دستور حقوقبشری پیامبر(ص) برای نبرد با رومیان
این در حالی بود پس از برقراری امنیت در بیشتر نقاط حجاز و دفع حملات یهود در شمال و قریش در جنوب از سوی سپاه اسلام، حضرت رسول(ص) به این فکر افتاد که دعوت خود را متوجه مرزنشینان شام کنند، به همین منظور «حارث عمیر» را با نامهای روانه فرمانروای شام کردند، فرمانروای آن روز شام «حارث غسانی» بود که از سوی قیصر روم حکومت میکرد، «شرجیل» که فرماندار شهرهای مرزی بود، از ورود سفیر پیامبر اکرم(ص) آگاه شد و او را در دهکده موته دستگیر کرد و برخلاف تمام اصول انسانی و جهانی که جان و خون سفیر در تمام نقاط جهان محترم بود، سفیر پیغمبر(ص) را کشت.
به منظور انتقام گرفتن از این زمامدار خودسر که بدون اجازه از مقامات بالا سفیر اسلام را کشته بود، فرمان جهاد در ماه جمادیالاول صادر شد و بیش از سه هزار نفر از مسلمانان راهی سرزمین موته شدند.
پیامبر اعظم(ص) فرماندهی سپاه را با جعفر بن ابیطالب و بعد از او به زید بن حارثه و بعد از او هم به عبدالله رواحه واگذار کردند و فرمود: ای مجاهدان! فرمانده سپاه پسر عم من جعفر بن ابیطالب است، اگر او آسیب دید ؛ پرچم را «زید حارثه» بردارد و لشکر را هدایت کند، و اگر او کشته شد ، فرمانده سپاه «عبدالله رواحه» است، و اگر او نیز آسیب دید، خود شما شخصی را به عنوان فرمانده کل قوا انتخاب کنید.
هنگامی که سپاه اسلام به سوی سرزمین شام رهسپار شد، پیامبر(ص) پیامبر با گروهی از مسلمانان آنان را تا نقطه «ثنیة الوادع» مشایعت کرد و به آنان سفارش کرد: زنان، کودکان و کسانى را کـه سر جنگ ندارند نکشید، خانهها را ویران نکنید و درختان را نبرید.
پیش از رسیدن نیروهای اسلام خبر حرکت آنان به رومیان گزارش شده بود و آنها نیروهایشان را در مآب در سرزمین بلقاء مستقر کرده بودند، نبرد که آغاز شد، جعفر بن ابیطالب پرچم را به دست گرفت و حمله کرد تا اینکه دست راست او قطع شد، پرچم را به دست چپ گرفت که آن نیز قطع شد و سپس پرچم را به وسیله بازوانش نگه داشت تا به شهادت رسـید، پس از آن، زید بن حارثه پرچم را به دست گرفت و به صفوف دشمن حمله کرد و در نهایت بر اثر ضربت نیزههاى دشمن، از پا درآمد، پس از وى، عبدالله بن رواحه پرچم را به دست گرفت و جنگید تا کشته شد.
در این هنگام ثابت بن اَرْقم پرچم را به دست گرفت و فریاد زد: اى مسلمانان! مردى را از میان خود به فرماندهى برگزینید... و مردم خالد بن ولید را برگزیدند.
پس از اینکه سپاه اسلام با جمعیت کم در برابر ارتش منظم و نیرومند یک روز و یا سه روز مقاومت کردند، با تدبیر نظامی فرمانده و استفاده از تاکتیک عقبنشینی و استفاده از تاریکی شب برای نشان دادن جمعیت زیاد سپاه اسلام توانستند سالم به مدینه باز گردند.
با این وجود نبرد موته یک عملیات شناسایى بود که مسلمانان براى شناخت کارآیى و شیوههاى جنگى سپاه روم از آن بهره فراوان برده و در جنگهاى دورههاى بعد، علیه خود آنان به کار گرفتند، البته خسارت اندک مسلمانان در کنار فواید نظامىاى که از جنگ با رومیان حاصل شد، بسیار ناچیز بود.
در واقع این نبرد نخستین برخورد خونین میان مسلمانان و رومیان بود و مقدمهای برای فتوحات بعدی مسلمانان در سرزمین روم و تصرف اراضی دور دست توسط رزمندگان مسلمان شد.