ولی خدا حصن حصین برای انسان است

کد خبر: 30560
آیت الله قرهی گفت: یکی از علّت­های مبتلا شدن بشر به گناه، نبودن با ولیّ ­الله است.
وارث: آیت الله قرهی در درس اخلاق خود مطلبی بیان کرده که متن آن برای علاقه مندان در پی می آید.

شیخناالاعظم، حضرت مفید عزیز فرمودند: ظلمات فقط و فقط گناهان و معاصی است که انسان رااحاطه کرده است. چه کنیم از ظلمات خارج شویم؟ چه کنیم گناه وجود ما را نگیرد؟

نسخه را پروردگار عالم داده است، بودن با ولیّ­ اش. ولیّ خدا حصن حصین برای انسان است و اول ولیّ عالم خود ذوالجلال و الاکرام است «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» .

منتها نکته جالب و بسیار مهم این است که ذوالجلال و الاکرام، راجع به اهل ایمان که از گناهان به سوی نور خارج می­ شوند، فقط لفظ ولی را می­ آورد امّا برای شیطان­ ها لفظ اولیاء را می­ آورد «وَ الَّذينَ كَفَرُواأَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» آن­ها ازنور به ظلمات می ­روند، نور یعنی مقام انسانیّت، اینکه انسان اشرف مخلوقات است وباید خلیفه الله باشد امّا از نور به سمت ظلمات می ­رود.

چرا آن­جا ولی است، اینجا لفظ اولیاءآمده است؟ برای اینکه ذوالجلال و الاکرام می ­خواهد بیان کند: اولیاء الهی همه یکی هستند، گرچه ما در زیارتنامه می­ خوانیم: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَاللَّهِ» [۱] امّا در خود این آیه شریفه فقط فرموده: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا» فقط خدا ولی است. ولیّ چه کسی؟ ولیّ اهل ایمان که آن­ها را از این گناهان، بدی­ هاو پلشتی ­ها خارج می­ کند و به سوی نور؛ یعنی مقام انسانیّت می ­برد. دلیل این است تمام اولیاء الهی یک کار دارند و آن این است که همه مردم را به سوی انسان شدن وخدایی شدن دعوت می­ کنند.

لذا چون اول ولیّ عالم پروردگار عالم است، اسم اولیاء را هم اولیاء الهی می­ گذاریم. همه کار آن­ها کار خدایی است. بارهااین آیه شریفه را خوانده­ ام که ذوالجلال و الاکرام راجع به هادیان الهی، ائمه هدی و هرکس پیشوای حق هست، می­ فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» [۲] خدا از ما بین این­ها امامانی را قرار داد که به امر ما هدایت می­ کنند. هیچ­گاه مردم را به سوی خودشان، به سوی نفس امّاره دعوت نمی­ کنند.

لذا این­جا ولی است امّا طواغیت عالم هر کدام انسان­ها را به یک گناهی و به یک سمتی و به سوی خودشان، به سوی شیطان­های مختلف دعوت می­ کنند. لذا اولیاء آن­ها متفاوت است دیگر ولی نیستند. پس:

۱. بشر حتماً درعالم ولی دارد یا ولیّ او خداست یا طاغوت است.

۲ چون اولیاءالهی کار خدایی می­ کنند، پس ولیّ­ الله هستند. پس «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا» می­ شود، یک ولی است.

۳. چون هر کدام از طواغیت عالم انسان­ها را به سوی خودشان دعوت می­ کنند، اولیاء طاغوت می­ شوند، جمع می­ شود «وَالَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»

۴. ولیّ خدا درعالم ولو به لحظه­ ای – توجّه، توجّه – انسان­ها را به سوی خود دعوت نکرده و نمی ­کند. تمام هدف آن­ها این است که انسان­ها خدایی شوند.

……………………………………………………

  بحارالأنوار، ج:۹۸، ص:۱۸۸     [۱]

 

  سجده/۲۴ [۲]


/ف.م214