میخواهید اجر و منزلت دعبل را داشته باشید؟
یکی از توصیه های رهبری معظم انقلاب به مداحان توجه به محتوای اشعار و استفاده از اشعار پرمحتوا توسط مداحان است. ایشان با اشاره شعر دعبل، یکی از خصوصیات شعر او را اثبات حقانیت اهلبیت و بیان فضائل ائمه معصومین عنوان نمودند.
وارث: یکی از توصیه های رهبری معظم انقلاب به مداحان که در اکثر دیدارهای ایشان عنوان میشود، توجه به محتوای اشعار و استفاده از اشعار پرمحتوا توسط مداحان است.
رهبر انقلاب در دیدار سال ۸۷ با مداحان، با اشاره شعر دعبل، یکی از خصوصیات شعر او را اثبات حقانیت اهلبیت و بیان فضائل ائمه معصومین عنوان نمودند.
ایشان در این دیدار فرمودند: «محتواها را محتوائی قرار بدهید که مخاطب شما استفاده کند؛ یا یک منقبت قابل فهمی، یا یک فضیلت برانگیزانندهای از اهلبیت (علیهمالسّلام) باشد که اعتقاد و ایمان انسان را محکم کند. شما ببینید مداحان اهلبیت (علیهمالسّلام) در دوران حیات معصومین (علیهمالسّلام) بر روی چه چیزهائی تکیه میکردند.
شعر دعبل، شعر کمیت، شعر فرزدق – این شعرهائی که ائمه (علیهمالسّلام) اینها را تشویق کردند – بر روی چه چیزهائی تکیه میکردند. شما نگاه کنید ببینید محتوای این اشعار یا عبارت است از اثبات حقانیت اهلبیت با دلیل، با استدلال – استدلالی که در کسوت زیبا و لطیف شعر خودش را نشان میدهد.
شعر دعبل را نگاه کنید – یا بیان فضائل اهلبیت (علیهمالسّلام)؛ همینی که امروز در شعر این خوانندگان عزیز ما هم چند بار تکرار شد. اشارهی به ماجرای هل اتی، اشارهی به ماجرای مباهله، اشارهی به تعبیرات پیامبر مکرم نسبت به فاطمهی زهرا (سلام اللَّه علیها)، یا بیان درسهائی که از زندگی آن بزرگواران میشود گرفت که نمونهی شیرینِ کاملِ نزدیک به زمانِ خودمان، شعرهائی است که در دورهی انقلاب – دورهی اوج نهضت در سال ۵۶ و ۵۷ – در محرم، دستهجات سینهزنی، به ابتکار خودِ مداحان، خودِ مرثیهسرایان، خود را نشان داد. دستهی سینهزنی توی بازار، توی خیابان سینه میزد، نوحه میخواند، لیکن هر کسی میشنید، میفهمید که امروز باید چه کار کند؛ امروز باید در کدام جهت حرکت کند.»(۴/۴/۸۷)
لذا در این نوشتار برآنیم تا با بررسی شعر دعبل، برخی وجوه مورد اشاره رهبر انقلاب را تبیین نماییم. باید گفت تبیین وجوه شعر دعبل که تشویق حضرات معصومین را هم در پی داشته است می تواند الگوی خوبی برای شاعران و مداحان کشور باشد چراکه سعی در اثبات حقانیت ائمه معصومین داشته است.
