حجت الاسلام بی آزار تهرانی: هیئتی ها باید با هنرمندی بین اصل برائت و امر تقیه، اجتماع نوری بکنند +گزارش تصویری

در ادامه متن سخنان حجت السلام بی آزار تهرانی را می خوانید:

جمال حق زسر تا پا است عباس / به یکتایی قسم، یکتاست عباس

اگر چه زاده ام البنین است / ولیکن مادرش زهراست عباس

برای رسیدن به برترین جایگاه معنوی آن هم در ظرف قیامت، جهتش این است که در دنیا، ظرف دنیا محدودتر از آن است که بتواند عظمت صدیقه کبری سلام الله علیها و پیروان مکتب و مرام آن بزرگوار را توصیف بکند. حضرت زهرا سلام الله علیها 9 اسم دارند که هر کدام از این اسامی شرحش بی نهایت است. یکی از آن اسامی " بتول" است. بتول چند معنی دارد که یکی از معانی اصلیش، یعنی جداشده از دنیا. ظرف دنیا گنجایش بیان عظمت حضرت زهرا سلام الله علیها را ندارد. یکه سوار عرصه قیامت آن بانو است. اگر کسی می خواهد در سایه رحمت و غفران الهی قرار بگیرد، بایستی در مجمع نور فاطمیون باشد. برای رسیدن به این مقصود باید با دو بال معنوی به سمت آن قله پرواز کرد: یکی بال علمی است که باید پیرامون آن فضائل به دنبال تفحص باشیم. کلمات حضرت زهرا سلام الله علیها در دفاع از ولایت به عنوان خطبه فدکیه مانند ذوالفقار علی علیه السلام بود. امام علی علیه السلام  سکوت نکردند زیرا دائما در ذکر بودند. وقتی مولا را می بردند، ایشان کنار ذکر حق یک پیام هم داشتند برای مسلمین و دائما فریاد می زدند "لولا الوصیة” اگر وصیت پیامبر نبود که علی علیه السلام نمی ایستاد که آن ها این گونه رفتار کنند. حضرت محمد صلوات الله علیه به امیر المومنین  علیه السلام فرمود: علی جان اگر یار و یاور پیدا کردی باید مجادله و مبارزه کنی والا اگر یاور نباشد این لباس امامت لباس تشریع الهی است. مشروعیت از جانب خداوند است اما اجرا شدن آن نیاز مردم است. می گوییم چرا امیرالمومنین علیه السلام از حقش دفاع نمی کند؟ زیرا مثال امام مثال کعبه است. یعنی اگر می خواهی حاجی بشوی باید به کعبه بروی و رنج سفر را بکشی تا به شما بگویند حاجی. مثال امام هم مثال کعبه است. پس باید اقبال مردم باشد که در آن زمان نبود.

معنای انسجام و وحدت اسلامی این است هیئتی ها باید با هنرمندی بین اصل اصیل برائت و امر تقیه، اجتماع نوری بکنند. امروز باید مراقبت بکنیم آب در آسیاب دشمن ریخته نشود. امروز یک جریان تند رویی در همین هیات ها راه افتاده که این هیئتی ها عده ای شیعه تند رو هستند که علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها را مصادره کرده اند و فکر می کنند این ها فقط شیعه خلص هستند. ما حاضر هستیم در دنیا به هر وسیله ای که هست دشمنان صدیقه کبری سلام الله علیها را معرفی کنیم. خطبه شقشقیه سوگنامه امیر المومنین علیه السلام است. مولای ما سکوت نکرد فقط قعود لله داشتند. یعنی مبارزه نکردند به امر خدا و رسول که اصل طفل نو پای دین باقی بماند. دینی که تازه به برکت غدیر بالغ شده است و تمام و کامل به ما واگذار شده است. اگر صدیقه طاهره سلام الله در آن کشاکش نمی آمد و فریاد نمی زد و تهدید به نفرین نمی کرد شخص امیر المومنین علیه السلام را می زدند و اگر این دفاعیات نبود شخصیت مولا را هم به زعم خودشان دفن کرده بودند. این کارستان زهرا اطهر سلام الله عیلها است. شخص مولا را با همه وجود حفظ کردند. گفتند بچه ام را بردند، به مال و جانم صدمه زدند به صورتی که یک جای سالم در بدنشان نبود و شبها وقتی می خواستند از این پهلو به آن پهلو بشوند از فضه کمک می خواستند.  شهادت علی علیه السلام یعنی خط امامت و رهاورد همه انبیا از بین برود. پیام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و لحظه ای که در پشت در سوزان صدا زدند یا مهدی جان این است که باید یک نفر در این راه از بین بروند و فانیه شود که همه سرمایه دین خدا حفظ بشود. وقتی حضرت علی علیه السلام از مسجد برگشته بودند و ناراحت در جایی نشسته بودند، حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند: علی جان بلند شو! دختر پیامبر را تکذیب کردند... اینگونه غریبانه نشسته ای؟! همان لحظه صدای اذان آمد و مولا علیه السلام فرمود: زهرا جان من همین لحظه می توانم دستمال زرد خیبری را بر سرم ببندم به جنگ با همه آن ها برخیزم اما بی بی جان اگر می خواهی صدای خدا و رسول از شهر بابایت به گوش برسد و این خط باقی بماند دست علی بسته است. دشمن هم می دانست که دست علی علیه السلام را بسته است. در مدینه یک بانو، مظهر عفاف، ستر ملوک، علم دار می شود. از عاطفه و مال و اشک و فرزند، جانش، و مهم تر از همه قبر مخفی حضرت زهرا سلام الله علیها، می گذرد. امام صادق علیه اسلام سوالی را مطرح می کنند و می گویند بعدها شیعه از ما سوال می کند به چه دلیل مادر ما شبانه و مخفیانه دفن می شود؟ این سوالی است که مارا به چند جهت می برد.

