فلسفه حماسه حضرت زهرا(س)، «اتمام حجّت» بود
استاد حوزه و دانشگاه، اتمام حجّت را عملیاتی مهمّ و تعیین کننده در زندگی انسان توصیف کرد و گفت: خداوند بعضی وقت ها در مراحل مختلف زندگی انسان تا زمانی که برای یک فرد اتمام حجت صورت نگرفته باشد به او مهلت می دهد امّا اتمام حجّت که شد دیگر مهلت نمی دهد.
وارث: استاد حوزه و دانشگاه، اتمام حجّت را عملیاتی مهمّ و تعیین کننده در زندگی انسان توصیف کرد و گفت: خداوند بعضی وقت ها در مراحل مختلف زندگی انسان تا زمانی که برای یک فرد اتمام حجت صورت نگرفته باشد به او مهلت می دهد امّا اتمام حجّت که شد دیگر مهلت نمی دهد.
حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان که یکشنبه ۱۰ اسفند در نخستین شب از مراسم دهه اوّل فاطمیه در مسجد دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد، موضوع اتمام حجّت را مورد بحث قرار داد و با بیان اینکه برای هر کسی حجّت به گونه ای تمام می شود گفت: هرچند می گویند خواب حجّت نیست امّا برخی اوقات اینگونه نیست و ممکن است حجّت باشد. خواب زمانی حجت نیست که چیزی خارج از روال صحیح آن به ما یادآوری شود؛ مثلاً اگر در خواب به کسی بگویند نماز واجب نیست و نماز نخوان، خب این حجت نیست امّا اگر کسی که نمازهایش را با تأخیر می خواند خوابی دید، خب این خواب درست است. چون همان را در بیرون از خواب هم خودش می فهمد؛ یک موضوع به او یادآوری شده است. خودش می دانسته که این نقص در او وجود دارد، حالا از طریق خواب به او تذکر داده شده است. اینگونه خوابها حتی ممکن است وحی تلقی شود و اگر انسان به آن توجه نکند ممکن است الهامات غیبی بر روی او بسته شود.
کارشناس مسائل دینی با بیان اینکه اتمام حجّت برای هر کسی تجربه ای متفاوت است، به این حدیث معصوم که «حکمت را بگیرید حتّی از منافق» اشاره کرد و گفت: ممکن است سؤال شود چگونه است خداوند که خودش فرموده حکمت را به فرد مخلص می دهم، به فرد منافق حکمت می دهد؛ علّت این است که خداوند با همین حکمتی که به او می دهد، با او اتمام حجّت می کند و فردای قیامت به او می گوید تو دارای فهم بودی و می فهمیدی مسائل را.
پناهیان ادامه داد: گاهی بوسیله استجابت دعا، با یک فرد اتمام حجّت می شود. درواقع خدا به او می گوید ببین! این من بودم که دعای تو را مستجاب کردم؛ پس من هستم و کارهایت دست من است، به من بی توجهی نکن. خیلی ها هستند که بدون دعا از من نعمت دریافت می کنند امّا تو خودت می دانی که بین من و تو چیز دیگری بود.
وی با بیان اینکه اتمام حجّت شیوه های مختلفی دارد، بهترین نوع آن را اتمام حجّت از طریق قرآن عنوان کرد و اظهار داشت: فدای آن کسانی که اتمام حجّت خود را از طریق قرآن متوجه می شوند. اینها انسان های فهمیده و پیشرفته ای هستند. قرآن را که می خوانند می گویند این کلام معمولی نیست؛ این کلام خداست. فردی خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آل وسلم گفت این آیاتی که بر تو وحی شده است را برای ما بخوان تا ببینیم این دین شما چگونه دینی است. پیامبر به یکی از یارانش فرمودند برایش قرآن بخوان. آن فرد تصادفاً سوره زلزال را خواند. آیات پایانی این سوره که می فرماید «وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» را که شنید گفت کافی است؛ ایمان آوردم. خداوندی که کارهایش تا این اندازه بر اساس حساب و کتاب است را باید پرستید. این شخص، بنا بر ویژگی های فکری و روحی اش اینگونه برای او اتمام حجّت شده.
مسئول اتاق فکر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ادامه داد: برای هر کسی از طریقی خاص اتمام حجّت صورت می پذیرد؛ یکی دانشمند می شود و اینگونه برایش اتمام حجّت می شود. دانشگاه آمدن شما نیز راهی بوده برای اتمام حجّت. موارد زیادی از اتمام حجّت در زندگی انسان وجود دارد که اگر دقّت شود، کم کم پیدا می شوند. شما می توانید خودتان را به بیراهه بزنید و آن ها را نبینید؛ امّا این کار را نکنید. خدا دارد با شما از این طریق حرف می زند و برخی از این حرف ها را ممکن است آخرین بار باشد که به شما بگوید.
