چرا سوره «الرحمن» را عروس قرآن می نامند؟

کد خبر: 30763
هر چیزی عروسی دارد و عروس قرآن سوره "الرحمن" است.

وارث: یکی از سوره‌ای قرآن که به خواندن آن بسیار سفارش شده است سوره الرحمن است. این سوره که ثواب‌های زیادی برای قرائت آن نقل شده است معروف به "عروس قرآن" می باشد. رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرمود: «هر چیزی عروسی دارد و عروس قرآن سوره "الرحمن" است».[1]

 

امام کاظم(علیه السلام) نیز روایتی به همین مضمون از پدران بزرگوار خود نقل کرده است.[2]


لازم به ذکر است که واژه «عروس» اگرچه در زبان فارسى فقط برای دختران به کار می‌رود، ولى در فرهنگ عرب هم به داماد و هم به عروس، البته تا زمانی که در مراسم عروسى حضور داشته باشند، «عروس» گفته می‌شود.[3]  


در توضیح علت توصیف این سوره به عنوان عروس دیدگاه‌های مختلفی بیان شده است:

1ـ به این دلیل که مرد و زن در چنین مراسمى در بهترین و زیباترین حالات و کامل‌ترین احترام‌ها قرار دارند، به آنها عروس گفته می‌شود. از این‌رو؛ به این سوره نیز عروس قرآن گفته شده است؛ یعنی این سوره در بین دیگر سوره‌ها، زیباترین حالت دارد و از جایگاهی ویژه برخوردار است.[4]

2ـ ظاهراً این نام‌گذاری بدان علت است که این سوره با ذکر نعمت‌هاى خداوند مزیّن شده؛ همان‌طور که عروس با انواع زیورها زینت داده می‌شود.[5]

3. هر چند همه قرآن عروس است، ولی حقیقتاً، سوره الرحمن عروس قرآن است؛ زیرا این سوره در آهنگ کلامی از موسیقی زیبا و موزون در تعبیر برخوردار است و هماهنگی خیره‌کننده‌ای دارد؛ به حدی که انگار این آیات به صورت شعر نگاشته شده‌اند. این سوره چنان سرشار از رحمت و نعمت طرب است، که قاری آن دچار اشتیاقی همچون شور و شوق عروس می‌شود.[6]

خلاصه این‌که، زیبایی‌های لفظی و معنایی این سوره، به عنوان دلیل نام‌گذاری این سوره به عروس قرآن، اعلام شده است.

 

 

 

 


پی نوشت‌ها:
[1]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 6، ص 140، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 9، ص 296، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 1، ص 328، قم، هجرت، چاپ دوم، 1410ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 1، ص 135،‏ بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 22، ص 93، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[5]. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج‏10، ص 46، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، 1377ش.
[6]. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ‏28، ص 10، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1365ش.