رهبر انقلاب با تاکید بر این مهم فرمودند: «در زمان ما که شما میخواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیی را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیه شعرای اهل بیت با شعر خود پُر میکردند، پُر کنید. این مطلبی است که من همیشه به مدّاحان و شعرای عزیز مذهبی تذکّر دادهام.»(۱۸/۶/۸۰)
ویژگیهای شعر متعهد شیعی:
از ویژگیهای بارز شعر متعهد شیعه که در اشعار دعبل نمونههای فراوان آن مشاهده میشود، کاربرد استدلال و احتجاج و استفاده از دلیل و برهان برای اثبات حقانیت علی(ع) و فرزندان آن حضرت میباشد. همچنین میتوان گفت این شعر علیه غاصبان خلافت با عتاب و پر جوش و خروش است. بعنوان مثال دعبل در قصیده تائیه عدم مشروعیت بیعت سقیفه و نیز عدم مشرعیت خلافت خلفای ثلاثه و حکومتهای اموی و عباسی را بطو روشن بیان نموده و آثار شوم این انحرافات را که متاسفانه تبعات آن تا به امروز دامنگیر امت اسلامی است، مورد اشاره قرار داده است. در این قصیده خلافت و وصایت حضرت علی(ع) و فرزندانش برابر اعتقاد شیعه اثنی عشری و اعتقاد به ظهور حضرت مهدی(عج) و ذکر مصائب اهل بیت در قالب اشعاری لطیف و منسجم مطرح شده است.
بعضی از ابیات شعرهای مختلف دعبل را که به موارد گفته شده اشاره دارد، از نظر میگذرانیم:
«ولو قلدو الموصی الیه امورها لزمت بمامون علی العثرات
فان جحدوا کان الغدیر شهیده و بدر و احد شامخ الهضبات»
دعبل در این ابیات کارگردانان سقیفه را نکوهش میکند و میگوید اگر زمام امور را به دست وصی خدا یعنی علی مرتضی میدادند، مردم از لغزشها مصون بودند و سپس به داستان غدیر نیز اشاره میکند.
«خروج امام لامحاله خارج یقوم علی اسم الله والبرکات
یمیز فینا کل حق و باطل و یجزی علی النعماء و النقمات»
در این بیت و در ابیات پیش از آن موضوع امامت مورد اشاره قرار میگیرد و به حضرت حجت(عج) امتداد مییابد.
دعبل، أمیر مؤمنان (ع) را نیز مى ستاید و از خاتم بخشى او در نماز به سائل و نزول آیه شریفه "إنما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون؛ ولى شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده اند: همان کسانى که نماز برپا مى دارند و در حال رکوع زکات مى دهند” سوره مائده، آیه۵۵، چنین یاد مى کند:
نطق القرآن بفضل آل محمد *** و ولایه لعلیه لم تجحد
بولایه المختار من خیر الذی *** بعد النبی الصادق المتودد
إذ جاءه المسکین حال صلاته *** فامتد طوعا بالذراع و بالید
فتناول المسکین منه خاتما *** هبه الکریم الأجود بن الأجود
فاختصه الرحمن فی تنزیله *** من حاز مثل فخاره فلیعدد
إن الإله ولیکم و رسوله *** و المؤمنین فمن یشأ فلیجحد
یکن الإله خصیمه فیها غدا *** و الله لیس بمخلف فی الموعد
ترجمه: «قرآن به برترى خاندان پیغمبر و ولایت غیر قابل انکار على ناطق است به ولایت پس از پیغمبر آن برگزیده نیکمرد و راستگوى دوستدار ناطق است، آنگاه که وى نماز مى گزارد و نیازمندى دست تمنا دراز کرد. و او با بخششى بزرگوارانه که از این بخشنده پسر بخشنده سزاوار بود، خاتمش را به مستمند داد. و خداى مهربان وى را در قرآن خود چنین ویژگى بخشید: (و هر کس را چنین افتخارى است، گو بیارد) براستى که ولى و سرپرست شما، خدا و پیغمبرش و مؤمنانى هستند که نماز مى گزارند و در حال رکوع زکوه مى پردازند. و هر که خواهد انکار این فضیلت کند، در فرداى قیامت خداوند خصمش خواهد بود. و خدا در وعدهایش خلاف نخواهد کرد».