پناهیان اتمام حجّت را عملیاتی مهمّ و تعیین کننده در زندگی انسان توصیف کرد و گفت: خداوند بعضی وقت ها در مراحل مختلف زندگی انسان تا زمانی که برای یک فرد اتمام حجت صورت نگرفته باشد به او مهلت می دهد امّا اتمام حجّت که شد دیگر مهلت نمی دهد.
پژوهشگر مسائل دینی، آیه شریفه «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» را مصداقی برای اتمام حجّت خداوند دانست و گفت: خداوند در اینجا می فرماید ما راه را نشان می دهیم تو خواه پند گیر خواه ملال. اتمام حجّت یک بحث سرد است؛ فی نفسه بحث گرمی نیست. زیرا همین که می گوید ما راه را نشان دادیم و خودت می دانی کدام را انتخاب کنی، انگار نوعی بی تفاوتی از سوی خداوند نسبت به بنده اش بوجود می آید. اتمام حجّت با اینکه سرد است امّا حُسن های زیادی در این سردی وجود دارد. این سردی یک ترس و یک نگرانی در ما ایجاد می کند که موجب بیداری و حساس شدن ما می شود. انسان نباید از همه این نگرانی ها فرار کند. معروف است که فردی گفت در یک مجله خواندم که آثار وحشتناکی برای سیگار ذکرشده بود، به او گفتند یعنی دیگر سیگار را ترک می کنی؟ گفت نه، دیگر مجله نمی خوانم. برخی ها اینگونه هستند.
پناهیان ادامه داد: اتمام حجت سرد است ولی شیوه اتمام حجّت خیلی گرم است. اصل بحث خیلی سرد است؛ همین که می فرماید ما راه را نشان دادیم، انگار نوعی بی تعلقی از سوی خدا نسبت به بنده اش شکل می گیرد. انسان که این را می شنود ناگهان یخ می زند، می گوید خدایا برایت مهمّ نیست که ما به جهنم برویم یا بهشت، بد بشویم یا خوب؟ ظاهر آیه اینگونه تداعی می کند، امّا این انا هدیناه که خدا می فرماید، این هدایت چگونه هدایتی است، چطور صورت می گیرد؟ این دیگر سرد نیست بلکه عین آتش است. می فرماید برای این هدایت، فردی را به میان شما فرستادم که نسبت به هدایت شما حریص است، چیزی شما را اذیت بکند او رنجور می شود، به مؤمنین رئوف و رحیم است. آنقدر به شما علاقه دارد که نهایت ندارد. آری؛ خداوند اینگونه اتمام حجّت می کند.
وی با بیان اینکه اتمام حجّت ظاهرش سرد است امّا چگونگی انجام آن از سوی خداوند نه تنها سرد نیست بلکه همانند آتشفشان است، یک نمونه از اتمام حجّت های خدا را گودی قتلگاه عنوان کرد و گفت: آنجا دیگر آتشفشان بود، خدا گفت حسینم را می دهم تا اتمام حجّت شود و همه چیز بر مردم روشن شود. خداوند تا آخر عمر انسان و تا آخر عالم هستی برای اینکه حجّت بر یک انسان یا یک جامعه تمام بشود تلاش خواهد کرد.
استاد حوزه و دانشگاه، یکی از وجوه فاطمیه را اتمام حجّت دانست و گفت: اصلاً فلسفه وجودی حضرت زهرا سلام الله علیه در حماسه فاطمیه، بیش از اینکه احقاق حقّ باشد اتمام حجّت بود؛ فدکش را گرفتند آمد تا آن را پس بگیرد. خانم شما که دارید همه چیزتان را در راه خدا می دهید، فدک را می خواهید چکار؟ می خواهد با این کار اتمام حجّت کند و به مردم بفهماند که اینها برخلاف گفته پیغمبر که من را صدیقه نامید و فرمود تو دروغ نمی گویی، می گویند باید شاهد بیاوری تا ادعایت را قبول کنیم. حضرت زهرا خیلی از زجرها را به خاطر اتمام حجّت کشید. سکوت امیرالمؤمنین برای چه بود، برای اتمام حجّت بود؛ اینکه همه بفهمند راهی که رفته اند اشتباه بوده است.
