حجت الاسلام قاسمیان: وقتی درست عمل می کنیم کمتر خلأ تئوریک پیدا می کنیم +گزارش تصویری

کد خبر: 29376
جلسه هفتگی هیئت شهدای گمنام با سخنرانی حجت الاسلام قاسمیان و مداحی ذاکر اهل بیت علیه السلام برادر جواد قربانپور برگزار شد.

وارث: جلسه هفتگی هیئت شهدای گمنام با سخنرانی حجت الاسلام قاسمیان و مداحی ذاکر اهل بیت علیه السلام برادر جواد قربانپور برگزار شد.

در ادامه متن سخنان حجت الاسلام قاسمیان را می خوانید:

 

می خواهیم در مورد با مقام عمل صحبت کنیم. مقام عمل مقامی بسیار مهم است. جایی که درست عمل می کنیم کمتر خلأ تئوریک پیدا می کنیم. جایی که خوب عمل نمی کنیم، خلأ تئوریک پیدا می کنیم. ما مقام عمل و نظری را خود تفکیک می کنیم ولی مردم تفکیک نمی کنند. مدام می گوییم: اسلام خوب است و ما بد عمل می کنیم! فقه خوب است و فقها بد عمل می کنند! همانند این است که بگویی: پزشکی خوب است و پزشکان بد عمل می کنند. این تفکیک در ذهن مردم ایجاد نمی شود و می گویند: اگر بد عمل می کند بن اعتقادیشان بد است.

اگر مشکلات را با عمل حل نکنیم، خلأ عمل که پیدا می کنیم هیچ! مشکل تئوریک هم پیدا می کنیم. ما به اشتباه می خواهیم خیلی از خلأهای مقام عمل را با بحث های نظری پر کنیم. با اینکه اگر درست عمل کنیم بحث های نظری هم پیش نمی آید.

گاهی بد عمل می کنیم و می خواهیم جای عمل دفاع تئوریک کنیم. حواسمان باشد که عمل جای خود و کارهای تئوریک جای خود را دارد.

آیت‌الله بهجت(ره) بسیار کم توصیه بودند، ولی توصیه ای را خودم به کرّات از او شنیدم. می فرمودند: "  مَن عَمِلَ بما یَعلَم عَلَّمَهُ الله ما لَم یَعلَم. [بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۸۹] " کسی که به دانسته هایش عمل کند، خداوند آنچه که نمی داند به او خواهد آموخت.

در روایت داریم: " لا تطلبوا علم ما لا تعملون ولمّا عملتم بما علمتم " تا به آموخته های خود عمل نکردید دنبال مسائل جدید نباشید. برخی از ما شهوت یادگرفتن داریم! با اینکه عمل در آموخته ها نداریم اگر در پی مسائل جدید باشیم چیزی جز کفر به ما اضافه نمی شود. همانند این است که غذا بگیرید و پشتتان حمل کنید و نخورید! بدن ضعیف می شود و باری سنگین بر دوشتان خواهید داشت. حالا مدام غذا بگیریم و به اندوخته ها اضافه کنیم! این عمل باعث می شود بدن ضعیف تر شود.

حالا می خواهیم علم را در فضای کفر یاد بگیریم. چه چیزی از این علم خواهیم آموخت؟

خداوند در قرآن صدق را به کسانی نسبت می دهد که عمل می کنند. صادق کسی است که برابر ایمانش به آن عمل می کند.

" لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ " الْبِرَّ یعنی نیکی و خوبی و اکثر مفسیر به نیکان و خوبان تعریف می کنند. می خواهد بگوید برای من که خوبی مهم نیست! به جای خوبی، خوبان را تعریف می کنم. چون اگر این کار را انجام دهد، مهم است. آن فعل مهم است. " وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ " به عید نزدیک هستیم! عَلَى حُبِّهِ مال می دهد. " ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ " کسی به مقام ابرار نمی رسد مگر اینکه از برخی محبوباتش بگذرد. گاهی این محبوب پول است و گاهی مقام و گاهی آبرو و زمان! باید بتواند بگذرد. " وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَـئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ " کسانی که صابر هستند یعنی پایمردند، این صبر به معنای نشستن و ایستادن اشتباه است، معنای آن ایستادگی و پایمردی است. کسانی که در هنگامۀ جنگ پایمردند آنها راستگو هستند. کسی که اعتقاد دارد و در اعتقادش اینگونه ایستادگی کرده است راستگوست.

" هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَن يَخْرُجُوا " شما گمان نمی کردید که آنها اخراج شوند. " وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ " و گمان خودشان این بود که دژهایشان مانع است و مقابل خدا و لشکریان خدا را می گیرد! ولی " فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا " از جایی رفت که آنها فکرش را نکرده بودند. " وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ " رعب را در دل آنها انداخت. " يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ " خودش خانه های خودش را خراب کرد.

برای اینکه نگویید: حاج آقا اینها برای 1400سال گذشته است، می گوید: " فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ " ای کسانی که صاحب بصیرت هستید، اینجا بصیرت لازم است تا عبرت بگیرید. با عقل فایده ای ندارد! با عقل دو دو تا چهارتایی کسی به وعده های الهی حساب نکند، عقل است ولی منور نیست. عرفان نیست. عمل عارفانه و عاشقانه نیست.

تفاوت بین عقل منور و غیر منور در این است: با ارتشی کلاسیک صحبت کنید و به آنها بگویید لشگری می خواهد به لشگری تگ کند چگونه این کار را انجام می دهد؟ می گوید: اگر بخواهد به یک لشگر تگ کندچون از موضع بیرون می آید باید با سه لشگر تگ کند، از طرفی هم پشتیبان و تلفات و آذوقه و پولش انقدر است و خلاصه محاسبه می کند و دقیق تحویلت می دهد. حالا اگر حاضر هستید به خط بزنیم! همه چیز حساب شد جز وعده های الهی. با این محاسبات کربلای5 را نمی توانستند انجام دهند. حالا همین محاسبات را به امیرالمومنین علی علیه‌السلام بدهید، خلیفه دوم می گوید: تعدادمان برای جنگ کم است چه کار کنیم؟ می فرمایند: ما با تعداد نمی جنگیم، کم هستیم که کم هستیم، وعده الهی چه شد؟!

اعتماد به وعده های خدا کجاست؟ در محاسبات الهی چگونه باید وارد شود؟ این تفاوت بین عقل حسابگر است و عقلی که به وحی متصل است و عقلی منور است. ما باید عاقل باشیم ولی عاقل به عقل منور. اگر قرار بود اینگونه با عقل محاسبه کنیم اصلاَ انقلاب نمی کردیم!

در ادامه این مراسم؛ ذاکر اهل بیت علیه السلام برادر جواد قربانپور به روضه خوانی و سینه زنی پرداختند.