و نیز امیر مؤمنان (ع) را چنین مى ستاید:
سقیا لبیعه أحمد و وصیه *** أعنی الإمام ولینا المحسودا
أعنی الذی نصر النبی محمدا *** قبل البریه ناشئا و ولیدا
أعنی الذی کشف الکروب و لم یکن *** فی الحرب عند لقائه رعدیدا
أعنی الموحد قبل کل موحد *** لا عابدا وثنا و لا جلمودا
ترجمه: «زهى بیعت احمد و جانشین او، یعنى سرور ما و امامى که محسود دشمن بود. یعنى آنکه به روزگار کودکى و سرآغاز جوانى، پیش از دیگران پیغمبر را یارى کرد. یعنى آنکه غمها را زدود و هیچگاه در نبرد نترسید. یعنى آنکه پیش از هر یکتا پرستى، خدا را بیگانگى شناخت. و هرگز صنم و بتى را پرستش نکرد».
همچنان که در ابیات فوق نیز مشهود است، کاربرد الفاظ و اصطلاحات قرآنی و اقتباس از قرآن و احادیث در شعر دعبل آشکار است. اما آنچه مورد تاکید این سطور میباشد این است که شعر دعبل با استفاده از روایات و آیات مختلف قرآن و همچنین با رویکردی استدلالی سعی در اثبات حقانیت ائمه معصومین دارد. همچنین نکته دیگری که باید به آن اشاره نمود این است که غالب این اشعار جهت گیری سیاسی دارد و نوک بران آن خلفای غاصب را نشانه رفته و تلاش بر آن است که زمینه های انتقال خلافت به صاحبان اصلی آن فراهم گردد. نعمان القاضی میگوید: «تمامی موضوعات و اغراض شعری شیعه کاملا” سیاسی است و یک هدف واحد را دنبال می کند و آن دفاع از حق غصب شده اهل بیت و روشنگری در این باره است.»
البته در کنار توان استدلالی شعر شیعه و حماسی و سیاسی بودن آن، جنبههای مصیبت و مرثیه و همچنین ابراز عشق و علاقه به حضرات معصومین مورد غفلت واقع نشده است بطوری که دعبل در بیان مصائب اهل بیت نیز چنین سروده است:
أ تسکب دمع العین بالعبرات *** و بت تقاسی شده الزفرات؟
و تبکی لآثار لآل محمد *** فقد ضاق منک الصدر بالحسرات
ألا فابکهم حقا و بل علیهم *** عیونا لریب الدهر منسکبات
و لا تنس فی یوم الطفوف مصابهم *** و داهیه من أعظم النکبات
سقى الله أجداثا على أرض کربلا *** مرابیع أمطار من المزنات
و صلى على روح الحسین حبیبه *** قتیلا لدى النهرین بالفلوات
قتیلا بلا جرم فجعنا بفقده *** فریدا ینادی: أین أین حماتی
أنا الظامئ العطشان فی أرض غربه *** قتیلا و مظلوما بغیر ترات
و قد رفعوا رأس الحسین على القنا *** و ساقوا نساء ولها خفرات
فقل لابن سعد عذب الله روحه *** ستلقى عذاب النار باللعنات
سأقنت طول الدهر ما هبت الصبا *** و أقنت بالآصال و الغدوات
على معشر ضلوا جمیعا و ضیعوا *** مقال رسول الله بالشبهات
ترجمه: «آیا از دیده اشک مى ریزى و از سوز دل رنج مى برى؟ و بر آثار دودمان محمد (ص) مى گرئى و سینه ات از حسرت به تنگ آمده است؟ هان بحق بر ایشان بگرى و از گردش روزگار باران اشک از دیدگان ببار. و مصیبت شان را به روز عاشورا و آن پیش آمد سختى که از بزرگترین دشواریهاى زمان بود از یاد مبر. خداوند به باران بهارى پیکرهاى افتاده در دشت کربلا را سیراب کناد و بر روان پاک حبیب خود حسین درود پیاپى فرستد. کشته اى که در کنار دو نهر در بیابان کربلا افتاد، کشته بى گناهى که فقدانش ما را به درد آورد و تنها مانده اى که فریاد مى کرد: یاوران من کجا رفتند؟ من تشنه عطش زده در سرزمین غربتم و کشته و ستم رسیده اى بى گناهم سرش را بر فراز نى زدند و خاندان پریشان و آشفته اش را به اسارت کشیدند. به پسر سعد که خدا روانش را بدرد آرد، بگو بزودى عذاب دوزخ را به لعن و نفرین درخواهى یافت. بروزگار دراز تا آنگاه که باد صبا مى وزد، بر گروهى که همگى به گمراهى فتادند و گفتار پیغمبر خدا را به شبهه انگیزى تباه کردند، در بام و شام نفرین باد».
