مراسم ختم مرحوم حاج علی آهی در مهدیه تهران برگزار شد +گزارش تصویری
وارث: مراسم ختم مرحوم حاج علی آهی با قرائت قرآن توسط استاد کریم منصوری، سخنرانی حجت الاسلام خادمیان و با حضور جمعی از مداحان و ذاکران اهل بیت علیهم السلام در مهدیه تهران برگزار شد.
در ادامه متن سخنان حجت الاسلام خادمیان را می خوانید:
قرآن در معرفی انسان نمی فرمایند آدم آفریده ایم بلکه می گوید انسان(1) آفریده ایم. آنچه در معرفی مطرح می کند مسئله خلافت است پایان مسیر را هم با مسئله مهم فراصت الهی تببین می کند. آنکه قرآن با مسئله خلافت شروع می کند و اوج انسان را با فراصت الهی معرفی می کند عظمت انسان در این نیست که پدرش کیست و از پدرش چه رسیده است قرآن وقتی به انسان معرفی می کند یک نقطه ای را به او نشان می دهد " إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً " نقطه نهایی او این است " بهشت را به اکتساب نمی دهم بهشت را به وارث اش تقدیم میکنم " بین اکتساب و فراصت فرق است.
این تفاوت در جابه جایی ماده است. قرآن می فرماید بهشت برای مومنین از طریق معامله و کسب به دست نمی آید. چرتکه نیدازیم روزه که می گیرم چقدر ثواب دارد و حساب نکنید که من نماز قضا ندارم توهم و تحیر، شما را نگیرد که من چنین مدرسی هستم . نه!
قرآن می فرماید " در بازنگری خودتان ببینید آیا خلیفه خدا و وارث خدا هستید یا خیر؟ چه کسی می تواند بگوید من خیلفه و وارث خدا هستم آنچه از کودکی به ما آموخته اند و بزرگان ما را مقید کرده اند به آن علوم معانی و معارف و آنچه که مرحوم آقا آهی واقعا خون دل و تلاش می کردند برای تسکین این حقیقت این بود که چه کسی می تواند خلیفه خدا و وارث خدا شود؟
معانی مشخص است، قرآن می فرماید آن کسی که می خواهد در این مسیر حرکت کند باید اساس زندگی اش در این محدوده تنظیم و مهندسی و تدبیر شود " کسی می تواند وارث خدا باشد که زندگی او در توحید خلاصه شود." و در متن خدا حرکت کند و تمام اسما وجودی زندگی اش را مطابق با عقاب و نهی خدا قرار دهد. وارث خدا کسی است که ببیند خدا چه چیزی را کجا دوست دارد گفته شود و چه چیزی را دوست ندارد. وارث خدا کسی است که در لحظه لحظه زندگی اش مطابق امر و نهی خدا باشد.
مرحوم حاج شیخ لطف الله جعفری بعد از هر نمازشان اشاره به سینه اش می کرد و جملاتی را می گفت. روزی یک طلبه پیش ایشان رفتند و گفتند این ذکری که در نماز می گویید به بنده بفرمایید. حاج شیخ لطف الله جعفری لبخند زدند و گفتند این یک چیز شخصی است آن طلبه وقتی شنیدند این ذکر شخصی است بیشتر حریص شدند تا این ذکر را بداند و ایشان را به امیرالمومنین علیه السلام قسم دادند. حاج شیخ لطف الله جعفری گفتند: "پسر جان قسم نخور چرا قسم می خوری چیزی نیست. من پس از خواندن هر نماز به خودم می گویم جعفر خدا تو را به اینجا رساند تو چه کار کردی؟" معرفت ایشان را به جایی رساند که حضرت آیت الله عظمی علامه مرجع کُل الکُل تشیع حاج شیخ جعفری واجب العتاب شدند.
مرحوم آهی دغدغه شان این بود و بی هیچ سرمایه ای و هیچ شاعری در این مملکت اهانت نکرد حرف ایشان این بود آن واجبی که خدا می پسندد باید گفته شود واجبی که قرآن رد می کند و انبیا بابت اش خون دادند و زجر کشیدند نباید در مبانی دین ولو به تشیع وارد شود. لذا مرحوم آهی مسجد ساختند در حالی که می توانستند هتل بسازند آنچه که قرآن می فرماید ببینید وارث خدا و کلام و نوشتار ما و گفتار ما باید نقش ببندد
علامه طباطبایی می فرمایند : اینکه تو وارث خدا باشی دست خودت است. " مراقب باشید اگر وارث نباشید بها و عتابی به شما نمی دهند مراقب باشید اگر وارث نباشید به اوج نمی رسید در بعضی چیزها خوب و بد کنید از من سخنران تا شما بانی هیئت و هیئت بان باید مراقب باشید مبادا پس از یک عمر زندگی کردن وارث شهرت و شهوت شوید. شهرت و شهوت هر چقدر به شما مزد بدهد مثل ماهیت خودشان ( شهوت و شهرت) تاریخ مصرف کوتاه دارد.