دلیل اول چون وصیت قولی و کتبی و شفاهی کرده بودند به امیر المومنین علیه السلام. قبر مخفی یعنی عالم بدانید که بدون اجازه وارد خانه علی علیه السلام شدند. امروز شبکه های وهابی می گویند احراق بیت نبوده است و اصلا آن زمان خانه ها در نداشت. روایت داریم که پیامبر به کسی گفت برو و از خانه ما فلان چیز را بیاور. خودش می گوید که رفتم و درخانه را باز کردم و آن را آوردم... این که می گویند در نداشت، یک قسمت از روایت را حذف کرده اند که می گوید در نداشت، مگر از چوب خرما و چیزهای دیگر. آیا تهدید به احراق بوده است و چنین چیزی نبوده است؟ پیغمبر صلوات الله علیه فرمود: ملعون است آن کسی که اهل مدینه را بترساند و تهدید کند. در اینجا سوالی پیش می آید آیا مادر سادات شهروند شهر مدینه بود یا نبود؟ وقتی آمده بودند جلوی در خانه فاطمه سلام الله، خانم گفتند من از این ها بدی دیدم جلوی در نمی آیم. علی علیه السلام فرمودند: اگر من از تو بخواهم بروی چه؟ حضرت فرمودند: علی جان البیت بیتک... افتخار من هم کنیزی تو است... امام شناسی را باید از اینجا یاد بگیریم. وقتی وارد شدند و کنار بستر نشستند بی بی فرمود رویم را بر گردانید. جهت را تغییر دادند. آنان گفتند ما چند بار آمدیم و قبول نکردید که به عیادت شما بیاییم، تا از علی خواستیم.

امکان ندارد چیزی از علی بخواهید و عملی نشود...

فدک موضوعیت نداشت برای حضرت فاطمه سلام الله علیها، بلکه گره خورده بود با غصب ولایت از امیرالمومنین علیه السلام و الا فاطمه سلام الله علیها با دنیا کار ندارد؛ همه این دنیا را خدا به پای حضرت صدیقه سلام الله علیها ریخته است. درباره کرامات حضرت فاطمه سلام الله علیها هر چه حرف بزنیم کم است. در مسائل مربوط به حضرت فاطمه سلام الله علیها در این روزگار خیلی باید دقت کرد که دچار انحرافات نشویم. یک عده تند رو هستند، و عده ای بی تدبیری می کنند و می خواهند حاکمیت را بزنند و آقایی برای خودشان درست کرده اند. چون این ها انتساب دارند متاسفانه این ها هم ضربه می زنند.  

مهم ترین فتنه پیش روی ما از خود همین جلسات است. این ها برنامه دارند. خرج های هنگفت می کنند و واسطه هایی دارند که بتوانند در هیئت ها، در شعر شاعران و مداحان نفوذ کنند. فاطمیه فصل دشمن شناسی و دشمن ستیزی است. شناخت دشمن بصیرت می خواهد. باید زیرک باشیم.

در مقام عمل سه گام باید برداریم به نسبت این که به دین مقید باشیم زنده ایم و داریم فاطمی و علوی زندگی می کنیم. صدیقه خدا هستیش را پای دین خدا داد. اگر قرار باشد متدین واقعی باشیم باید اول) دین دان باشیم، دو) دین دار باشیم، سوم) دین بان. دین را به خوبی بشناسیم. دین به ما می گوید اگر دین داشته باشیم، پدر و مادر بر ما ولایت دارند. یعنی اگر سفر کربلا باید می رفتیم، اگر پدر و مادر راضی نبودند اول باید رضایت آن ها را داشته باشیم. این است دین دانی. دین داری یعنی در در همه جا خودت باشی و عوض نشوی؛ یعنی مثل عباس بابایی وقتی در دفتر ژنرال آمریکایی منتظر او بود، بلند شد و نمازش را اول وقت خواند. خدا هست؛ پس به هیچ وجه با غیر خدا معامله نکنید. کسی که دین را درست فهمید، خوب به دین عمل کرد نوری به چشمش می آید و بصیرتی پیدا می کند که می گوید همه وجودم فدای دین. همان چیزی که حضرت عباس علیه السلام هم فرمود: " والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی "

در ادامه این مراسم؛ ذاکرین اهل بیت علیه الاسلام حاج محمدرضا طاهری و کربلایی حسین طاهری به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.