فرجام سخن:
حقگرایی و باطلستیزی و رسواسازی جور و ستم مقولهای نیست که تنها بتوان نمود عینی آن را در صحنه نبرد یافت، بلکه تفکر و اندیشه خود به صحنه مبارزه ای بدل میشود که بسا تاثیر آن در مفتضح نمودن چهره باطل بیش از سرنیزه و شمشیر است.
در طول تاریخ نیز شعرای شیعه با تاکید بر این مهم و با استفاده از سلاح شعر و هنر به مقابله فکری با دشمنان تشیع پرداختند و از این راه به تثبیت جریان تشیع در طول تاریخ کمک نمودند.
رهبری معظم انقلاب با تاکید بر این نکته و با اشاره به شاعران توانمندی نظیر دعبل که مورد تشویق اهل بیت نیز قرار گرفتند به شاعران و مداحان توصیه نمودند که از هنر شعر و مداحی در جهت اثبات حقانیت تشیع بهره گیرند.
«وقتی شما این هنر را – هنر صوت و لحن و آهنگ و شعر را که کار شما مجموعهای از چندین هنر است – در خدمت این معانی قرار دهید که یا اثبات حقانیت اهلبیت را میکند، یا فضائل و مناقب اهلبیت را میگوید که دل شنونده را روشن میکند، یا معارف اهلبیت را تفهیم میکند و راه زندگی را برای مخاطب شما روشن میکند، آنوقت این بالاترین ارزش را پیدا میکند؛ آن وقت یک برنامهی مداحی شما به قدر چند ساعت سخنرانی و درس استدلالی ارزش پیدا میکند. مسئله فقط تحریک احساسات نیست؛ هدایت ذهنهاست.»(۴/۴/۸۷)
منبع: بیرق
/ف.م214
رهبر انقلاب در دیدار سال ۸۷ با مداحان، با اشاره شعر دعبل، یکی از خصوصیات شعر او را اثبات حقانیت اهلبیت و بیان فضائل ائمه معصومین عنوان نمودند.
ایشان در این دیدار فرمودند: «محتواها را محتوائی قرار بدهید که مخاطب شما استفاده کند؛ یا یک منقبت قابل فهمی، یا یک فضیلت برانگیزانندهای از اهلبیت (علیهمالسّلام) باشد که اعتقاد و ایمان انسان را محکم کند. شما ببینید مداحان اهلبیت (علیهمالسّلام) در دوران حیات معصومین (علیهمالسّلام) بر روی چه چیزهائی تکیه میکردند.
شعر دعبل، شعر کمیت، شعر فرزدق – این شعرهائی که ائمه (علیهمالسّلام) اینها را تشویق کردند – بر روی چه چیزهائی تکیه میکردند. شما نگاه کنید ببینید محتوای این اشعار یا عبارت است از اثبات حقانیت اهلبیت با دلیل، با استدلال – استدلالی که در کسوت زیبا و لطیف شعر خودش را نشان میدهد.
