حضرت زینب(س) در نگاه محقق غیر مسلمان آلمانی

کد خبر: 28162
امروز در سراسر جهان اسلامي يك نفر وجود ندارد كه بگويد وي از نسل بني اميه است.
وارث: محققان زيادي در ارتباط با قيام كربلا و حماسه حسيني دست به نگارش زده اند. در اين زمينه محققان غربي نيز آثاري را ارائه نموده‎اند كه به قيام سيدالشهداء حسين بن علي(ع) پرداخته‎اند. همه كساني كه به اين حماسه پرشور پرداخته‎اند بدون شك به رسالت حضرت زينب(س) كه در واقع رسالتي بعد از عاشورا سال 61 هـ. بوده است نيز پرداخته‎اند.

 

به نظر مي‎رسد جايگاه حضرت زينب(س) در نزد شيعيان، اهل سنت، مسيحيان و ساير مكاتب كه به اين مبحث پرداخته‎اند با يكديگر تفاوتي نداشته باشد. عموماً محققان مكاتب مختلف، حضرت زينب(س) را فردي شجاع، مسئوليت‎پذير و صبور معرفي كرده‎اند كه با خطابه‎هاي آتشين خويش چهره حقيقت را آشكار ساخت و حكومت اموي را رسوا نمود.

 

«كورت فريشلر» آلماني كه كتابي نسبتاً مفصل در ارتباط با امام حسين(ع) نوشته است رسالت حضرت زينب(س) را به خوبي بيان كرده و مي‎نويسد: «بعد از آنكه تمام اسيران وارد مجلس عبيدالله بن زياد شدند و نشستند، زينب دخت امام علي بن ابيطالب(ع) و خواهر امام حسين(ع) وارد شد، علت تاخير ورود زينب اين بود كه وي مسئوليت اداره امور اسيران را داشت و قبل از اينكه وارد بر حاكم عراق شود دقت كرد كه هيچ يك از كودكان در خارج نمانند يا اينكه گم شوند و غذاي كودكان را خود مي‎داد و همواره در موقع غذا دادن شماره غذاها و شماره‎ كودكان را تطبيق مي‎كرد كه مبادا طفلي بي‎غذا بماند و چون تقسيم كننده غذا بود بعضي از اوقات حتي يك لقمه براي او نمي‎ماند و با گرسنگي بسر مي‎برد... عبيدالله بن زياد گفت: خدا را شكر مي‎كنم كه نشان داد شما ناحق هستيد... زينب گفت: خدا را شكر مي‎كنم كه ما را از هر گونه آلودگي مصون كرد و مردان ما در تمام عمر با امانت و تقوي و صداقت زندگي كردند... خداوند پاداش برادرم حسين(ع) را داد و او اينك در بهشت با جدش رسول خدا(ص) بسر مي‎برد. آنهايي كه او را كشتند هم در اين دنيا ملعون و سرافكنده مي‎شوند و هم در آن دنيا»[1].

 

كورت فريشلر بعد از آنكه به شجاعت حضرت زينب(س) در مجلس يزيد در شام اشاره مي‎كند، خطبه تاريخي آن حضرت را ذكر كرده است.

 

وي مي‎نويسد، «مضمون قسمت اصلي نطق زينب دختر علي كه بدون وقفه و في البداهه ايراد شد از اين قرار است»[2] و سپس اين خطبه مهم را بیان می کند. سپس مي‎نويسد: «هنوز صحبت زينب تمام نشده بود و كساني كه در مجلس يزيد حضور داشتند بدقت سخنان آن زن را مي‎شنيدند و از شجاعت وي حيرت مي‎كردند تا آن روز كسي جرأت نكرده بود كه آن طور صريح و بدون پرده ظلم و فسق و رشوه خواري دستگاه خلافت يزيد بن معاويه را رودررو و با حضور شاهدان و مستمعان زيادي به او بگويد. حتي در دوره معاويه، پدر يزيد با اين كه وي نسبت به پسرش مردي معتدل و آرام بود كسي جرأت نكرد آن طور بي‎پرده و صريح صحبت كند»[3]

 

اين نويسنده در پايان كتابش اين سؤال را مطرح مي‎كند كه آيا نفرين زينب نسل اموي را از بين برد؟ و سپس در جواب اين سؤال مي‎نويسد: «... آنگاه بر اثر طول مدت خلافت بني عباس، حتي نام امويان هم از بين رفت و تو گوئي نفرين زينب بنت علي آنها را به كلي نابود كرد. امروز در سراسر جهان اسلامي يك نفر وجود ندارد كه بگويد وي از نسل بني اميه است»[4].
 

 

 

پی نوشت ها:
[1] . كورت فريشلر، امام حسين(ع) و ايران ترجمه ذبيح ا... صفوري تهران، سازمان انتشارات جاويدان، 1362، ص 477 ـ 476.
[2] . همان، ص 517.
[3] . همان، ص 520.
[4] . همان، ص 563.

اندیشه قم


/ف.م214