پناهیان با بیان اینکه اتمام حجّت برخی اوقات هزینه های سنگینی در پی دارد گفت: می دانید بعضی وقت ها اگر حجّت زود بر ما تمام نشود چه اتفاقی می افتد؟ سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت. خدا تا آخر ایستاده تا برای کسانی که شیرفهم نمی شوند اتمام حجّت کند. هزینه دیرفهمیدن و دیر تمام شدن حجّت برای برخی های دیگر را ما باید بپردازیم؛ پس باید کاری بکنیم که آنها زودتر بفهمند و زودتر شیرفهم شوند. جضرت زهرا(س) گفت از این شتر خلافت که از مسیر خود خارج کردید، شیر نخواهید نوشید خون خواهید نوشید. این شتر به شما سواری نمی دهد بلکه شما را منکوب خواهد کرد. گفتند حالا انقدر هم سخت نگیرید؛ خب برای اینها که این حرف را زدند باید اتمام حجّت شکل می گرفت. کار به جایی رسید که همه آنها که می گفتند سخت نگیرید، پس از چندین سال جوان هایشان توسط یزید سر بریده شدند؛ حالا روشن شد؟ اتمام حجّت رخ داد؟
وی ادمه داد: تا مسائل خوب برای ما روشن نشود و شیرفهم نشویم خدا دست بر نمی دارد و سختی ها ادامه دارد. هرچقدر هم ما بگوییم خدایا برای ما اتمام حجّت شد، بس است دیگر داریم نابود می شویم؛ خداوند می گوید تازه اوّل راه است، باید خوب مسائل برای شما روشن شود و حسابی شیرفهم شوید. ظهور بعد از حسابی شیرفهم شدن بشریت اتفاق می افتد. بعد از ظهور همه شیرفهم هستند؛ مولا اشاره می کند همه می گویند چشم. عجب جامعه زیبایی است آن جامعه. از آنها سؤال می شود که مشکلی ندارید؟ می گویند ما غلط می کنیم مشکل داشته باشیم! این تاریخ بشریت پشت سر ماست، ما دیگر شیرفهم شده ایم.
پناهیان افزود: کار به جایی می رسد که از یک ذره بی تقوایی مدیران کشور وحشت می کنید و آن را مثل سرطان می دانید می گویید این برای جامعه بدبختی خواهد آورد باید بروم درستش کنم. اگر در واکنش به این بی تقوایی ها گفتیم حالا خیلی هم طوری نیست، همین جمله را که بگوییم معلوم می شود که خوب شیرفهم نشده ایم و دوباره ماجرا شروع می شود و این مثل یک دومینو است که ادامه دارد.
وی با بیان اینکه کاری نکنیم که برای شیرفهم شدن و اتمام حجّت ما، اولیای خدا هزینه بدهند گفت: گریه های حضرت زهرا را باور نداشتند، می گفتند برای چه گریه می کنی، می فرمود مگر نمی بینید که علی را رها کرده اند و به سراغش نمی روند؟ می گفتند طوری نشده. حالا باید چکار کنیم که حجّت بر اینها تمام شود. برخی ها زود حجّت برایشان تمام می شود؛ روی هوا می گیرند.
این مبلغ دینی با بیان اینکه اتمام حجّت در مراحل بالاتر هم وجود دارد گفت: زمانی که امیرالمؤمنین را با طناب می بردند، سلمان از شدّت ناراحتی و ناامیدی پیش خودش گفت چرا آقای من که اسم اعظم خداوند در قلب اوست، این مشکلات را حل نمیکند. مدّتی سپری شد و سلمان سر همین ماجراها کتک مفصلی خورد. نزد امیرالمؤمنین آمد؛ حضرت به او گفت در دل خودت از مولایت سؤال کردی؟ ما از تو همین را هم انتظار نداشتیم؛ تو باید مسائل برایت روشن شده باشد. سلمان عذرخواهی کرد و حتّی گفته می شود که برای بیعت مجدد دست دراز کردند. این در حالی بود که هیچ بیعتی هم شکسته نشده بود، امّا سؤال پرسیدن حتّی در دل خودش از او بعید بود. بعد آقا فرمود کتکی هم که خوردی برای همین سؤال بود؛ گفت آقا شیرفهم شدم. در هر مرحله، خدا برای اینکه چیزی را بفهماند، اتمام حجّت می کند. بعضی وقت ها هم همراه با هزینه است، نه اینکه همه هزینه ها بابت روشن شدن چیزی باشد؛ امام حسین علیه السلام در کربلا خیلی هزینه داد، نمی خواست چیزی برای خودش روشن شود، می خواست برای دیگران روشن شود. حضرت فاطمه رفت بین در و دیوار قرار گرفت تا بر همگان روشن شود. چرا به خاطر اتمام حجّت برای ما،اولیای خد باید کتک بخورند
/ف.م214