حجت الاسلام کاشانی: آیا آتش بردن به در خانه دختر پیامبر(ص) توهین نیست؟

کد خبر: 28799
مراسم شب سوم عزاداری ایام فاطمیه اول با سخنرانی حجت الاسلام کاشانی و مداحی کربلایی حنیف طاهری و حاج احد قدمی در هیئت عبدالله الحسن علیه السلام برگزار شد.

وارث: مراسم شب سوم عزاداری ایام فاطمیه اول با سخنرانی حجت الاسلام کاشانی و مداحی کربلایی حنیف طاهری و حاج احد قدمی در هیئت عبدالله الحسن علیه السلام برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام کاشانی را می خوانید:

در جلسه ی قبل بیان کردیم آقای بخارایی که بیش از صد تحریف در کتابهایشان موجود است. ناچار شد بخشی از ماجرای پیش آمده حضرت زهرا سلام الله علیه را در کتاب خود بیان کند. به این موضوع رسیدیم که مبنای اولیه شان کتمان محض بوده است. اما امامان شیعه هم پس از شهادت امام حسین علیه السلام شروع به تبلیغ جایگاه اهل بیت علیه السلام کردند و این جایگاه را در افکار عمومی به شکلی استوار ساختندکه دیگر کسی جرات نکرده است با قبضه ی شمشیر و یا رسما با اطلاع عموم مردم امامی را دستگیر کند و به شهادت برساند البته به جز حضرت موسی بن جعفر علیه السلام که در بیاناتشان ابتدا نا حق بودن حکومت جور را به اثبات رساندند و در وهله ی بعد به هارون فرمودند: حکومت هارون نیز ادامه دهنده ی همان طاغوت پیش از خود است. عصر حکومت متوکل عباسی که فدک را مجددا بازپس گرفت، افکار عمومی به دنبال کشف واقعیت در جریان فدک بودند. پس ناچار شدند بخشی از ماجرا را به گونه یی تعریف کنند لذا تنها ماجرای ارث را بیان کرده است و از شهود مطلبی نیاوردند. چرا اگر از موضوع میراث شروع نمی کردند کفر خلیفه اول به اثبات می رسید.

مطلبی که شیعه به آن معتقد است و آقای بخارایی تحریف کرده اند و منابع بعد از آن نیز بیان نکرده اند این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فدک را به دخترش هدیه دادند و پس از هدیه کردن فدک فوت نمودند. اما برخی از صحابه ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله س از رحلت ایشان کارگران حضرت زهرا سلام الله علیه را که در حال رسیدگی به زمین های فدک بوده اند را بیرون کرده و برای مردم خطبه ای خواندند، مشخص نیست فدک مطعلق به حضرت زهرا سلام الله علیه باشد و خطاب به سید نساء اهل جنه گفتند: برای ادعا خود شاهد بیاورید!

یکی از مهم ترین علت های قتل شیعه در این چند سال به این دلیل است که به شیعیان نسبت می دهد "صحابه ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله را دوست ندارند". به همین کلام بسنده می کنیم که ما صحابه پیامبر را که مجاهدت انجام داده اند و موجب نشر قرآن شده اند و پیامبر را یاری کرده اند و "أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم ۖ"هستند. را قبول داریم چرا که در صورتی که کسی قبولشان نداشته باشد کافر است. اما صحابه ای که در جنگ ها فرار می کردند و از بیت المال دزدی نمودند و پیامبر صلی الله علیه و آله را ترور می کردند. را نمی پذیریم و نقد هایی به ایشان داریم. اما برخی از صحابه ی پیامبر صلوات الله علیه از حضرت زهرا سلام الله علیها خواستند تا برای ادعای خود شاهد بیاورد در حالی که به هیچ وجه نباید از حضرت زهرا سلام الله علیها شاهد می خواستند چرا که اولا) مگر به عدالت حضرت زهرا سلام الله علیها شک داشتند و درخواست شاهد به معنای نپذیرفتن عدالت حضرت زهرا سلام الله علیه است. ثانیاَ) با وجود اختلاف نظر بین شیعه و سنی بر سر موضوع اهل بیت علیه السلام، پیامبر صلی الله علیه است.اما در اینکه حضرت زهرا علیه السلام دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است و از اهل بیتشان هستند و آیه ی تطهیر در خصوص حضرت زهرا سلام الله علیها هم نازل شده است و خداوند به طهارت این بانو شهادت داده است اختلاف نظری وجود ندارد. درحالی که همگی صحابه را راستگو می پنداشتند و ادعای حضرت زهرا سلام الله علیه را نپذیرفتید.

