامت جای خود را دارد اما آنچه در دنیا در مورد مال حرام است این است که آن‌ها در حقیقت دارند آتش می‌خورند.

این مساله برای کسانی که چشم دیدن دارند تشبیه نیست بلکه حقیقت است یعنی آن‌ها این آتش را در گناه می‌بینند اما برای افرادی امثال ما تشبیه است یعنی اینکه مال حرام واقعاً آتش باشد را باید تشبیه کنیم. این معنا برای کسانی چون حضرت رسول (ص) که شخصی انفسی است صادق است در روایات آمده است که دو نفر در ماه مبارک رمضان خدمت حضرت رسول رسیدند و ظاهراً حضرت به آن‌ها چیزی تعارف کرد که بخورند اما آن‌ها گفتند که ما روزه‌ایم، حضرت به آن‌ها فرمود شما چطور روزه‌اید در حالی که گوشت خوردید! آن‌ها گفتند که ما چیزی نخوردیم که حالا چه برسد به گوشت! حضرت دستور دارد ظرفی بیاورند و یک حالتی به آن‌ها دست داد که آن‌ها تهوع کردند و گوشتی را در ظرف از دهانشان بیرون افتاد. آن‌ها به حضرت گفتند که ما گوشتی نخوردیم، حضرت فرمود این گوشت همان غیبت برادر مؤمنی است که انجام دادید.

این مفسر قرآن کریم اظهار کرد: مؤمن آل فرعون از اینجا به بعد به صورت پلکانی و شیب ملایم است که تأثیر بیشتری دارد استدلال می‌کند یعنی اول اظهار بی‌اطلاعی و بی علمی نسبت به آنچه که آن‌ها او را به آن دعوت می‌کنند، می‌کند. و در ادامه به صورت یقینی آن را انکار می‌کند. این نوع استدلال پلکانی می‌تواند تأثیر خوبی در قبول طرف مقابل داشته باشد. از این رو در آیه ۴۲ می‌فرماید: «تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ؛‌ مرا فرا می‌خوانید تا به خداوند كافر شوم و چيزى را كه بدان دانشى ندارم و دليلى بر وجودش نيست، شريك او سازم و حال آن كه من شما را به سوى خداى شكست ناپذير بسيار آمرزنده فرا می‌خوانم» البته برای این آیه یک تفسیر دیگری نیز مطرح شده است و آن این است که وقتی مؤمن آل فرعون می‌گوید من به آن چیزی که شما می‌گویید علم ندارم یعنی آن چیزی که شما می‌‌گویید چون وجود ندارد من به آن علم ندارم یعنی «عدم العلم یدل علی عدم المعلوم فی امور البدیهی». به عبارت دیگر این چیزی که من به آن علم ندارم از نوع بدیهیاتی است که وجود ندارد و معدوم است. مثلاً اگر کسی در مورد اینکه ۲ ضربدر ۲ می‌شود ۵ بگویم علم ندارم یعنی اینکه چنین چیزی اصلاً وجود ندارد و محقق نیست.

وی اضافه کرد: در ادامه این آیه یعنی قسمت پایانی مقداری شیب آیه تند می‌شود و می‌فرماید «وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ» ما برهانی برای خداوند داریم و آن این است که خداوند باید در دنیا قانون داشته باشد و در آخرت محکمه و این بت‌ها هیچکدام از این‌ها را ندارند، این‌ها بی عرضه هستند لذا لیاقت پرستش ندارند. این شیب در آیه بعدی تندتر می‌شود و می‌فرماید: «لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ؛ بى ترديد، معبودى كه مرا به [پرستش] آن فرا می‌خوانید و آن را شريك خدا می‌پندارید، نه در دنيا دعوتى دارد، زيرا پيامبرى نفرستاده است كه مردم را به پرستش خود ترغيب كند و نه در آخرت او را دعوتى است زيرا كسى به سوى او باز نمی‌گردد؛ اما در اين ترديدى نيست كه بازگشت ما به سوى خداست و تجاوزكارانى كه از عبادت او سرباز زده‌اند، اهل آتش‌اند.» در اینجا مؤمن آل فرعون قطعی سخن می‌‌گوید و بالضروره آنچه را که او را به آن دعوت می‌کردند باطل عنوان می‌کند چرا که آن‌ها نه توانایی وضع قانون در دنیا و نه توانایی قضاوت و محکمه در آخرت را دارند. و چون به نظر می‌رسد چون ممکن بود اگر از همان اول از این شیب تند استفاده کند این مطلب برای مستمعان گوار نباشد از همان اول با شیب نرم آغاز کرد و سپس به این شیب تند رسید. بشر قانون و برنامه می‌خواهد، پاداش و کیفر می‌خواهد و این بت‌ها در این جریان هیچ‌کاره اند و بازگشت ما نیز به همان کسی است که قانون و قاعده در دنیا مشخص کرده است.

آیت‌الله جوادی بیان کرد: در ادامه مؤمن آل فرعون برهان‌های قبلی را با موعظه هماهنگ می‌کند و می‌فرماید: «فسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ؛ پس به زودى ـ آن گاه كه عذاب را به چشم خود ديديد ـ آنچه را به شما مى گويم و به آن هشدارتان می‌دهم ياد خواهيد كرد و درخواهيد يافت كه من خيرخواه شما بودم، و من كار خود را به خدا وامى گذارم، زيرا خداوند به بندگانش بيناست.» از آنجا که ممنوعیت دین و ایمان به موسی در کل مصر از طرف دربار بود وقتی که مؤمن آل فرعون اینگونه با آن‌ها سخن گفت در روایات آمده است که آن‌ها او را کشتند اما در آیه بعد خداوند در این باره می‌فرماید: «فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ؛ پس فرعونيان آهنگ او كردند، اما چون او كار خود را به خدا واگذارده بود خدا وى را از بدی‌های نيرنگ آنان نگاه داشت و عذابى ناگوار بر خاندان فرعون فرود آمد» این آیه روشن می‌کند شهادت در راه خدا از بین رفتن نیست، کسی که دین خود را تا زمان مرگ حفظ کند «فوقاه الله» خواهد شد. البته در برخی از روایات نیز آمده است که با اینکه آن‌ها قصد جان او را کرده بودند اما او جان سالم به در برد و از این معرکه سالم ماند. بر این اساس هر کس که مکر کند و نقشه بکشد مکر او دامن‌گیر خودش خواهد شد و آن کسی که برای او مکر شده است در امان خدا خواهد بود. این همان چیزی است که شامل مؤمن آل فرعون شد. در دنیا این مکر با غرق شدن آن‌ها در آب حاصل شد و در آخرت نیز این مکرشان اینگونه خواهد بود که «النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ؛ آن عذاب، آتش است كه بامدادان و عصرگاهان بر آن عرضه می‌شوند؛ و روزى كه قيامت برپا گردد، فرمان رسد كه فرعونيان را به سخت‌ترین عذاب درآوريد.»


منبع: شفقنا