شعر دعبل را نگاه کنید – یا بیان فضائل اهلبیت (علیهمالسّلام)؛ همینی که امروز در شعر این خوانندگان عزیز ما هم چند بار تکرار شد. اشارهی به ماجرای هل اتی، اشارهی به ماجرای مباهله، اشارهی به تعبیرات پیامبر مکرم نسبت به فاطمهی زهرا (سلام اللَّه علیها)، یا بیان درسهائی که از زندگی آن بزرگواران میشود گرفت که نمونهی شیرینِ کاملِ نزدیک به زمانِ خودمان، شعرهائی است که در دورهی انقلاب – دورهی اوج نهضت در سال ۵۶ و ۵۷ – در محرم، دستهجات سینهزنی، به ابتکار خودِ مداحان، خودِ مرثیهسرایان، خود را نشان داد. دستهی سینهزنی توی بازار، توی خیابان سینه میزد، نوحه میخواند، لیکن هر کسی میشنید، میفهمید که امروز باید چه کار کند؛ امروز باید در کدام جهت حرکت کند.»(۴/۴/۸۷)
لذا در این نوشتار برآنیم تا با بررسی شعر دعبل، برخی وجوه مورد اشاره رهبر انقلاب را تبیین نماییم. باید گفت تبیین وجوه شعر دعبل که تشویق حضرات معصومین را هم در پی داشته است می تواند الگوی خوبی برای شاعران و مداحان کشور باشد چراکه سعی در اثبات حقانیت ائمه معصومین داشته است.
رهبر انقلاب با تاکید بر این مهم فرمودند: «در زمان ما که شما میخواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیی را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیه شعرای اهل بیت با شعر خود پُر میکردند، پُر کنید. این مطلبی است که من همیشه به مدّاحان و شعرای عزیز مذهبی تذکّر دادهام.»(۱۸/۶/۸۰)
ویژگیهای شعر متعهد شیعی:
از ویژگیهای بارز شعر متعهد شیعه که در اشعار دعبل نمونههای فراوان آن مشاهده میشود، کاربرد استدلال و احتجاج و استفاده از دلیل و برهان برای اثبات حقانیت علی(ع) و فرزندان آن حضرت میباشد. همچنین میتوان گفت این شعر علیه غاصبان خلافت با عتاب و پر جوش و خروش است. بعنوان مثال دعبل در قصیده تائیه عدم مشروعیت بیعت سقیفه و نیز عدم مشرعیت خلافت خلفای ثلاثه و حکومتهای اموی و عباسی را بطو روشن بیان نموده و آثار شوم این انحرافات را که متاسفانه تبعات آن تا به امروز دامنگیر امت اسلامی است، مورد اشاره قرار داده است. در این قصیده خلافت و وصایت حضرت علی(ع) و فرزندانش برابر اعتقاد شیعه اثنی عشری و اعتقاد به ظهور حضرت مهدی(عج) و ذکر مصائب اهل بیت در قالب اشعاری لطیف و منسجم مطرح شده است.
بعضی از ابیات شعرهای مختلف دعبل را که به موارد گفته شده اشاره دارد، از نظر میگذرانیم:
«ولو قلدو الموصی الیه امورها لزمت بمامون علی العثرات
فان جحدوا کان الغدیر شهیده و بدر و احد شامخ الهضبات»
دعبل در این ابیات کارگردانان سقیفه را نکوهش میکند و میگوید اگر زمام امور را به دست وصی خدا یعنی علی مرتضی میدادند، مردم از لغزشها مصون بودند و سپس به داستان غدیر نیز اشاره میکند.
«خروج امام لامحاله خارج یقوم علی اسم الله والبرکات
یمیز فینا کل حق و باطل و یجزی علی النعماء و النقمات»
در این بیت و در ابیات پیش از آن موضوع امامت مورد اشاره قرار میگیرد و به حضرت حجت(عج) امتداد مییابد.