در صحیح بخارایی و عبارتی آمده است که خیلی جگر سوز است. جابر بن عبدالله انصاری رحمه الله علیه که از اصحاب اهل بیت سلام الله بودند، از قول پیامبر اکرم صلوات الله علیه به خلیفه عرض کردند :" از بحر وجوهات رسیده مبلغی به تو پرداخت می کنیم " خیلفه هم مبلغ را به او پرداخت کرد. بی آنکه شاهدی از او طلب کند. شارهان سید بخارای و مسلم نوشتند به این علت از او شاهد نخواست "فیه قبول خبر واحد عدل من الصحابه ولو جارعاَ ذالک نفساَ لنفسه "( زمانی که یکی از صحابه ی پیامبراکرم صلی الله علیه وآله خبری از قول پیامبر نقل کردند باید قبول کنید حتی اگر به سود خود گفته باشد" اما براستی چرا قول حضرت زهرا سلام الله علیه و شارهان ایشان –امام حسین و امام حسن علیه سلام و امام علی مرتضی علیه السلام و ام میمنه – که همگی اهل جنة بودند، پذیرفته نشد؟ آیا مگر به تقوای ایشان شک داشتند؟ و نپذیرفتن تقوای ایشان به این معنی است که روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را قبول ندارند چرا که این روایت متواتر است پس کفر است. جالب است بدانید طبق قاعده ی (شاهد) حضرت قسم هم خورند اما پذیرفته نشد و خلاف عقیده عمل کردند. بر خلاف قاعده (یمین) نیز اقدام کردند چرا که فدک در دست حضرت بود و کارگران ایشان بر روی این زمین کار می کردند و شما که قصد غصب آن را داشتید باید شاهد می اوردید و به ده ها دلیل دیگر شهادت حضرت منجر به کفر است. پس بخارایی که مطلع بود به ناچار مجبور شد تنها موضوع ارث را بیان کند.

طبق متنی که بخارایی برای هدایت افکار عمومی آن زمان نقل کرده این بود " ارسلت فاطمه علی ابی بکر تسعل میراثنا – فغضبت یا وجدت فاطمه علیه سلام علی لا ابی بکر فلم تکلمه حتی تو" ( حضرت فاطمه سلام الله علیها فرستاد نزد ابوبکر که میراث ما را بده، و ابوبکر نداد پس حضرت فاطمه سلام الله علیها از ابوبکر عصبانی شدند و با ایشان قهر کردند و دیگر با ایشان صحبت نکردند تا از دنیا رفت) اما بعده ها افکار عمومی متوجه شدند که چرا دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را با عصبانیت رها کردند تا از دنیا رفتند. در حالی که حکومت سفارش کرده بودند به خاطر حرمت پیامبر اهل بیت علیه السلام ایشان را حرمت بگذارید. پس مجبور شدند به موضوع دیگری تمسک پیدا کنند یعنی مرحله ی "میراث" و گفتند این دونفر به خانه حضرت زهرا سلام الله علیه رفتند و حضرت زهرا سلام الله علیه را راضی کردند.

پس شعبی که در بیست و چهار قمری به دنیا آمدنقل کرد (تقریبا سیزده سال پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله) باتوجه به اینکه خودش در اصل ماجرا حضور نداشت نقل کرد روایت بخارایی و مسلم صحیح نبوده است و مشکل بر طرف شده است و دختر پیامبر صلی الله علیه و آله قبل از فوتشان آشتی نموده اند. ابتدا روایتی که آورده اند سندیت نداشت و مرسل بوده است و برای اینکه افکار عمومی را منحرف کنند علمای وقت و مفتی زمان به کذب گویی پرداختند چرا که مردم باور کنند که سند تا شعبی حتما صحیح است.

اما نکته ی بعدی در کتاب القام الحجر لمن ذکاب ابی بکر عمر (نوشته ی سویوتی ص 66) مرد مردان ابوالمطلب شیبی است چرا که اگر زنی شبانه قسم بخورد قسم ایشان صحیح نیست. چرا که حجاب دارد و قابل شناسایی نیست حتی اگر دختر خلیفه ی اول باشد. " کسی که این بی حرمتی را به دختر خلیفه ی اول می کند باید به شدت بزنندش و زندانی طولانی مدت اش کنند و اگر کسی او را تایید کرد باید وی را هم بیشتر بزنند چرا که به دختر خلیفه توهین کرده است. حالا من این سوال را از شما می پرسم آیا آتش بردن به در خانه ی دختر پیامبر اکرم صلوات الله علیه انصاف است و توهین نیست؟

در ادامه این مراسم؛ ذاکرین اهل بیت علیه السلام کربلایی حنیف طاهری و حاج احد قدمی به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.