دکتر محمدی فام: اعتدال به این معناست، همانی که دین گفته است را عمل کنیم +گزارش تصویری

امام باقر علیه‌السلام می فرمایند: عالمی که از علمش سود برد، از هفتاد هزار عابد افضل است. الان در جامعۀ مذهبی ما و بین بچه های حزب اللهی ما هنوز فضا با فضایی که روایت برای ما ترسیم می کند، فاصله دارد. خودمان را گول نزنیم. اگر مردم ما الان به آقای بهجت خیلی احترام می گذارند بخاطر علمش نیست. بخاطر عرفانی است که از او شناخته اند. این با فرهنگ اهل بیت علیه‌السلام فاصله دارد. اهل بیت علیه‌السلام مدام گفتند: علم، علم، علم. اگرجوانی کیمیای محبت رجبعلی خیاط را بخواند، آن هم جوانی که تا به حال یک بار رساله نخوانده که حلال و حرام یاد بگیرد، می خواهد از عرفان با خبر شود. در ابتدای دین گیر کرده ایم.

ارادت ما به یک عالم بیشتر است یا مرحوم مرشدچلویی؟! او سواد مکتبی معمولی و جوجه کبابی ای در بازار داشته است ولی اهل عرفان و معنویت بوده است. مردم به سمت کدامیک می روند؟ قطعاً سمت چلویی! نمی خواهیم او را نفی کنیم. او هم لازم است اما اصل کار علم است. رجبعلی خیاط نباید برای من و شما الگو شود و نیست. الگوی من و شما علما و فقها هستند.

از آیین اهل بیت علیه‌السلام حدیثی نداریم که ای مردم سراغ عباد بروید. سراغ زهاد بروید! اما می گویند سراغ علما بروید. علما، علما، علما و فقها و فقها و فقها.

الان موجی راه افتاده است که همه آن طرفی میروند. نتیجه اش چه می شود؟ اینکه الان در جامعۀ ما عرفان کاذب درآمده است. چقدر نسخۀبدلی رجبعلی خیاط درست شده است. کاری ندارد. ریشی بلند کن و قبل از جلسه حمام برو و خودت را سفید کن و عبا و عطری آنچنانی و ... به راحتی می توان جوانان و مردم را فریب داد. برخی کلّاشی می کنند، این ها بازی با عقاید جوانان است. اینکه دین ما گفته است سراغ علما بروید، نمی گوییم علما انحراف دارند ولی خیلی کمتر است و وقتی سراغ عالم میروید، علمش است که قیمت دارد و خودش  موضوعیتی ندارد. مردم از علم، عالم نفع میبرند. سراغ عابد که میروی، خودش قداست پیدا می کند و دست بوسی و پا بوسی شروع می شود. 

خلاصه این فرهنگ را در جلسات و هیئات باید ترویج دهیم. اصلاً برخی از هیئات عالم دعوت نمی کنند و فقط دنبال عارف هستند. عارفی را پیدا کنیم تا چیزی از پشت پرده! چه کار به پشت پرده داریم؟ انشاالله خدا به ما توفیق بدهد آنگونه که اهل بیت علیه‌السلام فرموده اند، عمل کنیم. اهل بیت علیه‌السلام برای هر چیزی جایگاهی قائل شدند، عبادت جایگاه دارد و عابد بودن در دینمان خوب است و به اندازۀ خودش مناسب است.

عالم و عارف را مقایسه می کند که یک عالم هفتاد هزار برابر یک عارف افضل است.

ولایت فقیه پیشینه ای دارد که می گویند: ولایت فقیه ابتکار حضرت امام رحمةالله‌علیه بود. این حرف از جهتی غلط است و با تغریری درست است. علمای نمره یک شیعه به ولایت فقیه تصریح کردند از قدیمی ها تا جدیدی ها. از این جهت درست است که امام حرفی که علما زدند را امروزی کرد. حرف را به ساختاری برد و تبدیل به حکومتی اجتماعی و سیاسی کرد که در دنیای امروز ماندگار باشد. در مدل های گوناگونی که در دنیا هست آن هم مدل جدیدی بشود. فقط حرف فقهی در کتاب نباشد، حرفی باشد که حکومت تشکیل بدهد و داد.

الان سی و چند سال گذشته است و به لطف خدا نه تنها حکومتی پابرجا و مستحکمی است بلکه کشورهای دیگر اسلامی که اینجا می آیند دنبال این هستند که جزوه یا کتابی تهیه کنند که متوجه شوند برای به دست آوردن چنین حکومت قدرتمندی چه کرده ایم تا آنها هم به آن مسیر حرکت کنند. کاری که امام رحمةالله‌علیه کرد این بود ولی اصل ولایت فقیه انقدر ریشه دارد که مرحوم صاحب جواهر(بعد از ایشان به فقه ما جواهری می گویند، یعنی فقه ما به شدت مدیون صاحب جواهر است و تأثیر گرفته از نظریات علمی و فقهی ایشان است. تا جایی که می گویند : "فقه جواهری") می فرماید: اگر کسی در امور ولایت فقیه تردید کند ، طعم فقه را نچشیده است.

اگر کسی عموم ولایت فقیه را درک نکند و استنباد نکند و تردید کند، اصلاً مزۀ فقه را نچشیده است.

شیخ مفید می فرمایند: اقامۀ حدود الهی با سلطان اسلام است. کسی که از طرف خود خدا منصوب شده است و کسانی که حضرات معصومین آنها را برای این کار نصب کرده اند و این کار را به فقهای شیعه تفویظ کردند.

جای دیگر می فرمایند: قضاوت با همۀ اختیاراتی که در شرع مقدس برای قاضی جعل شده است بر عهدۀ فقیه است. زیرا اساس روایات معتبر که از ایشان رسیده است، تصدی مقام قضاوت را در صورت امکان اجرای آن را به فقها تفویظ کرده اند.

شیخ طوسی: ایشان قدر متقین را تصدی ولایت عامه در تدبیر شئون اجتماعی و سیاسی امت در زمان غیبت، فقیه عادل جامع الشرایط میداند.

قدر متقین یعنی کسی که یقینی از روایات فهمیده می شود. شیخ طوسی در قرن پنج چنین می گوید.

علامه حلی: (اگر درکتب فقط از عبارت علامه سخن به میان آمد منظور علامه حلی است) در کتاب قواعد الاحکام وظیفۀ اقامۀ حدود را در زمان غیبت وظایف خاص امام است را مفوظ به فقیه جامع الشرایط شیعه میداند. ادارۀ امور اقتصادی در کسب و مصرف مالیات و وجوهات اسلامی را به عنوان نیابت از امام زمان(عج) به عهدۀ فقیه می گذارد.

اعتدال به معنای این است که همانی که دین گفته است را عمل کنیم. ولایت فقیه در حوزه ای که برایش تعیین شده است و حوزه اجتماع و سیاست است، ولایت مطلق است. یعنی وقتی حکم برای جنگ دادند، ولایت مطلق است. در ولایت فرعی و شخصی مشخص است و ما به مرجع تقلیدمان مراجعه می کنیم.

در ادامه این مراسم؛ ذاکرین اهل بیت علیه السلام  حاج محمد درزی و برادر محمد رضا خوش قدم به مدیحه خوانی پرداختند.