دعبل، أمیر مؤمنان (ع) را نیز مى ستاید و از خاتم بخشى او در نماز به سائل و نزول آیه شریفه "إنما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون؛ ولى شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده اند: همان کسانى که نماز برپا مى دارند و در حال رکوع زکات مى دهند” سوره مائده، آیه۵۵، چنین یاد مى کند:
نطق القرآن بفضل آل محمد *** و ولایه لعلیه لم تجحد
بولایه المختار من خیر الذی *** بعد النبی الصادق المتودد
إذ جاءه المسکین حال صلاته *** فامتد طوعا بالذراع و بالید
فتناول المسکین منه خاتما *** هبه الکریم الأجود بن الأجود
فاختصه الرحمن فی تنزیله *** من حاز مثل فخاره فلیعدد
إن الإله ولیکم و رسوله *** و المؤمنین فمن یشأ فلیجحد
یکن الإله خصیمه فیها غدا *** و الله لیس بمخلف فی الموعد
ترجمه: «قرآن به برترى خاندان پیغمبر و ولایت غیر قابل انکار على ناطق است به ولایت پس از پیغمبر آن برگزیده نیکمرد و راستگوى دوستدار ناطق است، آنگاه که وى نماز مى گزارد و نیازمندى دست تمنا دراز کرد. و او با بخششى بزرگوارانه که از این بخشنده پسر بخشنده سزاوار بود، خاتمش را به مستمند داد. و خداى مهربان وى را در قرآن خود چنین ویژگى بخشید: (و هر کس را چنین افتخارى است، گو بیارد) براستى که ولى و سرپرست شما، خدا و پیغمبرش و مؤمنانى هستند که نماز مى گزارند و در حال رکوع زکوه مى پردازند. و هر که خواهد انکار این فضیلت کند، در فرداى قیامت خداوند خصمش خواهد بود. و خدا در وعدهایش خلاف نخواهد کرد».
و نیز امیر مؤمنان (ع) را چنین مى ستاید:
سقیا لبیعه أحمد و وصیه *** أعنی الإمام ولینا المحسودا
أعنی الذی نصر النبی محمدا *** قبل البریه ناشئا و ولیدا
أعنی الذی کشف الکروب و لم یکن *** فی الحرب عند لقائه رعدیدا
أعنی الموحد قبل کل موحد *** لا عابدا وثنا و لا جلمودا
ترجمه: «زهى بیعت احمد و جانشین او، یعنى سرور ما و امامى که محسود دشمن بود. یعنى آنکه به روزگار کودکى و سرآغاز جوانى، پیش از دیگران پیغمبر را یارى کرد. یعنى آنکه غمها را زدود و هیچگاه در نبرد نترسید. یعنى آنکه پیش از هر یکتا پرستى، خدا را بیگانگى شناخت. و هرگز صنم و بتى را پرستش نکرد».
همچنان که در ابیات فوق نیز مشهود است، کاربرد الفاظ و اصطلاحات قرآنی و اقتباس از قرآن و احادیث در شعر دعبل آشکار است. اما آنچه مورد تاکید این سطور میباشد این است که شعر دعبل با استفاده از روایات و آیات مختلف قرآن و همچنین با رویکردی استدلالی سعی در اثبات حقانیت ائمه معصومین دارد. همچنین نکته دیگری که باید به آن اشاره نمود این است که غالب این اشعار جهت گیری سیاسی دارد و نوک بران آن خلفای غاصب را نشانه رفته و تلاش بر آن است که زمینه های انتقال خلافت به صاحبان اصلی آن فراهم گردد. نعمان القاضی میگوید: «تمامی موضوعات و اغراض شعری شیعه کاملا” سیاسی است و یک هدف واحد را دنبال می کند و آن دفاع از حق غصب شده اهل بیت و روشنگری در این باره است.»