مرحوم آهی آمده بودند که وارث خدا و انبیا شوند در مقابل انبیا مردم سه دسته می شوند: یک دسته به اندازه ای که نجات پیدا کنند دست خود را جلو انبیا دراز می کنند. دست دیگر در مقابل انبیا می ایستند و ایشان را انکار می کنند( اینان تکلیفشان مشخص است) اما یک دسته سوم هستند که محارم انبیا را دریافت می کنند و تبلیغ می کنند. مرحوم استاد آیت الله آهی عین اینکه وارث سبک باشند یا اینکه وارث فلان شاعر باشند می گفتند: " که می خواهند وارث بعرق پیامبر صلی الله علیه و آله و آله پیامبر باشند. و آنچه در شعر من موج می زند و مردم آن را می بینند بیان محبت محمد و آله محمد صلوات الله علیه باشد."
زمانی به من گفتند:" اگر در محشر از من، بابت تک تک ابیاتم از من سوال کنند؟ تو را نشان خواهم داد. من تو را حجت قرار داده ام بین خود و خدا؛ " ایشان تک تک ابیاتشان را (همه) به من نشان دادند تا مخالف حدیث آیه و حتی فتوای فقهی نباشد مرحوم آهی ثابت کردند می شود شعر گفت اما در آن سخن از بت و می و بتخانه نباشد.
و این حجت است یک وقت می دید ساعت ده، یازده شب می رفتند منزل دستان ایشان میلرزید می دیدند یکی از بزرگان نامه ای نوشته بودند در آن نامه خواسته بودند تا یک فریضه و حدیثی نشان بدهند و در نامه آمده بود " شما یک فریضه پیدا کنید که در آن سختگیری هایی که می کنید، حساسیتی که شما دارید " ایشان و به من می گفتند و از من می خواستند جواب بدهم من نگاهی می کردم وبه ایشان می گفتم جواب این نامه در حدیثی از امام صادق علیه السلام مشخص گردیده است از امام صادق علیه السلام از عشق پرسیدند؟ حضرت فرمودند:" قلب هایشان مملو از ذکر الله است." مرحوم آیت الله مجلسی می گوید اگر این واژه ها مناسب بودند امام سجاد علیه السلام باید با این واژه ها را بیان می کردند.
مرحوم آهی با شعرا مشکلی نداشتند و به همه شعرا احترام می گذاشتند اما می گفتند: اگر می خواهید امام حسین علیه السلام را در شعر معرفی کنید باید ایشان را در محور قرآن معرفی کنید. ایشان می خواستند میراث دار مکتب انبیا باشند؛ آقایان، مجلس، دولت، ملت، وزارت ارشاد _ در روزگاری مرحوم آهی این حرف را زدند که نه اینترنت بود و نه سایت وجود داشت و حتی نه این حجمه روایات بود ایشان می فرمودند این حرف ها را نزنید که وهابیت روزی همین را مستمسک وهم شیعه می کند. اکنون شما می بینید!
پنجاه سال پیش مرحوم آهی می گفتند ارباب نگویید اگر بگویید وهابیت می گوید شیعه کافر است یک رب اش الله است رب دیگرش حسین علیه السلام است و رب دیگرش زهرا سلام الله علیه است وگرنه با ارباب که مرحوم آهی مشکلی نداشت.
کدام مداح و منبری برنده است؟
ایشان می گفتند:" مداح و منبری برنده است که میراث دار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باشد نه میراث دار فلان مکتب باشد" من منبری رفتم و در سخنرانی گوشه ای گفتم حضرت علامه جوادی آملی دیدم مردم صلوات فرستادند از منبر پایین آمدم و پرسیدم قضیه چیست چرا صلوات فرستادند؟ گفتند: اینجا رسم است اسم عالم را که می آورید صلوات می فرستند بسیار لذت بردم و چه خوب است این ادب را گسترش دهیم.
چون که فقها می فرمایند هر چیزی که ما را به یاد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می اندازد مستحق صلوات است و این را بیاموزیم که هر کس ما را با میراث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آشنا کرد برای او صلوات بفرستیم و یباید آموخت هر وقت اسم مرحوم آهی آمد بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله صلوات بفرستیم تا نسل جدید بداند هر کس میراث دار مکتب انبیا شد ماندگار است و شهرت تاریخ مصرف اش کوتاه است .
بحث دیگری که می تواند انسان را میراث دار خدا و انبیا کند "عدالت" است. عرض این بود تنها مکتبی که انقدر به عدل حساسیت دارد، مکتب شیعه است. امر فرموده کسی که می خواهد طلاق بگیرد باید در حضور دو شاهد عادل باشد خدا عدل را در انبیا و ائمه اطهار معرفی کرده
مرحوم آقا آهی عادل بودند. مسیر زندگی ایشان در این معنا بود و ایشان اعتقاد داشت به معاد و مرگ و اعتقاد داشت که روزی عمرش تمام می شود آن وقت سوالات ایشان شروع می شود که آهی چه کرده ای؟ این بود که درد این مکتب را داشت و مسجد ساخت. وقت شان را گذاشت و شعر گفت در مدار عترت و من هر چه بخواهم صحبت کنم و از فضایل ایشان بگویم برای این مردبزرگ، کم است.
پی نوشت:
1) حیوان ناطق