البته در کنار توان استدلالی شعر شیعه و حماسی و سیاسی بودن آن، جنبههای مصیبت و مرثیه و همچنین ابراز عشق و علاقه به حضرات معصومین مورد غفلت واقع نشده است بطوری که دعبل در بیان مصائب اهل بیت نیز چنین سروده است:
أ تسکب دمع العین بالعبرات *** و بت تقاسی شده الزفرات؟
و تبکی لآثار لآل محمد *** فقد ضاق منک الصدر بالحسرات
ألا فابکهم حقا و بل علیهم *** عیونا لریب الدهر منسکبات
و لا تنس فی یوم الطفوف مصابهم *** و داهیه من أعظم النکبات
سقى الله أجداثا على أرض کربلا *** مرابیع أمطار من المزنات
و صلى على روح الحسین حبیبه *** قتیلا لدى النهرین بالفلوات
قتیلا بلا جرم فجعنا بفقده *** فریدا ینادی: أین أین حماتی
أنا الظامئ العطشان فی أرض غربه *** قتیلا و مظلوما بغیر ترات
و قد رفعوا رأس الحسین على القنا *** و ساقوا نساء ولها خفرات
فقل لابن سعد عذب الله روحه *** ستلقى عذاب النار باللعنات
سأقنت طول الدهر ما هبت الصبا *** و أقنت بالآصال و الغدوات
على معشر ضلوا جمیعا و ضیعوا *** مقال رسول الله بالشبهات
ترجمه: «آیا از دیده اشک مى ریزى و از سوز دل رنج مى برى؟ و بر آثار دودمان محمد (ص) مى گرئى و سینه ات از حسرت به تنگ آمده است؟ هان بحق بر ایشان بگرى و از گردش روزگار باران اشک از دیدگان ببار. و مصیبت شان را به روز عاشورا و آن پیش آمد سختى که از بزرگترین دشواریهاى زمان بود از یاد مبر. خداوند به باران بهارى پیکرهاى افتاده در دشت کربلا را سیراب کناد و بر روان پاک حبیب خود حسین درود پیاپى فرستد. کشته اى که در کنار دو نهر در بیابان کربلا افتاد، کشته بى گناهى که فقدانش ما را به درد آورد و تنها مانده اى که فریاد مى کرد: یاوران من کجا رفتند؟ من تشنه عطش زده در سرزمین غربتم و کشته و ستم رسیده اى بى گناهم سرش را بر فراز نى زدند و خاندان پریشان و آشفته اش را به اسارت کشیدند. به پسر سعد که خدا روانش را بدرد آرد، بگو بزودى عذاب دوزخ را به لعن و نفرین درخواهى یافت. بروزگار دراز تا آنگاه که باد صبا مى وزد، بر گروهى که همگى به گمراهى فتادند و گفتار پیغمبر خدا را به شبهه انگیزى تباه کردند، در بام و شام نفرین باد».
فرجام سخن:
حقگرایی و باطلستیزی و رسواسازی جور و ستم مقولهای نیست که تنها بتوان نمود عینی آن را در صحنه نبرد یافت، بلکه تفکر و اندیشه خود به صحنه مبارزه ای بدل میشود که بسا تاثیر آن در مفتضح نمودن چهره باطل بیش از سرنیزه و شمشیر است.
در طول تاریخ نیز شعرای شیعه با تاکید بر این مهم و با استفاده از سلاح شعر و هنر به مقابله فکری با دشمنان تشیع پرداختند و از این راه به تثبیت جریان تشیع در طول تاریخ کمک نمودند.
رهبری معظم انقلاب با تاکید بر این نکته و با اشاره به شاعران توانمندی نظیر دعبل که مورد تشویق اهل بیت نیز قرار گرفتند به شاعران و مداحان توصیه نمودند که از هنر شعر و مداحی در جهت اثبات حقانیت تشیع بهره گیرند.
«وقتی شما این هنر را – هنر صوت و لحن و آهنگ و شعر را که کار شما مجموعهای از چندین هنر است – در خدمت این معانی قرار دهید که یا اثبات حقانیت اهلبیت را میکند، یا فضائل و مناقب اهلبیت را میگوید که دل شنونده را روشن میکند، یا معارف اهلبیت را تفهیم میکند و راه زندگی را برای مخاطب شما روشن میکند، آنوقت این بالاترین ارزش را پیدا میکند؛ آن وقت یک برنامهی مداحی شما به قدر چند ساعت سخنرانی و درس استدلالی ارزش پیدا میکند. مسئله فقط تحریک احساسات نیست؛ هدایت ذهنهاست.»(۴/۴/۸۷)
منبع: بیرق
/ف.م214